Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English
Persian
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
Other Matches
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous
دارای ارواره پیش امده
prognathic
دارای ارواره پیش امده
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
sticker
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
metabit
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
stickers
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stringers
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
parity
بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
redundant
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
digit
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
reserve buoyancy
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
graphics
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
extension
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extensions
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
ventricos
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
protrusile
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
warrantable
دارای ارزش برای شهادت
accessed
اضافی
supplementary
اضافی
surplus
اضافی
de trop
اضافی
supernumerary
اضافی
redundant
اضافی
extension
اضافی
relative
اضافی
plus
اضافی
supplemantary
اضافی
excess
اضافی
accesses
اضافی
accessing
اضافی
overflow
اضافی
accessional
اضافی
excesses
اضافی
overflowed
اضافی
access
اضافی
overflows
اضافی
surpluses
اضافی
overtime
اضافی
floating
اضافی
surplusage
اضافی
unduly
اضافی
paragogic
اضافی
additional
اضافی
extensions
اضافی
spill water
ابهای اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess price
قیمت اضافی
overloads
بار اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
barrages
وقت اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess profit
سود اضافی
additional score
نمره اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
adduct
ترکیب اضافی
redundant equation
معادله اضافی
bonuses
پرداخت اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
excess length
طول اضافی
extra premium
پاداش اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra time
وقت اضافی
adscript
یادداشت اضافی
excess load
بار اضافی
bonus
پرداخت اضافی
overestimation
براورد اضافی
barrage
وقت اضافی
extra period
وقت اضافی
excess stock
مواد اضافی
supplementary
اضافی مکمل
overvoltage
ولتاژ اضافی
overloaded
بار اضافی
aditional service
سرویس اضافی
overtime
وقت اضافی
over-
گذشته اضافی
overtime
ساعات اضافی
over
گذشته اضافی
extra current
جریان اضافی
extra cost
هزینه اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
overload
بار اضافی
intercalary
اضافی افزوده
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
padding
متن اضافی
extra duty
خدمت اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
days of grace
مهلت اضافی
overhand knot
گره اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
addition record
رکورد اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
overcharged
هزینه اضافی
poundage
هزینه اضافی
overcharging
هزینه اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
superimposed
اتش اضافی
surplus value
ارزش اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
surtax
مالیات اضافی
surplus material
ماده اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
flab
گوشت اضافی
overcharge
هزینه اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
overcharges
هزینه اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
postiche
متن اضافی
sudden-death
وقت اضافی
surplus water
ابهای اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
sudden death
وقت اضافی
surcharge
هزینه اضافی
surcharges
نرخ اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
surcharges
هزینه اضافی
surcharge
نرخ اضافی
end cell
پیل اضافی
surcharge
مالیات اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
surcharges
مالیات اضافی
regulating cell
پیل اضافی
further
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
furthering
اضافی زائد
surplus production
تولید اضافی
furthers
اضافی زائد
extra
فوق العاده اضافی
accrued expenditures
هزینه های اضافی
extras
فوق العاده اضافی
less than carload
وزن بار اضافی
additionally
بطور اضافی یا زائد
surcharge
درصد هزینههای اضافی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
additions
اسم اضافی ضمیمه
extrasystole
ضربان اضافی قلب
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
extra-
فوق العاده اضافی
surtax
مالیات بر درامد اضافی
overcharge
اضافی هزینه کردن
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
margins
زمان یا فضای اضافی
supplementing
تکمیل کننده اضافی
supplemented
تکمیل کننده اضافی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
supplement
تکمیل کننده اضافی
plussage
سرامد مقدار اضافی
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
excess meter
کنتور مصرف اضافی
plusage
سرامد مقدار اضافی
addition
اسم اضافی ضمیمه
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com