Total search result: 205 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
palmate |
دارای انتهای پهن |
|
|
Search result with all words |
|
fluke |
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق |
flukes |
یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق |
formee |
دارای انتهای مربع |
subulate |
دارای نوک یا انتهای تیز |
Other Matches |
|
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
vertical |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
eot |
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره |
lappets |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
isobare |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobars |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobar |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
soft shelled |
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم |
cementitious |
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان |
ringent |
دارای دهن باز دارای لبان برگشته |
low tension |
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم |
galleried |
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی |
acinaseous |
دارای تخم و بذر دارای تخمدان |
gravel blind |
دارای چشم تار دارای دید کم |
virile |
دارای نیروی مردی دارای رجولیت |
end of line |
انتهای خط |
logic seeking |
انتهای خط وط |
end of transmission |
انتهای مخابره |
loose end |
انتهای تاریانخ |
end of volume |
انتهای جلد |
loose ends |
انتهای تاریانخ |
loose ends |
انتهای شل هرچیزی |
end of reel |
انتهای حلقه |
depth |
انتهای پرز |
end of massage |
انتهای پیام |
end of medium |
انتهای رسانه |
rear court |
انتهای زمین |
end of line |
انتهای سطر |
end of message |
انتهای پیام |
end of file |
انتهای فایل |
end of file |
انتهای پرونده |
end of form |
انتهای ورقه |
bitter end |
انتهای درد |
drill tang |
انتهای مته |
flukes |
انتهای دم نهنگ |
baselines |
خط انتهای زمین |
return |
نشانههای انتهای خط |
returned |
نشانههای انتهای خط |
dead burned |
انتهای اشتعال |
fluke |
انتهای دم نهنگ |
cow's tail |
انتهای طناب |
returns |
نشانههای انتهای خط |
pipehead |
انتهای خط لوله |
batang son |
انتهای کف دست |
baseline |
خط انتهای زمین |
returning |
نشانههای انتهای خط |
end of record |
انتهای مدرک |
cable tail |
انتهای سیم |
loose end |
انتهای شل هرچیزی |
riblet |
انتهای دنده گوسفند |
backstop |
حصار انتهای زمین |
baselines |
خط انتهای زمین والیبال |
end |
کد نشان دهنده انتهای خط |
head |
انتهای میز بیلیارد |
etb |
انتهای بلاک مخابره |
end of tape mark |
نشان انتهای نوار |
sink |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
eom |
انتهای پیام essage |
thereis no end to it |
انتهای برای ان نیست |
finish |
انتهای فرآیند یا تابع |
end of transmission block |
انتهای بلاک مخابره |
finishes |
انتهای فرآیند یا تابع |
end of tape marker |
علامت انتهای نوار |
end of tape marker |
نشانگر انتهای نوار |
sinks |
دریافت انتهای خط ارتباتی |
looped |
درو در انتهای خرک |
furnace discharged end |
انتهای تخلیه کوره |
nock |
شکاف انتهای کمان |
ends |
کد نشان دهنده انتهای خط |
baseline |
خط انتهای زمین والیبال |
saphead |
انتهای نقب نظامی |
flip turn |
برگشت انتهای استخر |
baseline |
خط انتهای زمین تنیس |
swan neck |
انتهای خمیده لوله |
cabled |
اتصال در انتهای کامل |
cable |
اتصال در انتهای کامل |
loop |
درو در انتهای خرک |
end of data marker |
نشانگر انتهای داده ها |
ST connector |
اتصالی در انتهای فیبرنوری |
loops |
درو در انتهای خرک |
baselines |
خط انتهای زمین تنیس |
end of file mark |
نشان انتهای پرونده |
ended |
کد نشان دهنده انتهای خط |
baseliner |
بازیگر انتهای زمین |
end of job card |
کارت انتهای کار |
outrigged |
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی |
tin-plated tails |
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی |
bitter end |
انتهای طناب یا زنجیر قایق |
final |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
finals |
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی |
tip-top |
حلقه انتهای چوب ماهیگیری |
baseline game |
بازی در انتهای زمین تنیس |
beam-ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
end |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
trailing edge |
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
double ender |
تخته موج با دو انتهای یک شکل |
departure end |
انتهای محوطه دویدن هواپیما |
beam ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
split end |
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه |
croup |
انتهای خرک نزدیک ژیمناست |
twice laid |
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب |
closure of horizon |
انتهای دورافق بستن دور افق |
tailfly |
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری |
queues |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
head board |
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند |
double in |
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان |
draw play |
ضربه عمدی با انتهای گوی گلف |
double out |
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان |
perfection loop knot |
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری |
period |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
periods |
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن . |
capel |
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی |
bayonet exhaust pipe |
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز |
fundus |
قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی |
butt ending |
ضربه غیر مجاز با انتهای چوب |
net shot clear |
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین |
terminal tackle |
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
dead end |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
dead ends |
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست |
queueing |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
queue |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
queued |
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف |
entered |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
terminal rig |
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری |
enters |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
boundary |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
boundaries |
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند |
anti propeller end |
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته |
enter |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
marker |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
acroter |
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات |
tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
timberhead |
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند |
markers |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
toggles |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
toggle |
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان |
appendixes |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
appendix |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
hemline |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
hemlines |
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت |
blade butt |
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است |
idiomorphic |
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود |
products |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
line flyback |
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود |
ends |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
crosshead |
لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار |
ended |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
product |
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد |
terminator |
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد |
end bulb |
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند |
ended |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
semicolon |
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد. |
head space |
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله |
tucks |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
balances |
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون |
tuck |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
tucking |
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن |
ends |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
deque |
یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف |
end |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
end |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
lamb's tongue |
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان] |
tags |
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی |
tag |
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی |
balance |
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون |
pave |
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی] |
nil pointer |
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات |
wraparound |
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد |
PCMCIA |
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد |
indian pendants |
ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود |
hyphenation |
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی |
hardest |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
hard |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
horizontal |
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی |
flyback |
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود |
harder |
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد |
curved weft |
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.] |
ends |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
word wrap |
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی |
stop |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
colons |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
thrum |
[نخ های تار اضافی در انتهای فرش هنگامیکه از دار جدا می شود.] |
stopping |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
stops |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
end |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
ended |
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد |
nil pointer |
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود |
stopped |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
rogue indicator |
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل |
colon |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
isotropic solutions |
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص |
end stopped |
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی |