English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cryptogenic دارای اصل وریشه نامعلوم
Other Matches
heartstring رگ وریشه دل
harrows چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
harrow چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
hydrangea ساقه وریشه خشک شده گل ادریس
unknowns نامعلوم
unknown نامعلوم
uncertain نامعلوم
equivocal نامعلوم
undecided نامعلوم
unlimited نامعلوم
pendant نامعلوم
pendants نامعلوم
uncertainly نامعلوم
nebulose نامعلوم
inconspicuous نامعلوم
quite in the air نامعلوم
conditional نامعلوم
invisible exports فرستادههای نامعلوم
dubiously بطور نامعلوم
incalculable نا شمردنی نامعلوم
indistinctly بطور نامعلوم
fuzzy logic منطق نامعلوم
upon the die قماری نامعلوم
uncharted نامعلوم ندانسته
hazier نامعلوم گیج
indefinitely بطور نامعلوم
haziest نامعلوم گیج
no known loss زیان نامعلوم
hazy نامعلوم گیج
inconspicuously بطور نامعلوم
indescribable توصیف ناپذیر نامعلوم
at stake نامعلوم موضوع بحث
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
nonsignificant غیر معین نامعلوم
obscurely بطور تیره و نامعلوم
to put a [big] question mark over something چیزی را نامشخص [نامعلوم ] کردن
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
glochidiate دارای مو
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
fraught with دارای
iodic دارای ید
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
windiness دارای باد
petiolate دارای دمگل
low-spirited دارای روحیه بد
pulsant دارای تپش
hexameter دارای شش وزن
pulsatile دارای تپش
low spirited دارای روحیه بد
fibrinous دارای مودلیفی
homolographic دارای قرینه
pseudonymous دارای تخلص
tungstic دارای تنگستن
whizzer دارای صدای غژ
umbrageous دارای سوفن
redundant دارای اطناب
deficient دارای کمبود
two handed دارای دو دست
turpentinous دارای تربانتین
petiolated دارای دمگل
foliolate دارای برگچه
floaty دارای اب نشین کم
triradiate دارای سه شعاع
feldspathic دارای فلدسپار
trimolecular دارای سه ملکول
woolly headed دارای سر پشمالو
far reaching دارای اثرزیاد
tristigmatic دارای سه مادگی
quartziferous دارای در کوهی
zonate دارای مدار
zygomorphic دارای تقارن
allergic دارای حساسیت به
myrrhy دارای بوی مر
humous دارای موادالی
pelliculate دارای پوسته
weighted دارای وزن
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
trinary دارای سه متغیر
trinal دارای سه متغیر
trilocular دارای سه حفره
squibs دارای صدای فش فش
febile دارای حالت تب
squib دارای صدای فش فش
two way دارای دو راه
haired دارای موی ...
warty دارای زگیل
weak eyed دارای چشم کم سو
glanduliferous دارای غد دکوچک
pre emptive دارای حق شفعه
varietal دارای تنوع
weak sighted دارای چشم کم سو
geniculate دارای زانویی
vagility دارای تحرک
vagile دارای تحرک
glary دارای تشعشع
equivocal دارای دومعنی
vivific دارای حیات
polygamous دارای چند زن
short-range دارای برد کم
short range دارای برد کم
wapper jawed دارای ارواره کج
rifled دارای خان
backed دارای پشت
plumose دارای دسته پر
behind دارای پس افت
hearted دارای قلب ...
heterogamous دارای مادگی ها
pinnular دارای بالچه
legitimating دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
prerogatived دارای حق ویژه
legitimated دارای حق مشروع
legitimate دارای حق مشروع
primipara دارای یک اولاد
primiparous دارای یک اولاد
underweight دارای کسروزن
pileate دارای کلاهک
unidirection دارای یک جهت
unidirectional دارای یک جهت
preemptor دارای حق شفعه
univalent دارای یک فرفیت
flabby دارای عضلات شل
unipod دارای یک پایه
viniferous دارای شراب
rectilinear دارای مسیرمستقیم
pinnular دارای برگچه
unifoliate دارای یک برگ
unifilar دارای یک سیم یا نخ
undersigned دارای امضاء
trigynous دارای سه مادگی
divan دارای دوفرفیت
capitated دارای سرمجزا
shelterer دارای حفاظ
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
hectic دارای تب لازم
buckish دارای خوی بز
privileged دارای امتیاز
prurient دارای فکرشهوانی
shoaly دارای جاهای کم اب
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
bodied دارای بدن
behinds دارای پس افت
sexagenary دارای سن 06 تا96
ambivalence دارای دو جنبه
divans دارای دوفرفیت
bifocal دارای دو کانون
bifocals دارای دو کانون
sulfureous دارای گوگرد
handy <adj.> دارای مزیت
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
cirrous دارای اویز
strontic دارای استرونیوم
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
straight line دارای خط مستقیم
chinned دارای چانه
accentual دارای تاکید
bizonal دارای دومنطقه
silicifoeous دارای در کوهی
bimolecular دارای دوملکول
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
sonant دارای اهنگ
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com