Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (4 milliseconds)
English
Persian
slow moving
دارای حرکت کند
Search result with all words
snake
دارای حرکت مارپیچی بودن
snaked
دارای حرکت مارپیچی بودن
snakes
دارای حرکت مارپیچی بودن
reciprocating
دارای حرکت متناوب
boresafe fuze
ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
gaited
اسب دارای حرکت پاهای معین
knock kneed
دارای حرکت کج ومعوج
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
self moved
دارای حرکت خود بخود
self moved
دارای حرکت بادی
succussatory
دارای حرکت دشوار
tandem roller
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
weatherly
حرکت در مسیر باد دارای باد مساعد
Other Matches
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
stabile
بدون حرکت بی حرکت
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
geste
حرکت
gesture
حرکت
traveled
حرکت
motions
حرکت
oi
در حرکت
travels
حرکت
on the move
در حرکت
gesturing
حرکت
shifts
حرکت
travel
حرکت
agog
در حرکت
behaviour
حرکت
gest
حرکت
gestured
حرکت
demeanour
حرکت
shifted
حرکت
shift
حرکت
demeanor
حرکت
afloat
در حرکت
ambulation
حرکت
moves
حرکت
motioning
حرکت
stationary
بی حرکت
as you were
حرکت از نو
motioned
حرکت
stirs
حرکت
stirrings
حرکت
stirred
حرکت
scrolling
حرکت
stir
حرکت
moved
حرکت
vowel point
حرکت
animal
حس و حرکت
animals
حس و حرکت
behaviuor
حرکت
behavior
حرکت
motion
حرکت
move
حرکت
haviour
حرکت
locomotion
حرکت
agoing
در حرکت
traversing
حرکت
animation
حرکت
stock still
بی حرکت
stirabout
حرکت
departures
حرکت
inert
بی حرکت
departure
حرکت
progressed
حرکت
progresses
حرکت
circulation
حرکت
traversed
حرکت
maneuver
حرکت
square move
حرکت
animations
حرکت
running
در حرکت
statist
بی حرکت
traverses
حرکت
frozen
بی حرکت
circulations
حرکت
progressing
حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
immobile
بی حرکت
traverse
حرکت
vapid
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
stills
بی حرکت
stiller
بی حرکت
stillest
بی حرکت
still
بی حرکت
sedentary
بی حرکت
moveless
بی حرکت
otiose
بی حرکت
motionless
بی حرکت
progress
حرکت
movement
حرکت
patting
بی حرکت
patted
بی حرکت
pats
بی حرکت
pat
بی حرکت
shuttled
حرکت شاتل
rate of march
نواخت حرکت
bobbing
حرکت تندوسریع
absolute movement
حرکت مطلق
shuttle
حرکت شاتل
serial
حرکت پشت سر هم
stagnant
بدون حرکت
acinetic
مانع حرکت
crosser
حرکت سمتی
flutter
حرکت سراسیمه
bob
حرکت تندوسریع
underway
درمسیر حرکت
serials
حرکت پشت سر هم
bobs
حرکت تندوسریع
shuttles
حرکت شاتل
fluttered
حرکت سراسیمه
fluttering
حرکت سراسیمه
velocity
سرعت حرکت
range of motion
دامنه حرکت
flutters
حرکت سراسیمه
maneuver and fire
اتش و حرکت
kinematics
حرکت شناخت
coursed
مسیر حرکت
crossest
حرکت سمتی
crosses
حرکت سمتی
relative movement
حرکت نسبی
cross
حرکت سمتی
relative motion
حرکت نسبی
an abrupt departure
حرکت ناگهانی
text move
حرکت متن
text move
حرکت اصلی
remotion
حرکت دوری
rhytmic movement
حرکت موزون
course
مسیر حرکت
larghetto
حرکت ملایم
courses
مسیر حرکت
inch
حرکت کردن
sailing orders
دستور حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com