Total search result: 202 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
sciolistic |
دارای اطلاعات سطحی |
|
|
Search result with all words |
|
sciolist |
دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان |
Other Matches |
|
sciolism |
اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی |
ground glass |
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است |
surficial swellings |
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک |
behind the scenes |
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی |
window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
dow jones information service |
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است |
attributing |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
derived information |
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار |
attributes |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
attribute |
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات |
aperture card |
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد |
radar correlation |
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر |
trapdoor |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
trapdoors |
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
topsoil |
خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن |
distance vector protocols |
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود |
read time |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
regrade |
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است |
defense system aquisition |
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع |
civilian internee information bureau |
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
helps |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
helped |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
help |
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
windowing |
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
shallow foundation |
پی سطحی |
sketchily |
سطحی |
surface water |
اب سطحی |
sketchy |
سطحی |
acrotic |
سطحی |
low level |
سطحی |
skin-deep <idiom> |
سطحی |
decahedral |
ده سطحی |
superficiality |
سطحی |
sketchiest |
سطحی |
surfaced |
سطحی |
surfaces |
سطحی |
skin deep |
سطحی |
planar |
سطحی |
surface |
سطحی |
superficial |
سطحی |
shallows |
کم اب سطحی |
shallow |
کم اب سطحی |
sketchier |
سطحی |
shallower |
کم اب سطحی |
shallowest |
کم اب سطحی |
isobar |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobars |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobare |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
cementitious |
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان |
soft shelled |
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم |
superficially |
بطور سطحی |
area load |
بار سطحی |
ground swell |
موج سطحی |
surface charge |
بار سطحی |
n level logic |
منطق N سطحی |
interfacial force |
کشش سطحی |
interfacial tension |
کشش سطحی |
surface tensity |
کشش سطحی |
skin effect |
اثر سطحی |
blanket grouting |
تزریق سطحی |
bounding mine |
مین سطحی |
surface treatment |
اندود سطحی |
surface treatment |
اسفالت سطحی |
surface treatment |
روکش سطحی |
surface treatment |
عملیات سطحی |
two level store |
انباره دو سطحی |
surface width |
عرض سطحی |
split-level |
چند سطحی |
one level memory |
حافظه یک سطحی |
heptahedral |
هفت سطحی |
sheet washing |
فرسایش سطحی |
surfaces |
سطحی جلادادن |
adsorbent |
جاذب سطحی |
surface reverbration |
برگشتهای سطحی |
singes |
سوختگی سطحی |
hexahedral |
مکعب شش سطحی |
trihedral |
سه روی سه سطحی |
surfaced |
سطحی جلادادن |
hexahedron |
جسم شش سطحی |
horizontal curve |
پیچ سطحی |
surface |
سطحی جلادادن |
top soil |
خاک سطحی |
topdress |
سطحی ریختن |
smattering |
دانش سطحی |
