Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
polyoestrous
دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
Other Matches
polyestrous
دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
grains
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
occasions
وهله
occasioned
وهله
occasion
وهله
instances
وهله
reprise
وهله
instance
وهله
on one occasion
در یک وهله
onset
وهله
at one cast
در یک وهله
occasioning
وهله
at one blow
در یک وهله
places
وهله مرتبه
at the first blush
در نخستین وهله
placing
وهله مرتبه
heats
اشتیاق وهله
heat
اشتیاق وهله
at the first onset
در نخستین وهله
at first blush
در وهله نخست
at first hand
در وهله نخست
at one scoop
بیک وهله
on several occasions
در چندین وهله
stage
پایه وهله
place
وهله مرتبه
at first push
در نخستین وهله
stages
پایه وهله
one track
فقط در یک وهله
in the last resort
دراخرین وهله
at the earliest p moment
در نخستین وهله امکان
on the first occasion
در نخستین وهله یا فرصت
from the very f.
ازهمان وهله نخست
lifting
یک وهله بلندکردن بار
lifted
یک وهله بلندکردن بار
lift
یک وهله بلندکردن بار
lifts
یک وهله بلندکردن بار
littered
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litter
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
pressrun
یک دوره یا یک وهله کارماشین چاپ
litters
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littering
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
of the same leaven
ازیک جنس
on one hand
ازیک طرف
from pillar to post
ازیک دربدردیگر
osmosis
ازیک پرده
ex parte
ازیک طرف
uniparental
ازیک ولی
gyle
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
diphthongize
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
aliunde
ازیک جای دیگر
to solicit an office
درخواست ازیک شرکت
to lose an eye
ازیک چشم نابیناشدن
consubstantiate
ازیک جنس شدن
extravaganza
ازیک شخصیت خیالی
from stem to stern
ازیک سربسر دیگر
Ask each and every one of them .
ازیک یک آنها بپرسید
extravaganzas
ازیک شخصیت خیالی
itineration
ازیک جابجایی دیگر
dual
استفاده ازیک جفت
hauled
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauls
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauling
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
personal computing
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
lobectomy
برداشتن قسمتی ازیک عضو
farrows
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
polytonal
وابسته به استفاده ازچند کلید یا چند لحن موسیقی در یک وهله
farrow
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowing
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowed
همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
it is useful in a way
ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
out fall
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
gybe
ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
nutcrackers
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcracker
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replays
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replay
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replaying
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replayed
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
entrance head
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
eponymy
اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
reproducing
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
relocate
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
outdegree
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
scrimmage
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
relocated
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocating
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
paragram
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
reproduces
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
Sept
دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
metastasize
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
round robin (meeting or discussion)
<idiom>
جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
reproduce
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
scrimmages
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
distortions
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
distortion
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
systematic theology
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
ferryboats
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
retrieval
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
concatenate
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
emission theory
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
branches
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
brooded
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
accent mark
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
ferried
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
amphibrach
شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
ferrying
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
relays
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
imethod
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
cross modulation
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
verification
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
single transposition
نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
slewing
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
to vote plump
رای خود را بیک تن دادن جایی که بتوان برای بیش ازیک تن رای داد
uniservice
متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
take sides
<idiom>
حفافت ازیک طرف به طرف دیگر
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
de bounce
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند
from pillar to post
ازیک وسیله به وسیله دیگر
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
consultation chess
بیش از یک نفر در برابر بیش ازیک نفر
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biases
سو گیری
bias
سو گیری
monogyny
یک زن گیری
catch
بل گیری
skims
کف گیری
retractaion
پس گیری
scorification
کف گیری
lutation
گل گیری
recature
پس گیری
dewatering
اب گیری
luting
گل گیری
exorcisms
جن گیری
recaptured
پس گیری
exorcism
جن گیری
recapturing
پس گیری
recaptures
پس گیری
resumption
از سر گیری
skimmed
کف گیری
skim
کف گیری
recapture
پس گیری
stamping
قالب گیری
sampling
نمونه گیری
gaging
اندازه گیری
garth
سد یا بندماهی گیری
metering
اندازه گیری
module
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
embrasures
دراغوش گیری
embrasure
دراغوش گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com