English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
humpy دارای بر امدگی اخمو
Other Matches
biserrate دارای دو دندانه یا بر امدگی
fretful اخمو
moody اخمو
pindling اخمو ترشرو
old maid اخمو وغرولندو
beldame زن اخمو وپرحرف
grum غمگین اخمو
beldam زن اخمو وپرحرف
old maids اخمو وغرولندو
gibbosity بر امدگی
congregation گرد امدگی
protrusions پیش امدگی
congestion فراهم امدگی
projection پیش امدگی
gibbosity پیش امدگی
projections پیش امدگی
protrusility جلو امدگی
protrusion پیش امدگی
adams apple بر امدگی گلو
congregations گرد امدگی
cornices پیش امدگی
cornice پیش امدگی
nid بر امدگی نوک
corbel پیش امدگی
osteophyte بر امدگی استخوانی
outthrust پیش امدگی
jutted پیش امدگی
jut پیش امدگی
juts پیش امدگی
aggregation گرد امدگی
prognathism پیش امدگی ارواره
pouts جلو امدگی لبها
bay window پیش امدگی ساختمان
pouting جلو امدگی لبها
bay windows پیش امدگی ساختمان
pout جلو امدگی لبها
corbelling پیش امدگی ساختمانی
to butt out پیش امدگی پیداکردن
corbeling پیش امدگی ساختمانی
stick out پیش امدگی داشتن
to run out پیش امدگی داشتن
pouted جلو امدگی لبها
salience جلو امدگی برتری
saliency جلو امدگی برتری
jetties طره پیش امدگی ساختمان
jetty طره پیش امدگی ساختمان
jogging جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogs جلو امدگی یاعقب رفتگی
proptosis جلو امدگی تخم چشم
jogged جلو امدگی یاعقب رفتگی
jog جلو امدگی یاعقب رفتگی
eaves پیش امدگی لبه بام
eaves هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
tappet جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
extrusion بیرون اندازی بیرون امدگی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy دارای پا
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
three legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
three-legged دارای سه پا
fibrinous دارای مودلیفی
spirituous دارای الکل
social minded دارای افکاراجتماعی
mammilate دارای پستان
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
knock kneed دارای زانوی کج
magneto دارای مغناطیس
flabby دارای عضلات شل
amphibolic دارای دو معنی
spiriferous دارای عضومارپیچی
aluminous دارای زاج
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
adamantean دارای تلئلو
floaty دارای اب نشین کم
acetylate دارای ریشهء
kibed دارای شکاف
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
splash دارای ترشح
accentual دارای تاکید
rifled دارای خان
formal دارای فکر
sabulous دارای شن ریزه
acetylize دارای ریشهء
splashes دارای ترشح
short-range دارای برد کم
splashing دارای ترشح
knarred دارای برامدگی
keratinous دارای موادشاخی
shelterer دارای حفاظ
foliolate دارای برگچه
equivocal دارای دومعنی
sexagenary دارای سن 06 تا96
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
rugose دارای رکه
basined دارای ابگیر
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
sulfureous دارای گوگرد
aulait دارای شیر
strontic دارای استرونیوم
artiodactylous دارای سم شکافته
two way دارای دو راه
alcoholics دارای الکل
alcoholic دارای الکل
entitative دارای وجودخارجی
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
lobated دارای نرمه
ledgy دارای طاقچه
lean to دارای چارطاقی
preferable دارای رجحان
syntonic دارای بسامدمشابه
azotic دارای ازت
swell butted دارای ته گنده
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
stannic دارای قلع
far reaching دارای اثرزیاد
staminate دارای جرثومه نر
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
febile دارای حالت تب
feldspathic دارای فلدسپار
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
stannous دارای قلع
squibs دارای صدای فش فش
straight line دارای خط مستقیم
antithetical دارای ضد ونقیض
longheaded دارای سردراز
twofold دارای دو چیز
elective دارای حق انتخاب
antithetic دارای ضد ونقیض
squib دارای صدای فش فش
electives دارای حق انتخاب
behind دارای پس افت
splashy دارای ترشح
polygamous دارای چند زن
petiolate دارای دمگل
in defect دارای کاستی
in flower دارای شکوفه
in force دارای اعتبار
pelliculate دارای پوسته
in power دارای اختیارات
papillose دارای برامدگی
stilted دارای چوب پا
palmy دارای نخل
petiolated دارای دمگل
ill neighboured دارای محیط بد
ill neighboured دارای همسایه بد
synonymous دارای تشابه
isometrics دارای یک میزان
plumose دارای دسته پر
isometric دارای یک میزان
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
synonymous دارای ترادف
pileate دارای کلاهک
multilineal دارای چندین خط
indued with charm دارای فریبندگی
weighted دارای وزن
insectile دارای حشره
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com