low level winds |
بادهای سطحی |
singe |
سوختگی سطحی |
piers |
پایه و سطحی |
singed |
سوختگی سطحی |
adsorption |
کشش سطحی |
singeing |
سوختگی سطحی |
pier |
پایه و سطحی |
adsorption |
جذب سطحی |
impact burst |
ترکش سطحی |
surface contact rectifier |
یکسوکننده سطحی |
suface wind |
باد سطحی |
surface inflow |
اب سطحی ورودی |
formal logic |
قضاوت سطحی |
multilevel |
چند سطحی |
floating mine |
مین سطحی |
flesh wound |
زخم سطحی |
evaporation |
تبخیر سطحی |
surface irrigation |
ابیاری سطحی |
surface leakage |
نشت سطحی |
surface evaporation |
تبخیر سطحی |
surface erosion |
فرسایش سطحی |
surface corrosion |
خوردگی سطحی |
surface creep |
خزیدن سطحی |
surface detection |
اکتشاف سطحی |
surface burst |
ترکش سطحی |
surface burning |
احتراق سطحی |
surface detection |
راداراکتشافی سطحی |
surface drains |
زهکشهای سطحی |
sorption |
جذب سطحی |
surface dressing |
پوشش سطحی |
free moisture |
رطوبت سطحی |
surface moisture |
رطوبت سطحی |
dodecahedral |
دوازده سطحی |
multi level |
چند سطحی |
polyhedral |
چند سطحی |
extensive agriculture |
کشاورزی سطحی |
pentahedral |
پنج سطحی |
statical moment |
لنگر سطحی |
surface targets |
هدفهای سطحی |
epilimnion |
اب لایه سطحی |
adhesion |
جاذبه سطحی |
surface soil |
خاک سطحی |
surface ornament |
تزیینات سطحی |
surface tension |
کشش سطحی |
dodecahedron |
دوازده سطحی |
surface outflow |
اب سطحی خروجی |
extensive cultivation |
زراعت سطحی |
ringent |
دارای دهن باز دارای لبان برگشته |
hydrology |
بررسی ابهای سطحی |
singeing |
بطور سطحی سوختن |
in a perfunctory manner |
بطور سرسری یا سطحی |
superficiality |
دانش سطحی بیمایگی |
skim |
بطور سطحی خواندن |
skimmed |
بطور سطحی خواندن |
hokum |
نمایش سطحی وبد |
crazing |
ترک برداری سطحی |
capital widening |
افزایش سطحی سرمایه |
octahedron |
جسم هشت سطحی |
skims |
بطور سطحی خواندن |
adsorb |
جذب سطحی کردن |
adhesion force |
نیروی کشش سطحی |
to skim ones the news |
به اخبارنگاهی سطحی کردن |
Band-Aid |
چارهی سطحی و موقتی |
Band-Aids |
چارهی سطحی و موقتی |
singes |
بطور سطحی سوختن |
multilevel sort |
ترتیب چند سطحی |
topdress |
بطور سطحی پاشیدن |
runoff coefficient |
ضریب جریان سطحی |
scorches |
بطور سطحی سوختن |
surface integral |
انتگرال سطحی [ریاضی] |
density of surface charge |
چگالی بار سطحی |
subsurface navigation |
ناوبری زیر سطحی |
singed |
بطور سطحی سوختن |
surface decarburization |
کربن گیری سطحی |
hard surface |
سخت کردن سطحی |
heptahedron |
جسم هفت سطحی |
puppy love |
عشق سطحی و زودرس |
hard surfacing |
سخت گردانی سطحی |
case hardening |
سخت گردانی سطحی |
case harden |
سخت گردانی سطحی |
hard face |
سخت کردن سطحی |
adhesion |
کشش سطحی پیوستگی |
magnetic surface charge |
بار سطحی مغناطیسی |
scorch |
بطور سطحی سوختن |
adhesion |
کشش سطحی دوسیدگی |
surface fusion welding |
جوشکاری ذوبی سطحی |
singe |
بطور سطحی سوختن |
carburize |
سخت گرداندن سطحی |
antisurface |
ضد عناصر سطحی شناوردشمن |
IrDA |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
once-over <idiom> |
یک نگاه سطحی به کسی انداختن |
street inlet |
دریچه ورود فاضلاب سطحی |
surface reverbration |
امواج برگشتی سطحی رادار |
maximum surface temperature |
درجه حرارت سطحی حداکثر |
skim sweeping |
پاک کردن سطحی مینها |
carboard architecture |
[مدل طراحی با سطحی صاف] |
subaerial |
واقع در قسمت سطحی خاک |
hard facing alloy |
الیاژ سخت گردانی سطحی |
multi level planning |
برنامه ریزی چند سطحی |
low tension |
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم |
galleried |
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی |
acinaseous |
دارای تخم و بذر دارای تخمدان |
virile |
دارای نیروی مردی دارای رجولیت |
gravel blind |
دارای چشم تار دارای دید کم |
kopfring |
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب |
skimmer |
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی |
chireugi |
ضربه زدن با دست تماسی-سطحی |