Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
English
Persian
versatile
دارای استعداد و ذوق
Search result with all words
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
gift
دارای استعداد کردن
gifts
دارای استعداد کردن
potentialize
دارای استعداد کردن
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
Other Matches
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
predispostion
استعداد
gormless
کم استعداد
amplitude
استعداد
aptness
استعداد
potentiality
استعداد
potentialities
استعداد
susceptivity
استعداد
talentless
بی استعداد
ungifted
بی استعداد
brilliance
استعداد
verve
استعداد
ingenuity
استعداد
susceptibility
استعداد
turn
استعداد
turns
استعداد
gifted
با استعداد
parted
با استعداد
aptitude
استعداد
aptitudes
استعداد
simpleminded
کم استعداد
cabiler
استعداد
property
استعداد
endowments
استعداد
talents
استعداد
genius
استعداد
talent
استعداد
talented
استعداد
capacities
استعداد
capacity
استعداد
inapt
بی استعداد
capability
استعداد
unintelligent
بی استعداد
endowment
استعداد
geniuses
استعداد
liability to disease
استعداد
reproductivity
استعداد تولید
reproductivity
استعداد هم اوری
capacities
گنجایش استعداد
division slice
استعداد لشگری
resistibility
استعداد مقاومت
risible faculty
استعداد خنده
end strength
استعداد نهایی
sconce
جمجمه استعداد
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
war strenght
استعداد جنگی
liabilities
بدهکاری استعداد
capacities
استعداد مقام
liability
بدهکاری استعداد
capacity
استعداد مقام
aptitude tests
ازمون استعداد
artistry
استعداد هنرپیشگی
arts
استعداد استادی
indispositions
عدم استعداد
indisposition
عدم استعداد
cleverness
هوشیاری استعداد
art
استعداد استادی
clever
باهوش با استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
cleverest
باهوش با استعداد
flair
استعداد خصیصه
aptitude test
ازمون استعداد
academic aptitude
استعداد تحصیلی
command strength
استعداد یکان
child prodigy
بچهبا استعداد
capacity
گنجایش استعداد
caliber
گنجایش استعداد
strengths
استعداد رزمی
tendencies
توجه استعداد
tendency
توجه استعداد
strength
استعداد رزمی
authorized strength
استعداد مجاز
artistic aptitude
استعداد هنری
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
capability
استعداد پیشرفت
shifts
نوبتی استعداد
palooka
بوکسور بی استعداد
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
mechanical aptitude
استعداد فنی
imitativeness
استعداد تقلید
indisposedness
عدم استعداد
capable
با استعداد صلاحیتدار
occupational aptitude
استعداد شغلی
gifted
موید شخص با استعداد
effective strength
استعداد رزمی موثر
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
knack
صدای شلاق استعداد
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
flatlander
موج سوار کم استعداد
naturals
مسلم استعداد ذاتی
accountable strength
استعداد قابل توجه
natural
مسلم استعداد ذاتی
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
able
با استعداد صلاحیت دار
gifts
استعداد پیشکش کردن
gift
استعداد پیشکش کردن
level of strength
سطح استعداد رزمی
fabllibility
استعداد خطا کردن
level of strength
میزان استعداد رزمی
potentially
با داشتن استعداد نهانی
habiliment
جامه استعداد فکری
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
self rating
تعیین میزان استعداد خود
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
دارای بو
bilabiate
دارای دو لب
iodic
دارای ید
three-legged
دارای سه پا
three legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
footy
دارای پا
trilinear
دارای سه خط
glochidiate
دارای مو
lean to
دارای چارطاقی
sulfureous
دارای گوگرد
overlapping
دارای اشتراک
knock kneed
دارای زانوی کج
twofold
دارای دو چیز
tinct
دارای ته رنگ
overbusy
دارای کارزیاد
hook nosed
دارای بینی کج
tinctorial
دارای ته رنگ
hook-nosed
دارای بینی کج
turpentinous
دارای تربانتین
lippy
پر رو دارای لب اویزان
lobate
دارای نرمه
elective
دارای حق انتخاب
knarred
دارای برامدگی
ledgy
دارای طاقچه
divan
دارای دوفرفیت
divans
دارای دوفرفیت
bifocal
دارای دو کانون
terahenous
دارای 4 مادگی
of that ilk
دارای همان جا
testate
دارای وصیت
bizonal
دارای دومنطقه
bifocals
دارای دو کانون
ternal
دارای سه تغییر
syntonic
دارای بسامدمشابه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com