Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
curvaceous
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
curvacious
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
Other Matches
malines
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
losse jointed
دارای مفاصل نرم وقابل انحناء
fimbrillate
دارای ریشه فریف
serrulated
دارای دندانههای فریف
serrulate
دارای دندانههای فریف
semirigid
دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
penicillate
دارای شبکه توری فریف
reticulated
دارای شبکه سه بعدی فریف
rugulose
دارای چینهای فریف وکوچک
plumulate
دارای پرهای فریف و ریز
close grain
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grained
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
wifely
دارای نگاه زنانه
feminize
دارای خصوصیات زنانه شدن
thick
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
curvature
انحناء مقدار انحناء
peignoir
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
feminality
طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
feminize
زنانه کردن زنانه شدن
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
curvature
انحناء
inflexion
انحناء
curve
انحناء
curves
انحناء
incurve
انحناء
infelection
انحناء
curving
انحناء
total curvature
انحناء کل
tortuosity
انحناء
flexture
انحناء
flection
انحناء
flexion
انحناء
cambers
انحناء
camber
انحناء
flexuosity
انحناء
deflexion
انحناء
winds
انحناء
wind
انحناء
flexure
انحناء
radius of curvatupe
شعاع انحناء
degree of curve
درجه انحناء
pliancy
انحناء پذیری
inflexible
انحناء ناپذیر
crookedness
انحناء و کج شدگی
deflections
انحناء خم سازی
limpsey
قابل انحناء
limpsy
قابل انحناء
limsy
قابل انحناء
compound curve
انحناء مرکب
radius of curvature
شعاع انحناء
deflection
انحناء خم سازی
wiry
قابل انحناء
inflexibility
سفتی انحناء نا پذیری
flatfoot
ازبین رفتن انحناء کف پا
inflection
انحناء صرف فعل
inflections
انحناء صرف فعل
inflexions
انحناء صرف فعل
inflexibly
بطور غیرقابل انحناء
flexibly
بطور قابل انحناء
aspheric
شبیه کره انحناء دار
pliable
انحناء پذیر نرم شدنی
delicate
فریف
svelt
فریف
finest
فریف
fine
فریف
subtile
فریف
pindling
فریف
chichi
فریف
precieuse
فریف
svelte
فریف
precieux
فریف
elegant
فریف
slender
فریف
mignon
فریف
minikin
فریف
fined
فریف
airy-fairy
فریف و لطیف
fine skill
مهارت فریف
aesthetic
فریف طبع
hyperfine
فوق فریف
high grade zink
زینک فریف
fine structure
استخوانبندی فریف
superfine
بسیار فریف
wiredrawn
طویل و فریف
quaint
خیلی فریف
tinnily
بطور فریف
sheer
مستقیما فریف
fine structure
ساختار فریف
elegant maners
اطوار فریف
lenis
رقیق فریف
elegant style
انشا فریف
aesthetically
فریف طبع
in miniature
بطور فریف
fine adjustment
تنظیم فریف
fine boring
سوراخکاری فریف
geostrophic
وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
edition de luxe
چاپ فریف یا تجملی
fretsaw
اره فریف کاری
floc
کلالهای ازرشتههای فریف
nobby
فریف خیلی شیک
supersubtle
فوق العاده فریف
fret saw
اره فریف کاری
davenport
یکنوع میزتحریر فریف
commercial light gage sheet
ورق فریف تجارتی
dainty
هر چیز فریف و عالی
finely
بطورعالی یا فریف یا ریز
fine boring machine
دستگاه مته فریف
hyperfine structure
ساختار فوق فریف
fine miscle movement
حرکت فریف عضلانی
fine motor skills
مهارتهای حرکتی فریف
sheer
پارچه فریف حریری
capillary
فریف عروق شعریه
capillaries
فریف عروق شعریه
finesse
ضربه فریف و ماهرانه
wire gauze
تور فریف سیم مانند
h.f.s
structure hyperfine ساختار فوق فریف
cambric
نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
in petto
سری بصورت خیلی ریز و فریف
wirespun
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
mignonette
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
mechlin
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
diatomite
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china
چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
womanly
زنانه
wifely
زنانه
feminine
زنانه
gynaecic
زنانه
unmanly
زنانه
femininely
زنانه
womanish
زنانه
gynecic
زنانه
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
pillion
زین زنانه
mantua maker
خیاط زنانه
unisex
زنانه - مردانه
handbag
کیف زنانه
handbags
کیف زنانه
womanliness
صفات زنانه
distaff side
طرف زنانه
ladies' room
مستراح زنانه
mantua maker
زنانه دوز
seamstress
خیاط زنانه
mantle
شنل زنانه
scanties
شورت زنانه
scanties
تنکه زنانه
couturiere
زنانه دوز
women's apartments
قسمت زنانه
cestus
کمربند زنانه
shirtwaist
بلوز زنانه
sidesaddle
زین زنانه
sidesaddle
بازین زنانه
cymar
زیرپیراهنی زنانه
cosmetology
ارایش زنانه
womanlike
مثل زن زنانه
head-dresses
روسری زنانه
camisole
زیرپوش زنانه
headdress
روسری زنانه
pelisse
خرقه زنانه
headdresses
روسری زنانه
dress goods
قماشهای زنانه
dress making
زنانه دوزی
mantles
شنل زنانه
couture
خیاط زنانه
feminity
حالت زنانه
feminization
زنانه شدن
couturier
خیاطخانه زنانه
tunc
بلوز زنانه
couturiers
خیاطخانه زنانه
dressmaker
خیاط زنانه
hen party
مهمانی زنانه
bandeau
نوارکلاه زنانه
seamstresses
خیاط زنانه
dressmakers
خیاط زنانه
feminineness
حالت زنانه
smocks
روپوش زنانه
hairdo
ارایشگر زنانه
hairdos
ارایشگر زنانه
petticoat
زیرپوش زنانه
petticoats
زیرپوش زنانه
side-saddle
زین زنانه
side saddle
زین زنانه
hen parties
مهمانی زنانه
smock
روپوش زنانه
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
powder room
مستراح یا توالت زنانه
mother hubbard
لباس گشاد زنانه
juliet
کفش راحتی زنانه
gynaecology
علم امراض زنانه
postilion
نوعی کلاه زنانه
postillion
نوعی کلاه زنانه
eton crop
موی کوتاه زنانه
kirtle
جامه بلند زنانه
paletot
بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com