English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
mammaliferous دارای اثار پستانداران
Other Matches
lagomorph پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorpha پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
mammalia پستانداران
mammifera پستانداران
mammals پستانداران
palms کف پای پستانداران
palm کف پای پستانداران
monotremata پستانداران تخم کن
therology گفتار در پستانداران
mammary مربوط به پستانداران
implacentalia پستانداران بی جفت
the peculiarities of mammals نشانهای اختصاصی پستانداران
insectivora پستانداران حشره خوار
cubs بچه پستانداران گوشتخوار
cub بچه پستانداران گوشتخوار
proboscidean راسته پستانداران خرطوم دار
proboscidian راسته پستانداران خرطوم دار
primate راسته پستانداران نخستین پایه
wolverine انواع پستانداران گوشتخوار دله
toxoplasmosis عفونت انگلی پستانداران وپرندگان وانسان
eutherian مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
lagomorphous وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphic وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
prehominid پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominidae پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
presternum قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
hamatum استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
mammalogy یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
tracked اثار
track اثار
remains اثار
indications اثار
tracks اثار
remnant اثار
remnants اثار
natural phenomena اثار طبیعی
consequence of a sale اثار بیع
poetical works اثار شعری
relics اثار مقدس
growth effects اثار رشد
ancient relics اثار باستانی
reliquix اثار باقیمانده
relativistic effects اثار نسبیتی
relic اثار مقدس
summa اثار دانش بشری
juvenilia اثار دوره جوانی
physiography مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
reliquix اثار برگ خشگیده برساقه
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalize اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalised اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
time capsule محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalized اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
prehistorian مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
humanist دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
footy دارای پا
bilabiate دارای دو لب
capitated دارای سرمجزا
bumpiness دارای برامدگی
buckish دارای خوی بز
dolose دارای قصدجرم
double tongued دارای دوقول
bodied دارای بدن
dyslogistic دارای خاطرات بد
bizonal دارای دومنطقه
shoaly دارای جاهای کم اب
bisulcate دارای دوشکاف
polygamous دارای چند زن
dimply دارای فرورفتگی
pre emptive دارای حق شفعه
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
diplopodous دارای هزار پا
primipara دارای یک اولاد
dipolar دارای دو قطب
dipteran دارای دو بال
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
primiparous دارای یک اولاد
dipetalous دارای دوگلبرگ
biramous دارای دو شاخه
plumose دارای دسته پر
entitative دارای وجودخارجی
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
weighted دارای وزن
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
bichrome دارای دو رنگ
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
pinnular دارای بالچه
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
bimotored دارای دوموتور
overbusy دارای کارزیاد
low-spirited دارای روحیه بد
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
copperbottomed دارای ته مسی
shelterer دارای حفاظ
equivocal دارای دومعنی
crepitant دارای صدای خش خش
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
flabby دارای عضلات شل
rectilinear دارای مسیرمستقیم
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
sexagenary دارای سن 06 تا96
self abnegating دارای کف نفس
chinned دارای چانه
diandrous دارای دوپرچم
cephalous دارای کله
dichotomous دارای دو بخش
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
chymiferous دارای کیموس
insectile دارای حشره
rifled دارای خان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com