English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
isoelectronic دارای الکترونهای یکسان
Other Matches
unshared electron الکترونهای غیر مشترک الکترونهای ازاد
screening electrons الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
shared electrons الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
isocratic دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
autosync خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
bonding electrons الکترونهای پیوندی
paired electrons الکترونهای زوج شده
flat rate نرخ یکسان تعرفه یکسان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
equals یکسان
same یکسان
identic یکسان
equal یکسان
of kin یکسان
equalling یکسان
equalled یکسان
equaling یکسان
equaled یکسان
identical یکسان
akin یکسان
similiar یکسان
similar یکسان
uniforms یکسان
invariant یکسان
uniform یکسان
uniform یک شکل یکسان
standard یکسان معیار
alike شبیه یکسان
assimilate یکسان کردن
assimilatc یکسان کردن
uniformly بطور یکسان
assimilates یکسان کردن
uniform movement جنبش یکسان
solid یکسان فضائی
solids یکسان فضائی
identically بطور یکسان
spreading پخش یکسان
standards یکسان معیار
equably بطور یکسان
uniforms یک شکل یکسان
assimilated یکسان کردن
assimilating یکسان کردن
balanced design طرح با تراز یکسان
to kiss the dust باخاک یکسان شدن
rase باخاک یکسان کردن
to make even with the ground با خاک یکسان کردن
equal appearing intervals فاصلههای یکسان نما
equally appearing difference تفاوتهای یکسان نما
without distinction بدون فرق یکسان
equates یکسان فرض کردن
The city was razed to the ground. شهر با خاک یکسان شد
equated یکسان فرض کردن
equate یکسان فرض کردن
coconscious ادراک چیزهای یکسان
coconsciousness ادراک چیزهای یکسان
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
it ius all one to me برای من یکسان است
method of equal appearing intervals روش فاصلههای یکسان نما
to raze a city to the ground شهری را با خاک یکسان کردن
to lump them all together <idiom> با همه یکسان رفتار کردن
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
to prostrate a city شهری را با خاک یکسان کردن
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
balances برای همه خطاها یکسان است
an e. battle جنگی که برای دو طرف یکسان است
It is exact to hair. مو نمی زند ( کاملا"یکسان است )
balance برای همه خطاها یکسان است
shannon انتخابی بین دو واقعه بااحتمال یکسان
plugs امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugging امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
Hamming code تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
frequencies فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
external ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
externals ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
logical تابع بررسی یکسان بودن دو سیگنال منط قی
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
peering هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
To treat them all alike. (indiscriminately). همه رابا یک چوب راندن ( یکسان رفتار کردن )
peer هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
isocracy حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
peered هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
duplication check بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
homograph کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
homonym کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
isodynamic line خطی در روی نقشه که بوسیله ان جاهایی که زورمغناطیسی درانها یکسان است
asynchronous ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
universal time زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
isoclinal line خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
rhumb line خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
clocks مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
pascal فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
multiplex سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
eraser در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
erasers در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود
isoclinic line خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
pinning قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
letter quality printing خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
pin قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
departmental LAN شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
lasers وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
iodic دارای ید
footy دارای پا
prerogatived دارای حق ویژه
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
preemptor دارای حق شفعه
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
febile دارای حالت تب
binaural دارای دو گوش
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
pre emptive دارای حق شفعه
bimotored دارای دوموتور
polygamous دارای چند زن
feldspathic دارای فلدسپار
fibrinous دارای مودلیفی
cretaceous دارای گچ فراوان
bichrome دارای دو رنگ
pelliculate دارای پوسته
bicentric دارای دومرکز
floaty دارای اب نشین کم
foliolate دارای برگچه
papillose دارای برامدگی
bimolecular دارای دوملکول
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com