Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
tuberculous
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
Other Matches
single-breasted
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single breasted
دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
cuspidal
دارای برامدگی
bumpiness
دارای برامدگی
knobby
دارای برامدگی
knarred
دارای برامدگی
papillose
دارای برامدگی
tuberous
دارای برامدگی گره دار
tubercular
مسلول
pulmonic
مسلول
buttoning
دکمه
reset button
دکمه
gemma
دکمه
shooting adjustment keys
دکمه
shutter release button
دکمه
buttons
دکمه
buttoned
دکمه
bottle flower
گل دکمه
knop
دکمه
botton
دکمه
tubers
دکمه
button hole
جا دکمه
tuber
دکمه
button
دکمه
knob
دکمه
tubercle
دکمه
knobs
دکمه
stop knob
دکمه
tuberculum
دکمه
mouse button
دکمه ماوس
buttonhole
سوراخ دکمه
buttonhook
قلاب دکمه
radio button
دکمه رادیو
buttonhook
سگک دکمه
cuffs
دکمه سردست
cuffing
دکمه سردست
buttonholing
سوراخ دکمه
unbuttons
گشودن دکمه
unbuttoning
گشودن دکمه
buttonholes
سوراخ دکمه
knobbed
دکمه دار
Buttonhole
کتی که در دو طرف دکمه دارد
cuff
دکمه سردست
cuffed
دکمه سردست
buttonhook
دکمه انداز
push button
دکمه فشاری
snap fastener
دکمه فشاری
snap fastener
دکمه قابلمه
gemmiparous
دکمه اور
gemmule
دکمه گیاهک
unbutton
گشودن دکمه
sleeve link
دکمه زنجیری
double breasted
کت چهار دکمه
unbuttoned
گشودن دکمه
alarm push
دکمه اژیر
flue stop
دکمه ارگ
buttonholed
سوراخ دکمه
stud
دکمه سردست دسته
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
canopy release knob
دکمه برقراری سایبان
coarse adjustment knob
دکمه تنظیم زیرین
push botton
دکمه زنگ اخبار
viewfinder adjustment keys
دکمه یابنده هدف
condenser adjustment knob
دکمه تنظیم تراکم
fine adjustment knob
دکمه تنظیم دقیق
door stop
دکمه کله قندی
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
button
هرچیزی شبیه دکمه
buttoning
هرچیزی شبیه دکمه
olivette
دکمه هسته خرمایی
olivet
دکمه هسته خرمایی
buttoned
هرچیزی شبیه دکمه
seat back adjustment knob
دکمه تنظیم پشتی صندلی
farcy bud
دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
boutonniere
بریدگی یاشکاف جای دکمه
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
farcy button
دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
cornet a pistons
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
double breasted
کتی که در دو طرف دکمه دارد
eye
دکمه یا گره سیب زمینی
eyes
دکمه یا گره سیب زمینی
eyeing
دکمه یا گره سیب زمینی
eying
دکمه یا گره سیب زمینی
boutonniere
گلی که درسوراخ دکمه کت زده میشود
righted
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
etui
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
righting
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
shell jacket
بالاتنه کوتاه دکمه دار نظامی
right
دکمه سمت راست از Mouse با دو یا سه کلید
reefing jacket
یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
pelican crossing
دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
double click
احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
programmable function keyboard
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
pushbutton
آنچه با فشار دادن یک دکمه کار کند
burrs
برامدگی
antinode
برامدگی
nibs
برامدگی
granulation
برامدگی
burring
برامدگی
burred
برامدگی
whaleback
برامدگی
dome
برامدگی
bumpiest
پر از برامدگی
bumpy
پر از برامدگی
mound
برامدگی
bump
برامدگی
neuroma
برامدگی پی
overhangs
برامدگی
entasis
برامدگی
knobs
برامدگی
tuberosity
برامدگی
bumpier
پر از برامدگی
domes
برامدگی
cusp
برامدگی
knob
برامدگی
nurl
برامدگی
turgescence
برامدگی
mounds
برامدگی
nub or nubble
برامدگی
convexity
برامدگی
knurr
برامدگی
nub
برامدگی
bulge
برامدگی
overhang
برامدگی
ridges
برامدگی
knur
برامدگی
ridge
برامدگی
nib
برامدگی
knurl
برامدگی
bluging
برامدگی
knosp
برامدگی
knop
برامدگی
bulged
برامدگی
ledges
برامدگی
extuberance
برامدگی
ledge
برامدگی
bulges
برامدگی
ganglion
برامدگی
gibbous
برامدگی
burr
برامدگی
heave
برامدگی
bulging
برامدگی
heaved
برامدگی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
to make a typing error
[mistake]
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to make a typo
[American E]
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
clicks
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
O.K.
دکمه OK که برای شروع یا تایید یک عمل به کار می رود
clicked
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
click
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
midrib
خط یا برامدگی حد فاصل
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
annular projection
برامدگی حلقوی
jag
برامدگی تیز
caput
نوک برامدگی
mezzo rillievo
نیم برامدگی
protuberancy
برامدگی قلنبگی
boll
برامدگی مانند
bulginess
برامدگی شکم
humping
برامدگی گرد
hump
برامدگی گرد
phantom tumour
برامدگی موقتی
phyma
برامدگی پوست
circular projection
برامدگی گرد
knar
برامدگی درچوب
papilla
برامدگی کوچک
bunchout
برامدگی یافتن
humps
برامدگی گرد
thenar
برامدگی کف دست
hyperostosis
برامدگی استخوان
tumours
تومور برامدگی
bulging test
ازمایش برامدگی
nodules
برامدگی کوچک
splint
برامدگی کوچک
villus
برامدگی مویی
exostosis
برامدگی استخوان
lumps
غلنبه برامدگی
bulge
برامدگی
[تورم]
nodes
دشواری برامدگی
bossed
برامدگی تزیینی
bosses
برامدگی تزیینی
bossing
برامدگی تزیینی
node
دشواری برامدگی
swelling
برامدگی
[تورم]
promontories
پرتگاه برامدگی
promontory
پرتگاه برامدگی
nodules
برامدگی عقده
protuberances
برامدگی قلنبگی
lump
غلنبه برامدگی
lumped
غلنبه برامدگی
verruca
گندمه برامدگی
verrucas
گندمه برامدگی
nodule
برامدگی کوچک
nodule
برامدگی عقده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com