Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
stannous
دارای ترکیبات قلع دو فرفیتی
Other Matches
ferrous
دارای ترکیبات اهن
ferric
دارای ترکیبات اهن
heteromerous
دارای ترکیبات غیر مربوط ونامتجانس
trivalent
سه فرفیتی
inefficiency
بی فرفیتی
bivalency
دو فرفیتی
bivalence
دو فرفیتی
monovalent
یک فرفیتی
tervalent
سه فرفیتی
covalence
هم فرفیتی
polyvalent
چند فرفیتی
diacid
اسید دو فرفیتی
monobasic acid
اسید یک فرفیتی
diacidic
اسید دو فرفیتی
capacitive reactance
راکتانس فرفیتی
tetravalent
چهار فرفیتی
capacitive circuit
مدار فرفیتی
barium
فلز دو فرفیتی
pentavalent
پنج فرفیتی
compounds of iron
ترکیبات اهن
spiro compounds
ترکیبات اسپیرو
trace compounds
ترکیبات کم مقدار
hydrocarbons
ترکیبات هیدروکربن
hydrocarbon
ترکیبات هیدروکربن
coordination compounds
ترکیبات کوئوردیناسیون
sandwich compounds
ترکیبات ساندویچی
saliniferous
ترکیبات نمک زا
homologous series
ترکیبات همرده
silicide
ترکیب دو فرفیتی سیلیکون
strontium
عنصر سبک دو فرفیتی
diacidic
وابسته به اسید دو فرفیتی
capacity component of spark
بخش فرفیتی جرقه
diacid
وابسته به اسید دو فرفیتی
charge transfer compounds
ترکیبات انتقال بار
clathrate compounds
ترکیبات اندرون گیر
interhalogen compounds
ترکیبات بین هالوژنی
homocyclic compounds
ترکیبات جور حلقه
heterocyclic compounds
ترکیبات ناجور حلقه
intermetallic compounds
ترکیبات بین فلزی
acetyl
ریشهء یک فرفیتی بفرمول CO3CH
dispensatory
کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
fusion principle
اصل ترکیبات جوش خورده
methyl
ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
carbohydrate
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
platinize
با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
carbohydrates
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
subchloride
کلرور دو فرفیتی حاوی مقدار کمی کلر
methylene
ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
continuous tone image
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
turborocket
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
phosphide
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
micronutrient
ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
color code
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
purpurin
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
many sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many-sided
مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
دارای پا
fraught with
دارای
iodic
دارای ید
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
glochidiate
دارای مو
three legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
squibs
دارای صدای فش فش
energetic
دارای انرژی
nitrous
دارای شوره
stilted
دارای چوب پا
monandrous
دارای یک شوهر
myrrhic
دارای بوی مر
staminate
دارای جرثومه نر
low spirited
دارای روحیه بد
redundant
دارای اطناب
nucleate
دارای هسته
melodic
دارای ملودی
pinnular
دارای بالچه
legitimate
دارای حق مشروع
splash
دارای ترشح
squib
دارای صدای فش فش
portentous
دارای فال بد
miasmatic
دارای دمه بد بو
synonymous
دارای ترادف
formal
دارای فکر
melodious
دارای ملودی
salaried
دارای حقوق
monometallic
دارای یک فلز
prerogatives
دارای حق ویژه
of that ilk
دارای همان جا
low-spirited
دارای روحیه بد
straight line
دارای خط مستقیم
monopetalous
دارای یک گلبرگ
monoclinal
دارای یک شیب
stannous
دارای قلع
synonymous
دارای تشابه
multilineal
دارای چندین خط
multiflorous
دارای بیش از سه گل
prerogative
دارای حق ویژه
monatomic
دارای یک جوهرفرد
stannic
دارای قلع
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
splashes
دارای ترشح
deadbeats
دارای سکون
self abnegating
دارای کف نفس
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
backed
دارای پشت
equivocal
دارای دومعنی
prerogatived
دارای حق ویژه
shoaly
دارای جاهای کم اب
preemptor
دارای حق شفعه
silicifoeous
دارای در کوهی
pre emptive
دارای حق شفعه
pulsant
دارای تپش
pulsatile
دارای تپش
quartziferous
دارای در کوهی
handy
<adj.>
دارای مزیت
rifled
دارای خان
sexagenary
دارای سن 06 تا96
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
short-range
دارای برد کم
short range
دارای برد کم
shelterer
دارای حفاظ
reboant
دارای واکنش
rarely beautiful
دارای زیبائی
social minded
دارای افکاراجتماعی
deficient
دارای کمبود
petiolated
دارای دمگل
petiolate
دارای دمگل
legitimates
دارای حق مشروع
weighted
دارای وزن
legitimated
دارای حق مشروع
rattly
دارای صدای تق تق
pelliculate
دارای پوسته
papillose
دارای برامدگی
palmy
دارای نخل
overbusy
دارای کارزیاد
legitimating
دارای حق مشروع
splashy
دارای ترشح
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
polygamous
دارای چند زن
sonant
دارای اهنگ
ambivalence
دارای دو جنبه
plumose
دارای دسته پر
spiriferous
دارای عضومارپیچی
spirituous
دارای الکل
flabby
دارای عضلات شل
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
sabulous
دارای شن ریزه
deadbeat
دارای سکون
adamantean
دارای تلئلو
basined
دارای ابگیر
entitative
دارای وجودخارجی
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dyslogistic
دارای خاطرات بد
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
azotic
دارای ازت
far reaching
دارای اثرزیاد
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
foliolate
دارای برگچه
floaty
دارای اب نشین کم
fibrinous
دارای مودلیفی
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com