Dictiornary-Farsi | دارای اعتبار مشکوک ساختگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی


Other Matches

in force	دارای اعتبار
valid	دارای اعتبار موثر
sovereign	دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
sovereigns	دولت مستقل و دارای اعتبار والامرتبه
overdraft	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdrafts	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
unfinanced	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
credit system of supply	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
suspicious	مشکوک
precarious <adj.>	مشکوک
dubitable	مشکوک
obscures	مشکوک
doubtful	مشکوک
touch and go	مشکوک
obscuring	مشکوک
unsuspected	نا مشکوک
obscurest	مشکوک
in dispute	مشکوک
impeachable	مشکوک
obscurer	مشکوک
obscured	مشکوک
open to question <adj.>	مشکوک
obscure	مشکوک
questionable	مشکوک
uncertainly	مشکوک
uncertain	مشکوک
esoteric	مشکوک
fishy	مشکوک
skeptic	مشکوک
to admit of d	مشکوک بودن
toss up	مسئله مشکوک
suspecta	مشکوک شدن
toss-up	مسئله مشکوک
dubious	مورد شک مشکوک
vacillatory	مردد مشکوک
suspected	مشکوک مظنون
problematically	بطور مشکوک
doutful category	کشتی مشکوک
dubitable	مورد شک مشکوک
ambiguity	سخن مشکوک
ambiguities	سخن مشکوک
obscured	مشکوک ساختن
obscure	مشکوک ساختن
dubiously	بطور مشکوک
obscurer	مشکوک ساختن
obscures	مشکوک ساختن
questionable results	نتایج مشکوک
left-handed	دورو مشکوک
obscuring	مشکوک ساختن
obscurest	مشکوک ساختن
it is of doubtful proveance	مبدا ان مشکوک است
doubtful account	طلب مشکوک الوصول
questionable	سوال برانگیز مشکوک
suspect battery	اتشبار مشکوک دشمن
shady	سایه افکن مشکوک
bad dept	طلب مشکوک الوصول
to become suspected	مشکوک [مظنون] شدن
inquests	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
inquest	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
brassage	هزینه مشکوک نمودن شمش
made up	ساختگی
fictional	ساختگی
ersatz	ساختگی
dummies	ساختگی
bogus	ساختگی
colourable	ساختگی
colorable	ساختگی
dummy	ساختگی
imitations	ساختگی
pinchbeck	زر ساختگی
make-believe	ساختگی
make believe	ساختگی
imitation	ساختگی
artificial	ساختگی
made-up	ساختگی
factitious	ساختگی
synthetic	ساختگی
whoppers	ساختگی
whopper	ساختگی
phonies	ساختگی
phoneys	ساختگی
phoney	ساختگی
affected	ساختگی
counterfeiting	ساختگی
mock	ساختگی
counterfeits	ساختگی
spurious	ساختگی
shams	ساختگی
mocked	ساختگی
counterfeit	ساختگی
sham	ساختگی
counterfeited	ساختگی
forged	ساختگی
mocking	ساختگی
mocks	ساختگی
fictitious	ساختگی
peg-legs	پای ساختگی
dummy	مصنوعی ساختگی
dummy	ادمک ساختگی
peg-leg	پای ساختگی
dummy instruction	دستورالعمل ساختگی
dummy	ادم ساختگی
compose sequence	ترتیب ساختگی
compose sequence	دخشه ساختگی
quacks	دروغی ساختگی
quacking	دروغی ساختگی
dummy argument	نشانوند ساختگی
dummy module	رویه ساختگی
dummy module	برنامه ساختگی
dummy stimuli	محرکهای ساختگی
factitious	ساختگی مصنوعی
artificial intelligence	هوش ساختگی
dummy variable	متغیر ساختگی
fleuret	گل ساختگی کوچک
false	ساختگی نادرست
synthetic rubber	لاستیک ساختگی
wig	گیس ساختگی
wigs	گیس ساختگی
fictive	ساختگی افسانهای
quack	دروغی ساختگی
quacked	دروغی ساختگی
demureness	ازرم ساختگی
make-up	داستان ساختگی
factitiousness	ساختگی بودن
faggot vote	رای ساختگی
pseudoproblem	مساله ساختگی
contrived scarcity	کمیابی ساختگی
namby	ساختگی و بی مغز
fabricated language	زبان ساختگی
fagot vote	رای ساختگی
fictitiousness	ساختگی بودن
dummies	ادم ساختگی
dummies	ادمک ساختگی
made	مصنوع ساختگی
dummies	مصنوعی ساختگی
factitious disorder	اختلال ساختگی
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father.	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
mim	باوقار ساختگی کمرو
venetian pearl	مروارید ساختگی توپر
artificially	بطور مصنوعی یا ساختگی
padding	کلمات یارکوردهای ساختگی
fly book	قوطی مگس ساختگی
phony	حقه باز ساختگی
secundine artem	بطور ساختگی یا مصنوعی
dummy argument	ارگومان یا نشانوند ساختگی
demurely	با ازرم باوقاروشرم ساختگی
artificiality	مصنوعی یا ساختگی بودن
curcumin	رنگ نارنجی ساختگی
ruise	شایعات داستان ساختگی
false	ساختگی غیر واقعی
sham marriage	عروسی ساختگی یا دروغی
pretendedly	بطور ساختگی یا بخود بسته
non-event	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
computed price	قیمت ساختگی معادل administeredprice
make up	ساختمان یاحالت داستان ساختگی
non-events	رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
pseudepigrapha	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
precarious	عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
kill devil	طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
pseudo	پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
artifici tooth	دندان مصنوعی یا ساختگی یاعملی یا دستی
pseud	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseuds	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
to put on frills	سیمای ساختگی بخود دادن بادکردن
bionic	وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
price as natural ice	یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
purple	در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
request for discharge	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
thermosetting plastics	پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
thermoplastics	پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
wheel satellite	ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
influenced	اعتبار
estimate	اعتبار
influence	اعتبار
estimated	اعتبار
reputability	اعتبار
budgeted	اعتبار
estimates	اعتبار
estimating	اعتبار
budget	اعتبار
importance	اعتبار
influences	اعتبار
influencing	اعتبار
validity	اعتبار
validation	اعتبار
reputation	اعتبار