Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (13 milliseconds)
English
Persian
fortified
دارای استحکامات
Search result with all words
fortified
سنگربندی شده دارای استحکامات
fortifies
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
castellate
دارای استحکامات کردن
rampart
دارای استحکامات کردن
vallum
دارای استحکامات کردن
fortified church
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
Other Matches
field work
استحکامات صحرایی استحکامات
fortifications
استحکامات
forts
استحکامات
fortification
استحکامات
work
استحکامات
worked
استحکامات
casemate
استحکامات
fieldwork
استحکامات
rampart
استحکامات
ensconces
استحکامات ساختن
ensconced
استحکامات ساختن
ensconce
استحکامات ساختن
rampire
استحکامات خاکریز
jetty
استحکامات جنگی
jetties
استحکامات جنگی
bastions
سنگر و استحکامات
pioneers
مهندس استحکامات
fortress
استحکامات نظامی
fortresses
استحکامات نظامی
pioneered
مهندس استحکامات
counter approach
استحکامات متقابله
fiedl fortifications
استحکامات صحرایی
vallation
استحکامات خندق
ensconcing
استحکامات ساختن
bastion
سنگر و استحکامات
pioneer
مهندس استحکامات
defenses
دفاع کردن استحکامات
defence
دفاع کردن استحکامات
defense
دفاع کردن استحکامات
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
advanced work
استحکامات اصلی ساختمان
horn-work
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
dug in
استحکامات سنگر اماده
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
defilade
جان پناه استحکامات تدافعی
vallum
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
flanker
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate
دارای دو لب
three legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
iodic
دارای ید
aulait
دارای شیر
acetylate
دارای ریشهء
entitative
دارای وجودخارجی
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
accentual
دارای تاکید
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
squibs
دارای صدای فش فش
swell butted
دارای ته گنده
azotic
دارای ازت
sulfureous
دارای گوگرد
self abnegating
دارای کف نفس
squib
دارای صدای فش فش
strontic
دارای استرونیوم
rifled
دارای خان
acetylize
دارای ریشهء
underweight
دارای کسروزن
monogamous
دارای یک همسر
terahenous
دارای 4 مادگی
rattly
دارای صدای تق تق
reboant
دارای واکنش
bichrome
دارای دو رنگ
bicentric
دارای دومرکز
pelliculate
دارای پوسته
reversioner
دارای حق رجوع
glary
دارای تشعشع
preferable
دارای رجحان
glanduliferous
دارای غد دکوچک
syntonic
دارای بسامدمشابه
geniculate
دارای زانویی
basined
دارای ابگیر
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
rugose
دارای رکه
sabulous
دارای شن ریزه
handy
<adj.>
دارای مزیت
straight line
دارای خط مستقیم
artiodactylous
دارای سم شکافته
redundant
دارای اطناب
deficient
دارای کمبود
amphibolic
دارای دو معنی
social minded
دارای افکاراجتماعی
aluminous
دارای زاج
febile
دارای حالت تب
silicifoeous
دارای در کوهی
staminate
دارای جرثومه نر
feldspathic
دارای فلدسپار
sonant
دارای اهنگ
flabby
دارای عضلات شل
legitimating
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimate
دارای حق مشروع
spirituous
دارای الکل
splashy
دارای ترشح
fibrinous
دارای مودلیفی
floaty
دارای اب نشین کم
adamantean
دارای تلئلو
short-range
دارای برد کم
sexagenary
دارای سن 06 تا96
low spirited
دارای روحیه بد
far reaching
دارای اثرزیاد
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
short range
دارای برد کم
backed
دارای پشت
spiriferous
دارای عضومارپیچی
shoaly
دارای جاهای کم اب
stannic
دارای قلع
stannous
دارای قلع
low-spirited
دارای روحیه بد
shelterer
دارای حفاظ
equivocal
دارای دومعنی
foliolate
دارای برگچه
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
rarely beautiful
دارای زیبائی
divan
دارای دوفرفیت
overlapping
دارای اشتراک
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multifid
دارای چندشکاف
keyed
دارای جاانگشتی
hook-nosed
دارای بینی کج
hook nosed
دارای بینی کج
muciferous
دارای مخاط
keeled
دارای تبر ته
keratinous
دارای موادشاخی
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
multilineal
دارای چندین خط
synonymous
دارای تشابه
invested with power
دارای اختیار
iodous
دارای یود
bodily
دارای بدن
nucleate
دارای هسته
energetic
دارای انرژی
nitrous
دارای شوره
stilted
دارای چوب پا
isogenous
دارای یک منبع
myrrhy
دارای بوی مر
myrrhic
دارای بوی مر
synonymous
دارای ترادف
monopetalous
دارای یک گلبرگ
kibed
دارای شکاف
prerogative
دارای حق ویژه
splashing
دارای ترشح
electives
دارای حق انتخاب
elective
دارای حق انتخاب
mammilate
دارای پستان
magneto
دارای مغناطیس
lean to
دارای چارطاقی
ledgy
دارای طاقچه
twofold
دارای دو چیز
longheaded
دارای سردراز
lippy
پر رو دارای لب اویزان
lobate
دارای نرمه
splashes
دارای ترشح
splash
دارای ترشح
prerogatives
دارای حق ویژه
monometallic
دارای یک فلز
knarred
دارای برامدگی
knock kneed
دارای زانوی کج
salaried
دارای حقوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com