English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
tragicomedies دارای حزن و شادی
tragicomedy دارای حزن و شادی
Other Matches
capers شادی
rejoicing شادی
rejoicings شادی
capered شادی
jubilation شادی
pleasance شادی
gala شادی
gaiety شادی
curvet شادی
galas شادی
joy شادی
joys شادی
caper شادی
joyance شادی
joyless بی شادی
revelery شادی
airiness شادی
glee شادی
exultation شادی
joie de vivre زیست شادی
high jinks سروصدا و شادی
plaudit هلهله شادی
revelling شادی کردن
revelled شادی کردن
revels شادی کردن
banzai هلهله شادی
mirth نشاط شادی
jubilees روز شادی
jubilee روز شادی
cock-a-hoop شادی کنان
reveling شادی کردن
f.mirth شادی جشن
effervescence طراوت و شادی
breezy شادی بخش
revel شادی کردن
jubilate فریاد شادی
fool's paradise شادی احمقانه
happiness شادی خوشنودی
merriment ابراز شادی
joy شادی کردن
exultance وجد و شادی
mirthfulness شادی ونشاط
joyously از روی شادی
joys شادی کردن
reveled شادی کردن
acclamation تحسین و شادی
with rejoicings and embraces با شادی و فریاد هورا
they returned in triumph شادی کنان برگشتند
exult شادی کردن وجدکردن
carnivals کاروان شادی جشن
exults شادی کردن وجدکردن
ovation شادی وسرور عمومی
carnival کاروان شادی جشن
gleefully از روی شادی و خوشحالی
ovations شادی وسرور عمومی
exulting شادی کردن وجدکردن
To be in raptures . To be overjoyed . غرق در شادی بودن
exulted شادی کردن وجدکردن
elation ترفیع سرفرازی شادی
caper از روی شادی جست وخیزکردن
to be pleased for somebody در شادی کسی سهیم شدن
capered از روی شادی جست وخیزکردن
capers از روی شادی جست وخیزکردن
to be glad for somebody's sake در شادی کسی سهیم شدن
to be psyched for somebody [American E] در شادی کسی سهیم شدن
whoopla عیاشی و شادی پر سرو صدا
He was transported with joy. از شادی درپوست نمی گنجید
to overcrow one's rival از پیروزی بر حریف شادی کردن
gee whiz <idiom> بافریاد شادی خود رانشان دادن
She was transported with joy . شادی تمام وجودش را فرا گرفت
fly in the ointment <idiom> یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
jobilate شادی کردن از خوشی فریاد زدن
kirmess جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
inequality operator نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
mardi gras سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
Sophrosyne وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
to triumph over the enemy برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
rejoices شادی کردن وجد کردن
rejoiced شادی کردن وجد کردن
rejoicingly شادی کنان وجد کنان
rejoice شادی کردن وجد کردن
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
three legged دارای سه پا
fraught with دارای
trilinear دارای سه خط
glochidiate دارای مو
footy دارای پا
three-legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
sexagenary دارای سن 06 تا96
amphibolic دارای دو معنی
deficient دارای کمبود
lobate دارای نرمه
syntonic دارای بسامدمشابه
lobated دارای نرمه
ledgy دارای طاقچه
redundant دارای اطناب
far reaching دارای اثرزیاد
swell butted دارای ته گنده
elective دارای حق انتخاب
trinomial دارای سه عبارت
shelterer دارای حفاظ
shoaly دارای جاهای کم اب
febile دارای حالت تب
antithetic دارای ضد ونقیض
adamantean دارای تلئلو
aluminous دارای زاج
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
hearted دارای قلب ...
reversioner دارای حق رجوع
magneto دارای مغناطیس
binocular دارای دو چشم
haired دارای موی ...
low spirited دارای روحیه بد
geniculate دارای زانویی
self abnegating دارای کف نفس
glanduliferous دارای غد دکوچک
short range دارای برد کم
glary دارای تشعشع
low-spirited دارای روحیه بد
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
silicifoeous دارای در کوهی
electives دارای حق انتخاب
hook nosed دارای بینی کج
staminate دارای جرثومه نر
azotic دارای ازت
pre emptive دارای حق شفعه
floaty دارای اب نشین کم
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
rectilinear دارای مسیرمستقیم
foliolate دارای برگچه
stannic دارای قلع
stannous دارای قلع
feldspathic دارای فلدسپار
bicentric دارای دومرکز
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
fibrinous دارای مودلیفی
basined دارای ابگیر
longheaded دارای سردراز
flabby دارای عضلات شل
hook-nosed دارای بینی کج
short-range دارای برد کم
artiodactyl دارای سم شکافته
legitimate دارای حق مشروع
sulfureous دارای گوگرد
rifled دارای خان
lippy پر رو دارای لب اویزان
arbitrative دارای اختیارحکمیت
overlapping دارای اشتراک
antithetical دارای ضد ونقیض
artiodactylous دارای سم شکافته
social minded دارای افکاراجتماعی
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
aulait دارای شیر
sonant دارای اهنگ
legitimating دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
bichrome دارای دو رنگ
reboant دارای واکنش
petiolate دارای دمگل
muciferous دارای مخاط
iodous دارای یود
isometrics دارای یک میزان
energetic دارای انرژی
overbusy دارای کارزیاد
isometric دارای یک میزان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com