Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
strong minded
دارای افکار مردانه
Other Matches
eggheads
روشنفکر دارای افکار بلند
egghead
روشنفکر دارای افکار بلند
mannish
دارای رفتار مردانه
breast
افکار
breasts
افکار
daydreaming
افکار پوچ
ideas if reference
افکار عطفی
internal conception
زاییده افکار
thoughts
افکار خیال
public opinion
افکار عمومی
thought
افکار خیال
daydream
افکار پوچ
concept
زاییده افکار
idea
زاییده افکار
good deeds
افکار نیکو
conception
زاییده افکار
brainchild
زاییده افکار
musing
غرق در افکار
daydreamed
افکار پوچ
daydreams
افکار پوچ
train of thought
رشته افکار
parochialism
محدودیت در افکار وعقایدمحلی
wishful thinking
افکار واهی و پوچ
telepathy
ارتباط افکار با یکدیگر
mind reading
کشف افکار دیگران
To have enlightened ideas. To be an intellectual.
افکار روشنی داشتن
mind readers
کاشف افکار دیگران
In deference to public opinion.
به احترام افکار عمومی
mind reader
کاشف افکار دیگران
vox populi
اراء یا افکار مردم
cardinal sin
عملمغایر با افکار عمومی
manly
مردانه
manfully
مردانه
gamely
مردانه
masculinely
مردانه
virile
مردانه
manful
مردانه
manwise
مردانه
mannish
مردانه
To pick other peoples brains.
از افکار دیگران استفاده کردن
to think aloud
افکار خود را
[بلند]
گفتن
ideology
مبحث افکار وارزوهای باطنی
self revelation
افشاء افکار واحساسات شخصی
idealogy
مبحث افکار وارزوهای باطنی
ideologies
مبحث افکار وارزوهای باطنی
to think out loud
افکار خود را
[بلند]
گفتن
bemuse
غرق افکار شاعرانه کردن
paroling
قول مردانه
paroles
قول مردانه
parole
قول مردانه
unisex
زنانه - مردانه
saloon
آرایشگاه مردانه
man power
نیروی مردانه
mannishly
با ادای مردانه
singlets
زیرپوش مردانه
singlet
زیرپوش مردانه
men's apartments
قسمت مردانه
mannishness
ادای مردانه
half hose
جوراب مردانه
male courage
جرات مردانه
t shirt
زیرپیراهنی مردانه
paroled
قول مردانه
virile strength
نیروی مردانه
male
مردانه نرینه
men's room
مستراح مردانه
men's rooms
مستراح مردانه
menswear
لباس مردانه
smoking jacket
ژاکت مردانه
ulster
پالتوگشاد مردانه
masculine
نرینه مردانه
sportsmanly
مردانه وار
kilts
دامن مردانه
kilt
دامن مردانه
gentlemen's agreement
قول مردانه
cause cTlFbre
موردیکهنظر افکار عمومیرا بهخود جلبکند
representationalist
معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
I don't know what to make of him.
من افکار او
[مرد]
را درک نمی کنم.
top hat
کلاه مردانه استوانهای
stag
جلسه یا مهمانی مردانه
stags
جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashery
مغازه ملبوس مردانه
top hats
کلاه مردانه استوانهای
to die game
مردانه جان دادن
Stage party ( films , movies ) .
میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
pyjamas
لباس خواب مردانه
play fair
مردانه بازی کردن
play fair
مردانه معامله کردن
haberdasher
فروشنده لباس مردانه
cuff
سردست پیراهن مردانه
cuffed
سردست پیراهن مردانه
cuffing
سردست پیراهن مردانه
cuffs
سردست پیراهن مردانه
dress shirts
پیراهن عصر مردانه
dress shirts
پیراهن سفید مردانه
dress shirt
پیراهن عصر مردانه
dress shirt
پیراهن سفید مردانه
haberdashers
فروشنده لباس مردانه
fedora
کلاه نمدی مردانه
sartorial
مربوط بلباس مردانه
barytone
میان صدای مردانه
black tie
کت نیمه رسمی مردانه
black tie
لباس عصر مردانه
A dialogue .
گفت وشنود ( بحث وتبادل افکار ونظریات )
night shirt
پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
jerkin
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
mess jacket
ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
jerkins
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tenor
تمایل صدای زیر مردانه
cassi mere
پارچه پشمی جناغی مردانه
inverness
یکجور ردای بی استین مردانه
tenors
تمایل صدای زیر مردانه
intrusive thoughts
اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
ideologist
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
tux
لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo
لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos
لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion.
این آخرین مد لباس مردانه است
masculinize
شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
billycock
نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
self absorption
غرق در خویش غرق شدن در افکار
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
tweed
پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
to play fair
مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
brain washing
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate
دارای دو لب
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
footy
دارای پا
three-legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
three legged
دارای سه پا
unifoliate
دارای یک برگ
in defect
دارای کاستی
polygamous
دارای چند زن
rifled
دارای خان
ill neighboured
دارای محیط بد
ill neighboured
دارای همسایه بد
allergic
دارای حساسیت به
zygomorphic
دارای تقارن
univalent
دارای یک فرفیت
zonate
دارای مدار
unipod
دارای یک پایه
unidirectional
دارای یک جهت
woolly headed
دارای سر پشمالو
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
tungstic
دارای تنگستن
unidirection
دارای یک جهت
rattly
دارای صدای تق تق
in flower
دارای شکوفه
melodious
دارای ملودی
hectic
دارای تب لازم
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
underweight
دارای کسروزن
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
reboant
دارای واکنش
synonymous
دارای تشابه
weighted
دارای وزن
synonymous
دارای ترادف
in force
دارای اعتبار
stilted
دارای چوب پا
undersigned
دارای امضاء
haired
دارای موی ...
rarely beautiful
دارای زیبائی
vagile
دارای تحرک
pseudonymous
دارای تخلص
warty
دارای زگیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com