English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
multidimensional دارای ابعاد متعدد
Other Matches
isodiametric دارای ابعاد مساوی
multimult پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
polymeric دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
dimensions ابعاد
dimension ابعاد
constructional dimension ابعاد ساختمان
rug sizes ابعاد فرش
girth قطر شکم ابعاد
girths قطر شکم ابعاد
certificate of measurement گواهی اندازه و ابعاد
format ابعاد و چهارچوب فرش
sizes ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
size ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
stour متعدد
umpteen متعدد
multiple متعدد
innumerous متعدد
umpteenth متعدد
somedeal متعدد
multifarious متعدد
manifold متعدد
several متعدد
dimension stock چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
blanket buying خریدکالاهای متعدد
great متعدد ماهر
great- متعدد ماهر
numerously بطور متعدد
greatest متعدد ماهر
multiplex چندتایی متعدد
multilateral متعدد الاطراف
zigzag reflection انعکاس متعدد
dimension stone سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
polytheism پرستش خدایان متعدد
polyphony صداهای متعدد وگوناگون
manifoldly بطور متعدد یا گوناگون
multi contact plug دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
tolerance بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
soft tooling ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
tolerances بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
dendrite شاخههای متعدد سلولهای عصبی
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
share که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
open cover بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shared که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
nibbler ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
figural rug [pictorial] فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
medallion ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
remote data concentrator وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ppi gauge معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
Loo sanpra [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate دارای مو
iodic دارای ید
footy دارای پا
fraught with دارای
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
swell butted دارای ته گنده
azotic دارای ازت
geniculate دارای زانویی
basined دارای ابگیر
acetylate دارای ریشهء
sulfureous دارای گوگرد
acetylize دارای ریشهء
squib دارای صدای فش فش
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
straight line دارای خط مستقیم
far reaching دارای اثرزیاد
aulait دارای شیر
strontic دارای استرونیوم
self abnegating دارای کف نفس
monogamous دارای یک همسر
alcoholics دارای الکل
rattly دارای صدای تق تق
reboant دارای واکنش
accredited دارای اعتبارنامه
terahenous دارای 4 مادگی
haired دارای موی ...
reversioner دارای حق رجوع
preferable دارای رجحان
bichrome دارای دو رنگ
glary دارای تشعشع
bicentric دارای دومرکز
syntonic دارای بسامدمشابه
rugose دارای رکه
sabulous دارای شن ریزه
glanduliferous دارای غد دکوچک
entitative دارای وجودخارجی
alcoholic دارای الکل
accentual دارای تاکید
rarely beautiful دارای زیبائی
squibs دارای صدای فش فش
sonant دارای اهنگ
deficient دارای کمبود
feldspathic دارای فلدسپار
staminate دارای جرثومه نر
social minded دارای افکاراجتماعی
floaty دارای اب نشین کم
antithetic دارای ضد ونقیض
stannic دارای قلع
spiriferous دارای عضومارپیچی
redundant دارای اطناب
legitimating دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
legitimate دارای حق مشروع
flabby دارای عضلات شل
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
fibrinous دارای مودلیفی
stannous دارای قلع
low-spirited دارای روحیه بد
equivocal دارای دومعنی
shelterer دارای حفاظ
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
artiodactyl دارای سم شکافته
short-range دارای برد کم
artiodactylous دارای سم شکافته
sexagenary دارای سن 06 تا96
adamantean دارای تلئلو
febile دارای حالت تب
low spirited دارای روحیه بد
amphibolic دارای دو معنی
aluminous دارای زاج
silicifoeous دارای در کوهی
antithetical دارای ضد ونقیض
foliolate دارای برگچه
arbitrative دارای اختیارحکمیت
shoaly دارای جاهای کم اب
legitimates دارای حق مشروع
divans دارای دوفرفیت
keeled دارای تبر ته
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
keratinous دارای موادشاخی
muciferous دارای مخاط
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
overlapping دارای اشتراک
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
keyed دارای جاانگشتی
myrrhic دارای بوی مر
nucleate دارای هسته
divan دارای دوفرفیت
energetic دارای انرژی
nitrous دارای شوره
bodily دارای بدن
behind دارای پس افت
stilted دارای چوب پا
isogenous دارای یک منبع
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
myrrhy دارای بوی مر
kibed دارای شکاف
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
miasmal دارای دمه بد بو
mammilate دارای پستان
lean to دارای چارطاقی
twofold دارای دو چیز
magneto دارای مغناطیس
ledgy دارای طاقچه
electives دارای حق انتخاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com