Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
spring loaded
دارای حالت فنری
Other Matches
springs
حالت فنری
spring
حالت فنری
springs
حالت فنری داشتن
spring
حالت فنری داشتن
avalement
حالت فنری زانو
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
febile
دارای حالت تب
resinoid
دارای حالت صمغی
syncopator
دارای حالت سنکوپ
spirituous
دارای حالت روحانی
bested
دارای حالت ویژه
circumstanced
دارای یک حالت معین
pentaptote
اسمی که دارای پنج حالت باشد
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
toggle
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
non-directional design
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
elastic
فنری
springy
فنری
automatous
فنری
latch needle
فنری
whippy
فنری
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
snap switch
کلید فنری
springs
فنر فنری
eyeglass
عینک فنری
snapped
گیره فنری
snapping
گیره فنری
farthingale
دامن فنری
snaps
گیره فنری
latch
شب بند فنری
latches
شب بند فنری
elastic pavement
روسازی فنری
spring
فنر فنری
hydrospring
فنری روغنی
lanternfolding
فانوس فنری
scarificator
نشتر فنری
snap
گیره فنری
recoiled
فنری بودن
recoiling
فنری بودن
recoils
فنری بودن
recoil
فنری بودن
fahnestock clip
گیره فنری
door latch
چفت فنری
bouncy
فنری پس جهنده
spring coupling
کوپلینگ فنری
spring power hammer
چکش فنری
spring plate
صفحه فنری
spring suspension
تعلیق فنری
spring washer
واشر فنری
spring mattress
دشک فنری
spring contact
کنتاکت فنری
spring balanced
ترازوی فنری
spring pressure gage
فشارسنج فنری
hardboard
تخته فنری
washers
پولک فنری
elasticity
خاصیت فنری
spring balance
تعادل فنری
flexible roller bearing
رولبرینگ فنری
washer
پولک فنری
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
springiness
خاصیت فنری ارتجاع
dandy cart
چرخ فنری شیرفروشان
spring tester
دستگاه ازمایش فنری
tongues
زبانه فنری کوچک
hydrospring
دستگاه فنری روغنی
lock spring
قاب ساعت فنری
elastic
فنری سبک روح
resilient
نشان دهنده فنری
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
spring loaded
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
gates
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
lilts
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilt
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
barrel chair
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
impact
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impacts
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
hoopskirt
دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
posturing
حالت
postures
حالت
attitude
حالت
phases
حالت
if
حالت
makes
حالت
disposition
حالت
make
حالت
manner
حالت
posture
حالت
expression
حالت
expressions
حالت
postured
حالت
line condition
حالت خط
situation
حالت
queasiness
حالت قی
tempers
حالت
predicament
حالت
tempered
حالت
pyreticosis
حالت تب
cases
حالت
unexpressive
بی حالت
predicaments
حالت
phased
حالت
situations
حالت
phase
حالت
attitudes
حالت
temper
حالت
estates
حالت
estate
حالت
fettle
حالت
self
حالت
case
حالت
states
حالت
state-
حالت
stance
حالت
ill conditioned
بد حالت
feverishness
حالت تب
glass eyed
بی حالت
grain
حالت
stated
حالت
stating
حالت
temperament
حالت
temperaments
حالت
idiocrasy
حالت
state
حالت
stances
حالت
status
حالت
febricity
حالت تب
moods
حالت
mood
حالت
condition
حالت
deadness
حالت مرده
state of equilibrium
حالت تعادل
stasis
حالت سکون
deplorble condltion
حالت زار
sickness
حالت تهوع
deliverable state
در حالت تحویل
state function
تابع حالت
sicknesses
حالت تهوع
nausea
حالت تهوع
accidentalness
حالت اتفاقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com