English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
Other Matches
donsy دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
peculiar دارای اخلاق غریب
donsie دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
well conditioned دارای اخلاق نیکو
ethic غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
moralistic وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
Scotticism اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
individuals فردی
subjective فردی
individual فردی
individual responsibility مسئوولیت فردی
individualization فردی ساختن
interpersonal میان فردی
libertarians طرفدارازادی فردی
interindividual میان فردی
patterns خصوصیات فردی
intrapersonal درون فردی
hexastich قطعه شش فردی
ontogency تکوین فردی
ontogeny پدیدایی فردی
intraindividual درون فردی
ontogenesis پدیدایی فردی
libertarian طرفدارازادی فردی
personal tempo اهنگ فردی
individuality وجود فردی
personal right حقوق فردی
idiosyncrasy خصیصه فردی
personalism فلسفه فردی
personal pace اهنگ فردی
single entry حسابداری فردی
individual differences تفاوتهای فردی
idiosyncrasies خصیصه فردی
individual ownership مالکیت فردی
pattern خصوصیات فردی
interpersonal coherence انسجام بین فردی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
reprobates بد اخلاق
moral اخلاق
reprobate بد اخلاق
pettish بد اخلاق
rabid بد اخلاق
impatient بد اخلاق
comportment اخلاق
characterless بی اخلاق
deportment اخلاق
immoral بد اخلاق
moralities اخلاق
morality اخلاق
moody بد اخلاق
autecology بوم شناسی فردی
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
pinning عدد شناسایی فردی
pattern الگو صفات فردی
pin عدد شناسایی فردی
pinned عدد شناسایی فردی
personal distribution توزیع درامد فردی
patterns الگو صفات فردی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
unit نفر عدد فردی
units نفر عدد فردی
aptitude test ازمون قابلیت فردی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
individualism اصول استقلال فردی
immoral خلاف اخلاق
behaviuor سلوک اخلاق
ehtics علم اخلاق
behavior سلوک اخلاق
edification تهذیب اخلاق
raking بد اخلاق فاسد
rakes بد اخلاق فاسد
rake بد اخلاق فاسد
good-natured خوش اخلاق
creative thinking تفکر اخلاق
ethic کتاب اخلاق
good conduct حسن اخلاق
frailty ضعف اخلاق
frailties ضعف اخلاق
immorally بر خلاف اخلاق
moralistic اخلاق گرایانه
moralization اخلاق گرایی
ethics علم اخلاق
Moral decadence . فساد اخلاق
moral philosophy علم اخلاق
moral philosopher اخلاق دان
public morals اخلاق حسنه
depersonalization توجه نکردن به هویت فردی
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
pestiferous فاسدکننده اخلاق دیگری
sportmanship رفتار و اخلاق انسانی
ethical وابسته به علم اخلاق
prejudicial to public morality منافی اخلاق حسنه
it is an offence to morlity منافی اخلاق است
to take a person's measure با اخلاق کسیرا ازمودن
moral وابسته بعلم اخلاق
doggery اخلاق پست بدکاری
regeneration نوزایش تهذیب اخلاق
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
personality اخلاق و خصوصیات شخص
personalities اخلاق و خصوصیات شخص
moralists معتقد به اصول اخلاق
wrong مخالف اخلاق یا قانون
wronging مخالف اخلاق یا قانون
moralist معتقد به اصول اخلاق
wrongs مخالف اخلاق یا قانون
ethically مطابق علم اخلاق
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
good tempered دیر غضب خوش اخلاق
offences against public morals جرائم بر علیه اخلاق عمومی
pharisaism اخلاق فریسی هاریاکاری زهدخشک
the whole of morality is there همه اخلاق همین جا است
moralism رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
pestilently چنانکه برای اخلاق مضرباشد
to gauge a person گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
americanization پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
edified اخلاق اموختن تقدیس کردن
edifies اخلاق اموختن تقدیس کردن
edify اخلاق اموختن تقدیس کردن
moral philosophy اصول اخلاق ایین رفتار
cocotte زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
bowdlerization حذف قسمتهای خارج از اخلاق
moralists فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
moralist فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
individualizing منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualises منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualised منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
bowdlerize قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
libertarian طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
to walk on eggshells <idiom> در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
that is an offences to moralit لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
the churach built him up کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
smut تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
pestiferously چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
he is always a little peculiar او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
smuts تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
expurgatory index فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
index expurgatorius فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
hackers فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
perfectionists کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionist کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
parol arrest جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
endorser پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
example is better than precept نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
He is I'll - tempered ( bad - tempered ) , but is quite big - hearted . بد اخلاق است ولی ضمنا" خیلی لوطی است ( دست ودل باز و با صدق وصفا )
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
overbearingness تحکم رفتاریا اخلاق تحکم امیز
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
well marnered خوش اطوار خوش اخلاق
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
undesireable discharge اخراج به علت عدم صلاحیت اخراج به علت فساد اخلاق
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com