English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
resinoid دارای حالت صمغی
Other Matches
febile دارای حالت تب
circumstanced دارای یک حالت معین
syncopator دارای حالت سنکوپ
spirituous دارای حالت روحانی
bested دارای حالت ویژه
spring loaded دارای حالت فنری
pentaptote اسمی که دارای پنج حالت باشد
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
resinaceous صمغی
gummiest صمغی
gummy صمغی
gummier صمغی
resinous صمغی
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
gumminess خاصیت صمغی
resinoid رزینی ماده صمغی
gums گول زدن صمغی شدن
gumming گول زدن صمغی شدن
gummed گول زدن صمغی شدن
gum گول زدن صمغی شدن
resinify تبدیل به صمغ یا رزین کردن صمغی شدن
propolis ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
toggle مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
podophyllin ماده صمغی وتلخ ومسهلی مستخرجه از ریشه مهر گیاه
non-directional design طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
make حالت
situation حالت
stance حالت
situations حالت
case حالت
postured حالت
status حالت
tempered حالت
expression حالت
expressions حالت
manner حالت
posture حالت
disposition حالت
postures حالت
posturing حالت
attitude حالت
moods حالت
makes حالت
self حالت
stances حالت
if حالت
febricity حالت تب
attitudes حالت
cases حالت
fettle حالت
feverishness حالت تب
stated حالت
phased حالت
states حالت
stating حالت
predicaments حالت
state- حالت
state حالت
grain حالت
estates حالت
estate حالت
tempers حالت
line condition حالت خط
temperament حالت
temperaments حالت
temper حالت
unexpressive بی حالت
phases حالت
phase حالت
predicament حالت
glass eyed بی حالت
ill conditioned بد حالت
idiocrasy حالت
pyreticosis حالت تب
mood حالت
condition حالت
queasiness حالت قی
the fidgets حالت عصبانی
ragingly با حالت خشم
translucence حالت زجاجی
accusative حالت مفعولی
posed وضع حالت
sulkily با حالت قهر
pose وضع حالت
defensively با حالت تدافع
rapturously با حالت بیخودی
trilaterality حالت سه جانبی
the needle حالت عصبانی
the vocative case حالت ندا
nervousness حالت عصبانی
posing وضع حالت
privileged mode حالت ممتاز
thraw حالت نزع
transitivity حالت متعدی
ternary با سه حالت ممکن
poses وضع حالت
translucency حالت زجاجی
problem state حالت مسئلهای
deadness حالت مرده
logical state حالت یک منطقی
locative حالت مکانی
torpidity حالت بیحالی
topicality حالت مناسب
pulverulence حالت خاکی
defensive حالت تدافع
deplorble condltion حالت زار
queasily با حالت تهوع
sicknesses حالت تهوع
trims وضع حالت
trimmest وضع حالت
transition state حالت گذار
prone position حالت درازکش
pyreticosis حالت حمائی
genitive حالت اضافه
trim وضع حالت
protected mode حالت محفوظ
quantum state ویژه حالت
defensively حالت دفاعی
deliverable state در حالت تحویل
tridimensionality حالت سه بعدی
queasiness حالت تهوع
waviness حالت موجی
pulp حالت خمیری
volcanism حالت اتشفشانی
ultimacy حالت غایی
unstable state حالت ناپایا
viduity حالت زن بیوه
verticality حالت عمودی
pastiness حالت خمیری
normal state حالت نرمال
objective case حالت مفعولی
qualms حالت تهوع
qualm حالت تهوع
periodicity حالت تناوبی
no load condition حالت بی باری
unpolarized state حالت ناقطبیده
amentia حالت هذیان
nominative case حالت فاعلیت
nominative case حالت فاعلی
borderline state حالت مرزی
wait state حالت انتظار
vulcanicity حالت اتشفشانی
vorticity حالت گردابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com