Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
shoaly
دارای جاهای کم اب
Other Matches
sacred places
جاهای مقدس
scaling ladder
نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
to go places
گردش کردن
[رفتن به جاهای دیدنی]
occasional licence
پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
balaam
موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
privilege cab
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
globetrotters
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
agoraphobic
شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
globetrotter
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
We do not usually go places that cost a lot of money.
ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
modem
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
grillage
شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
redliner
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
carpet moth
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
iodic
دارای ید
fraught with
دارای
three legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
trilinear
دارای سه خط
three-legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
petiolate
دارای دمگل
overbusy
دارای کارزیاد
miasmatic
دارای دمه بد بو
weighted
دارای وزن
palmy
دارای نخل
pelliculate
دارای پوسته
papillose
دارای برامدگی
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
monometallic
دارای یک فلز
prerogative
دارای حق ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
monoclinal
دارای یک شیب
salaried
دارای حقوق
monandrous
دارای یک شوهر
formal
دارای فکر
miasmal
دارای دمه بد بو
splash
دارای ترشح
splashes
دارای ترشح
splashing
دارای ترشح
mammilate
دارای پستان
magneto
دارای مغناطیس
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
monopetalous
دارای یک گلبرگ
portentous
دارای فال بد
of that ilk
دارای همان جا
multilineal
دارای چندین خط
nucleate
دارای هسته
energetic
دارای انرژی
myrrhy
دارای بوی مر
stilted
دارای چوب پا
myrrhic
دارای بوی مر
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
nitrous
دارای شوره
alcoholic
دارای الکل
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
sonant
دارای اهنگ
social minded
دارای افکاراجتماعی
redundant
دارای اطناب
stannous
دارای قلع
low-spirited
دارای روحیه بد
alcoholics
دارای الکل
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
syntonic
دارای بسامدمشابه
swell butted
دارای ته گنده
sulfureous
دارای گوگرد
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
strontic
دارای استرونیوم
straight line
دارای خط مستقیم
low spirited
دارای روحیه بد
silicifoeous
دارای در کوهی
equivocal
دارای دومعنی
polygamous
دارای چند زن
pulsant
دارای تپش
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
monatomic
دارای یک جوهرفرد
deficient
دارای کمبود
plumose
دارای دسته پر
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
pulsatile
دارای تپش
quartziferous
دارای در کوهی
rarely beautiful
دارای زیبائی
backed
دارای پشت
shelterer
دارای حفاظ
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
sexagenary
دارای سن 06 تا96
handy
<adj.>
دارای مزیت
rifled
دارای خان
self abnegating
دارای کف نفس
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
petiolated
دارای دمگل
adamantean
دارای تلئلو
azotic
دارای ازت
basined
دارای ابگیر
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dyslogistic
دارای خاطرات بد
double tongued
دارای دوقول
dolose
دارای قصدجرم
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
entitative
دارای وجودخارجی
aulait
دارای شیر
floaty
دارای اب نشین کم
fibrinous
دارای مودلیفی
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
far reaching
دارای اثرزیاد
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
capitated
دارای سرمجزا
declinatory
دارای تمایل
dartrous
دارای تبخال
cuspidal
دارای برامدگی
cephalous
دارای کله
cretaceous
دارای گچ فراوان
crepitant
دارای صدای خش خش
chinned
دارای چانه
chymiferous
دارای کیموس
cingulate
دارای کمربند
copperbottomed
دارای ته مسی
bumpiness
دارای برامدگی
buckish
دارای خوی بز
biradial
دارای دوشعاع
biramous
دارای دو شاخه
bisulcate
دارای دوشکاف
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
bizonal
دارای دومنطقه
diplopodous
دارای هزار پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com