English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
warrantable دارای ارزش برای شهادت
Other Matches
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
threepenny دارای ارزش سه پنی
fivepenny دارای ارزش پنج پنس
avail بدرد خوردن دارای ارزش بودن
voir dire سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
valorize ارزش قائل شدن برای
it is not worth my while نمیارزد برای من ارزش ندارد
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
abler پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
willowware بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
able پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
ablest پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
testimony شهادت
martyrdom شهادت
evidence شهادت
certification شهادت
testis شهادت
oral evidence شهادت
martyry شهادت
attestation شهادت
witnesses شهادت
witnessed شهادت
witness شهادت
testimonial شهادت
testimonials شهادت
testimonies شهادت
hearsay evidence شهادت بر شهادت
witnessing شهادت
witnessed شهادت دادن
evidence شهادت دادن
attest شهادت دادن
bear witness شهادت دادن
affirming شهادت دادن
certificates شهادت نامه
affirmed شهادت دادن
affirm شهادت دادن
witness شهادت دادن
forefingers انگشت شهادت
the first or index finger انگشت شهادت
affidavit شهادت نامه
oral evidence شهادت شفاهی
attested شهادت دادن
attesting شهادت دادن
call to witness به شهادت طلبیدن
attests شهادت دادن
certificate شهادت نامه
deponont شهادت دهنده
forefinger انگشت شهادت
passionary شهادت نامه
voucher شهادت دادن
testable شهادت پذیر
witnessing شهادت دادن
bear testimony شهادت دادن
parol evidence شهادت شفاهی
martyrs به شهادت رساندن
martyr به شهادت رساندن
perpetuting testtimony حفظ شهادت
acknowledgment شهادت نامه
hearsay evidence شهادت سماعی
to bear testimony شهادت دادن
perjury شهادت کذب
giving evidence اداء شهادت
affirms شهادت دادن
witnesses شهادت دادن
false testimony شهادت کذب
vouchers شهادت دادن
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
perjures شهادت دروغ دادن
to bear witness to شهادت دادن نسبت به
affidavy شهادت نامه استشهاد
affidavits شهادت نامه استشهاد
perjure شهادت دروغ دادن
perjuring شهادت دروغ دادن
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
haustellate دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
rah rah دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
testifying شهادت دادن تصدیق کردن
witnessed گواه شاهد شهادت دادن
testify شهادت دادن تصدیق کردن
witnesses گواه شاهد شهادت دادن
testifies شهادت دادن تصدیق کردن
witnessing گواه شاهد شهادت دادن
testate وصیت کردن شهادت دادن
Two witnesses should testify. دو شاهد باید شهادت بدهند
testified شهادت دادن تصدیق کردن
witness گواه شاهد شهادت دادن
tested شهادت گواهی بازرسی کردن
tests شهادت گواهی بازرسی کردن
test شهادت گواهی بازرسی کردن
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
witness stand محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
certify صحت وسقم چیزی را معلوم کردن شهادت کتبی دادن
certifies صحت وسقم چیزی را معلوم کردن شهادت کتبی دادن
certifying صحت وسقم چیزی را معلوم کردن شهادت کتبی دادن
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
perjurer کسی که سوگند دروغ می خورد یا شهادت دروغ میدهد
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
worthiness ارزش
values ارزش
trivalency سه ارزش
worth با ارزش
worth ارزش
no par بی ارزش
trivalence سه ارزش
brummagem بی ارزش
brummagem کم ارزش
punk بی ارزش
punks بی ارزش
rubbish بی ارزش
low level کم ارزش
small change کم ارزش
fustian بی ارزش
avail ارزش
rewarding پر ارزش
low grade کم ارزش
naught بی ارزش
value ارزش
raffish بی ارزش
cost ارزش
market value ارزش
valueless بی ارزش
prices ارزش
treasure با ارزش
picayubnish بی ارزش
good for nothing بی ارزش
price ارزش
regardant با ارزش
big ticket با ارزش
shotten بی ارزش
worm eaten بی ارزش
valuing ارزش
worthless بی ارزش
picayune بی ارزش
junky بی ارزش
unvalued بی ارزش
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
value for money ارزش پول
auxiliary value ارزش کومکی
value in use ارزش استفاده
rubbish چیزپست و بی ارزش
average value ارزش میانگین
expected value ارزش منتظره
value as security ارزش تضمین
downgrade کم ارزش کردن
value in exchange ارزش مبادله
valorization تعیین ارزش
value date تاریخ ارزش
indexation ارزش ترازی
exchange value ارزش مبادلهای
value in use ارزش استعمال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com