English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
syncopator دارای حالت سنکوپ
Other Matches
syncope سنکوپ
febile دارای حالت تب
resinoid دارای حالت صمغی
circumstanced دارای یک حالت معین
bested دارای حالت ویژه
spirituous دارای حالت روحانی
spring loaded دارای حالت فنری
pentaptote اسمی که دارای پنج حالت باشد
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
toggle مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
non-directional design طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
mood حالت
queasiness حالت قی
expressions حالت
disposition حالت
idiocrasy حالت
expression حالت
moods حالت
postured حالت
status حالت
postures حالت
attitude حالت
posturing حالت
ill conditioned بد حالت
attitudes حالت
self حالت
cases حالت
posture حالت
situation حالت
pyreticosis حالت تب
situations حالت
phase حالت
phased حالت
phases حالت
case حالت
fettle حالت
tempers حالت
febricity حالت تب
line condition حالت خط
state حالت
state- حالت
stated حالت
temperaments حالت
temperament حالت
stance حالت
unexpressive بی حالت
tempered حالت
feverishness حالت تب
grain حالت
stances حالت
estates حالت
estate حالت
temper حالت
states حالت
condition حالت
manner حالت
makes حالت
if حالت
glass eyed بی حالت
predicament حالت
stating حالت
predicaments حالت
make حالت
idiocrasy حالت مخصوص
conjugality حالت زناشویی
free wheeling حالت خلاصی
idle position حالت سکون
deadness حالت مرده
trims وضع حالت
seismicity حالت ارتعاش
gen حالت اضافه
sea state حالت دریا
locative حالت مکانی
ternary با سه حالت ممکن
burst mode حالت پیوسته
lethargically با حالت سبات
skin the cat حالت گربهای
iciness حالت یخی
saccharinity حالت قندی
trim وضع حالت
i.c. حالت اولیه
isopiestic حالت فشارمتعادل
limit state حالت حدی
trimmest وضع حالت
command mode حالت فرماندهی
continuum state حالت پیوستار
insert mode حالت درج
colloidal state حالت کلوییدی
inactive status حالت انتساب
jussive حالت امری
incipience حالت نخستین
incipincy حالت نخستین
tangency حالت جیبی
tangency حالت مماس
circumstantiality حالت وکیفیت
sentimentalism حالت احساساتی
supervisor state حالت نظارت
creaminess حالت سرشیری
kashrut حالت جواز
corresponding state حالت متنافر
conversational mode حالت محاورهای
ignition condition حالت احتراق
initial state حالت اغازی
y position حالت- ایگرگ
input mode حالت ورودی
chararcter mode حالت دخشهای
childishness حالت بچگی
circuit opening حالت مدارباز
in a state of depression در حالت افسردگی
kashruth حالت جواز
in form خوش حالت
counterpoise حالت تعادل
vitreus state حالت شیشهای
pulp حالت خمیری
stationary state حالت ایستاده
equation of state معادله حالت
equilibrium state حالت تعادل
steady state حالت پایا
erectness حالت عمودی
qualms حالت تهوع
qualm حالت تهوع
energy state حالت انرژی
glassy state حالت شیشهای
sponginess حالت ابری
gas phase حالت گازی
stable state حالت پایا
aplomb حالت عمودی
fugitiveness حالت شخص
eigenstate حالت انرژی
steady state حالت ثابت
state of rest حالت ساکن
state of war حالت مخاصمه
state of siege حالت محاصره
nausea حالت استفراغ
nausea حالت تهوع
feminity حالت زنانه
feminineness حالت زنانه
state of stress حالت تنش
sicknesses حالت تهوع
final state حالت پایانی
facial expression حالت چهره
stasis حالت سکون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com