English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
varietal دارای تنوع
Other Matches
miscellaneousness تنوع
variety تنوع
diversity تنوع
divertimento تنوع
varieties تنوع
intermezzo تنوع
diversification تنوع
miscellanecousness تنوع
versatility تنوع
diversities تنوع
diversification تنوع بخشیدن
variety تنوع گوناگونی
varieties تنوع گوناگونی
by way of relief برای تنوع
diversity of product تنوع محصول
product diversification تنوع محصول
flattest صاف بی تنوع
flat صاف بی تنوع
varies متنوع ساختن تنوع دادن به
Varety is the spice of life. <proverb> تنوع ,چاشنى زندگى است .
potpourri تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourris تنوع مخلوط درهم وبرهم
vary متنوع ساختن تنوع دادن به
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous دارای بو
three legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
footy دارای پا
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
melodic دارای ملودی
weighted دارای وزن
of that ilk دارای همان جا
overbusy دارای کارزیاد
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
myrrhic دارای بوی مر
ill neighboured دارای همسایه بد
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
salaried دارای حقوق
mammilate دارای پستان
formal دارای فکر
monoclinal دارای یک شیب
monometallic دارای یک فلز
portentous دارای فال بد
synonymous دارای تشابه
nucleate دارای هسته
nitrous دارای شوره
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
energetic دارای انرژی
multifid دارای چندشکاف
muciferous دارای مخاط
stilted دارای چوب پا
synonymous دارای ترادف
monopetalous دارای یک گلبرگ
magneto دارای مغناطیس
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
spiriferous دارای عضومارپیچی
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
equivocal دارای دومعنی
spirituous دارای الکل
redundant دارای اطناب
deficient دارای کمبود
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
swell butted دارای ته گنده
sulfureous دارای گوگرد
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
staminate دارای جرثومه نر
backed دارای پشت
sexagenary دارای سن 06 تا96
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
splashy دارای ترشح
cirrous دارای اویز
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
primiparous دارای یک اولاد
pseudonymous دارای تخلص
pulsant دارای تپش
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pelliculate دارای پوسته
floaty دارای اب نشین کم
azotic دارای ازت
double tongued دارای دوقول
basined دارای ابگیر
dolose دارای قصدجرم
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
dipteran دارای دو بال
dipolar دارای دو قطب
diplopodous دارای هزار پا
dipetalous دارای دوگلبرگ
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
dyslogistic دارای خاطرات بد
aulait دارای شیر
fibrinous دارای مودلیفی
feldspathic دارای فلدسپار
adamantean دارای تلئلو
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
entitative دارای وجودخارجی
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
capitated دارای سرمجزا
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
cephalous دارای کله
myrrhy دارای بوی مر
copperbottomed دارای ته مسی
chinned دارای چانه
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
chymiferous دارای کیموس
cuspidal دارای برامدگی
dartrous دارای تبخال
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com