English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
polysemous دارای تعدد معانی
Other Matches
pluralist معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralists معتقد به تعدد تعدد حزبی
rhetoric علم معانی بیان معانی بیان
semantics علم معانی
synesis توافق معانی
gloss فهرست معانی
association of ideas تداعی معانی
rhetorically از روی معانی
glossary فهرست معانی
rhetorical معانی بیانی
glossaries فهرست معانی
plurality تعدد
pluralism تعدد
pluralities تعدد
multiplicity تعدد
numerousness تعدد
rhetorician اموزگار معانی بیان
association تداعی معانی تجمع
associations تداعی معانی تجمع
rhetor اموزگار معانی بیان
semantics علم لغات و معانی
polysemy تکثر وتعدد معانی
rhetoricians اموزگار معانی بیان
plurality of crimes تعدد جرائم
polygamy تعدد زوجات
polygyny تعدد زوجات
bigamy تعدد ازواج
mormon marriage تعدد زوجات
bigamy تعدد زوجات
polygenesis تعدد مبادی
synesis ارتباط مفاهیم ربط معانی
numerology مبحث معانی رمزی اعداد
cryptologic رمزشناسی معانی حروف رمز
polygamize تعدد زوجات کردن
plurality حالت تعدد تعددحزبی
pluralities حالت تعدد تعددحزبی
pluralism حالت تعدد تعددحزبی
polygamic مبنی بر تعدد ازواج
pluralists وابسته به تعدد یاائتلاف حزبی
polygamy تعدد زوجات چند زن گیری
pluralist وابسته به تعدد یاائتلاف حزبی
rhetorically مطابق علم معانی بیان یا فصاحت فصیحانه
glossarial مربوط به فهرست معانی ای که درپایان کتاب باشد تفسیری
polyandry اختیار چندشوهر توسط زن دران واحد تعدد ازدواج
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
split personality تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three-legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
odoriferous دارای بو
glochidiate دارای مو
tungstic دارای تنگستن
redundant دارای اطناب
tricuspidate دارای سه لخت
homolographic دارای قرینه
pelliculate دارای پوسته
windiness دارای باد
primipara دارای یک اولاد
woolly headed دارای سر پشمالو
petiolate دارای دمگل
two handed دارای دو دست
prerogatived دارای حق ویژه
foliolate دارای برگچه
turpentinous دارای تربانتین
primiparous دارای یک اولاد
floaty دارای اب نشین کم
tristigmatic دارای سه مادگی
trigynous دارای سه مادگی
trigonous دارای سه زاویه
trifoliolate دارای سه نشریه
pulsant دارای تپش
pulsatile دارای تپش
weighted دارای وزن
tricyclic دارای سه چرخ
quartziferous دارای در کوهی
tricorn دارای سه شاخ
deadbeat دارای سکون
trilocular دارای سه حفره
far reaching دارای اثرزیاد
fibrinous دارای مودلیفی
feldspathic دارای فلدسپار
pseudonymous دارای تخلص
triradiate دارای سه شعاع
febile دارای حالت تب
ill neighboured دارای محیط بد
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
trinary دارای سه متغیر
trinal دارای سه متغیر
trimolecular دارای سه ملکول
deadbeats دارای سکون
backed دارای پشت
weak eyed دارای چشم کم سو
glary دارای تشعشع
flabby دارای عضلات شل
glanduliferous دارای غد دکوچک
geniculate دارای زانویی
varietal دارای تنوع
vagility دارای تحرک
pre emptive دارای حق شفعه
vagile دارای تحرک
rectilinear دارای مسیرمستقیم
rifled دارای خان
warty دارای زگیل
hearted دارای قلب ...
vivific دارای حیات
short range دارای برد کم
equivocal دارای دومعنی
haired دارای موی ...
polygamous دارای چند زن
short-range دارای برد کم
unidirectional دارای یک جهت
viniferous دارای شراب
plumose دارای دسته پر
wapper jawed دارای ارواره کج
weak sighted دارای چشم کم سو
legitimating دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
unidirection دارای یک جهت
whizzer دارای صدای غژ
pileate دارای کلاهک
squibs دارای صدای فش فش
preemptor دارای حق شفعه
underweight دارای کسروزن
squib دارای صدای فش فش
petiolated دارای دمگل
undersigned دارای امضاء
umbrageous دارای سوفن
hexameter دارای شش وزن
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
legitimated دارای حق مشروع
legitimate دارای حق مشروع
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
unifoliate دارای یک برگ
heterogamous دارای مادگی ها
deficient دارای کمبود
pinnular دارای بالچه
unifilar دارای یک سیم یا نخ
pinnular دارای برگچه
two way دارای دو راه
portentous دارای فال بد
bifocal دارای دو کانون
stannous دارای قلع
bumpiness دارای برامدگی
buckish دارای خوی بز
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
hectic دارای تب لازم
privileged دارای امتیاز
prurient دارای فکرشهوانی
shelterer دارای حفاظ
bodied دارای بدن
shoaly دارای جاهای کم اب
bizonal دارای دومنطقه
bisulcate دارای دوشکاف
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
sexagenary دارای سن 06 تا96
bifocals دارای دو کانون
cirrous دارای اویز
strontic دارای استرونیوم
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
chinned دارای چانه
straight line دارای خط مستقیم
cephalous دارای کله
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
capitated دارای سرمجزا
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com