Dictiornary-Farsi | دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
kangoroo court	دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج


Other Matches

chaotic	پرهرج ومرج
kangaroo courts	دادگاه پوشالی
kangaroo court	دادگاه پوشالی
chaos	هرج ومرج
babel	هرج ومرج
helter skelter	بطور درهم وبرهم هرج ومرج
chaffy	پوشالی
puppet government	دولت پوشالی
puppet government	حکومت پوشالی
figureheads	رئیس پوشالی
figurehead	رئیس پوشالی
vassal atate	دولت پوشالی
jackstraw	ادم پوشالی یا کاهی
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
house of cards	طرح پوشالی [اصطلاح مجازی ]
prize courts	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
jacal	کلبه سقف پوشالی مکزیکی چپر
purging a contempt of court	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
manadamus	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
figure head	مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
writs	دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ	دستور دادگاه حکم دادگاه
There was great confusion ( chaos ) . It was a free for all .	هرکی هرکی بود (هرج ومرج وبی نظمی )
arrests	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
tribunals	دادگاه
forum	دادگاه
courthouses	دادگاه
courts	دادگاه
court	دادگاه
courtrooms	دادگاه
court of law	دادگاه
courtroom	دادگاه
tribunal	دادگاه
forums	دادگاه
courthouse	دادگاه
judgement seat	دادگاه
court of justice	دادگاه
court division	دادگاه
judgement hall	دادگاه
court of inquiry	دادگاه تفتیش
decreeing	قرار دادگاه
prsbytery	دادگاه شرعی
court of first instance	دادگاه شهرستان
decreed	قرار دادگاه
provost court	دادگاه پادگانی
per curium	به وسیله دادگاه
court of first instance	دادگاه بدوی
president of the court	رئیس دادگاه
court of iquiry	دادگاه رسیدگی
court of grievances	دادگاه مظالم
police court	دادگاه خلاف
petty session	دادگاه سیار
police power	دادگاه پلیس
court of petty offences	دادگاه لغزش
eyre	دادگاه سیار
forum	دادگاه محکمه
district court	دادگاه بخش
disciplinary tribunal	دادگاه انتظامی
criminal court	دادگاه جنایی
forums	دادگاه محکمه
Chief Justices	رئیس دادگاه
quarter sessions	دادگاه استینافی
quaestor	افسررئیس دادگاه
court session	جلسه دادگاه
courts of inquiry	دادگاه تفتیش
court of appeal	دادگاه استیناف
Chief Justice	رئیس دادگاه
court of province	دادگاه استان
decree	قرار دادگاه
decrees	قرار دادگاه
auto da fe	رای دادگاه
court of appeal	دادگاه پژوهش
country court	دادگاه بخش
court of appeal	دادگاه استان
contempt og court	اهانت به دادگاه
circuit court	دادگاه استیناف
circuit court	دادگاه منطقهای
judicial confession	اقرار در دادگاه
courts of appeal	دادگاه استان
kangoroo court	دادگاه محلی
courts of appeal	دادگاه استیناف
courts of appeal	دادگاه پژوهش
canonry	دادگاه شرع
beadle	منادی دادگاه
administrative tribunal	دادگاه اداری
jurisdiction of the court	صلاحیت دادگاه
magistrates court	دادگاه جنحه
courtrooms	اطاق دادگاه
court martial	دادگاه نظامی
peace court	دادگاه بخش
municipal court	دادگاه داخلی
receivership	امانت دادگاه
municipal court	دادگاه شهرداری
military court	دادگاه نظامی
military tribunal	دادگاه نظامی
martial court	دادگاه نظامی
court of appeals	دادگاه استیناف
usher	دربان دادگاه
court material	دادگاه نظامی
ushered	دربان دادگاه
ushering	دربان دادگاه
ushers	دربان دادگاه
court martiall	دادگاه نظامی
courtroom	اطاق دادگاه
assize court	دادگاه جنایی
writs	حکم دادگاه
writs	قرار دادگاه
police forces	دادگاه پلیس
law courts	دادگاه قضایی
law court	دادگاه قضایی
kangaroo courts	دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts	دادگاه غیرقانونی
juvenile court	دادگاه نوجوانان
juvenile court	دادگاه اطفال
juvenile courts	دادگاه نوجوانان
writ	قرار دادگاه
writ	حکم دادگاه
police force	دادگاه پلیس
divan	دادگاه اسلامی
diwan	دادگاه اسلامی
bar	وکالت دادگاه
bars	وکالت دادگاه
rota	دادگاه کاتولیکی
rotas	دادگاه کاتولیکی
court division	بخش دادگاه
juvenile courts	دادگاه اطفال
tribunals	دادگاه محکمه
questor	افسررئیس دادگاه
superior court	دادگاه تمیز
superior court	دادگاه عالی
summary court	دادگاه بدوی
warnings	اخطاریه دادگاه
special tribunal	دادگاه اختصاصی
warning	اخطاریه دادگاه
landesgericht	دادگاه ایالتی
rehearing	تجدیدجلسه دادگاه
recourse action	رجوع به دادگاه
queens bench division	دادگاه ملکه
tribunal	دادگاه محکمه
kangaroo court	دادگاه مندرآوردی
evoking	به دادگاه بالاتربردن
cite	به دادگاه خواندن
cited	به دادگاه خواندن
cites	به دادگاه خواندن
evokes	به دادگاه بالاتربردن
citing	به دادگاه خواندن
kangaroo court	دادگاه غیرقانونی
evoke	به دادگاه بالاتربردن
inquisitional	وابسته به دادگاه روحانی
go to law	به دادگاه عارض شدن
extrajudicial confession	اقرار در خارج دادگاه
international court	دادگاه بین المللی
criminal court division	بخش دادگاه جنایی
f. time	روزهای تعطیل دادگاه
foreign judgment	رای دادگاه خارجی
foreign judgment	حکم دادگاه خارجی
have up	به دادگاه بردن یا احضارکردن
general court martial	دادگاه عالی نظامی
civil court division	بخش دادگاه مدنی
judges disciplianary tribunal	دادگاه قضات انتظامی
magistrature	دادگاه بخش دادرسان
woolsack	کرسی یا صندلی دادگاه
trial court	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
traffic court	دادگاه عبور و مرور
traffic court	دادگاه تخلفات رانندگی
probate court	دادگاه وصایا و ارث
termtime	دوره اجلاسیه دادگاه
state's evidence	گواه دادگاه جنایی
small claims court	دادگاه دعاوی کوچک
sitting in camera	جلسه خصوصی دادگاه
right of action	حق طرح دعوی در دادگاه
locus standi	حق حضور در دادگاه یامجلس
to bring somebody before the court [s]	کسی را دادگاه بردن
to give evidence before the court	در دادگاه گواهی دادن
judge advocate general	رئیس دادگاه نظامی
to appear before the court	در دادگاه ظاهر شدن
enforcement	اجرا [حکم دادگاه]
execution	اجرا [حکم دادگاه]
legal enforcement	اجرای حکم دادگاه
enforcement by writ	اجرای حکم دادگاه
decree absolute	حکم نهائی دادگاه
king's counsel	قاضی دادگاه پادشاه
rectus in curia	اعاده حق ترافع در دادگاه
magistrates	قاضی دادگاه جنحه
process	جریان کار در دادگاه
Justice of the Peace	رئیس دادگاه بخش
processes	جریان کار در دادگاه
actionable	قابل تعقیب در دادگاه
sues	به دادگاه شکایت کردن
sued	به دادگاه شکایت کردن