English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
oleaginous دارای خواص روغن
Other Matches
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
papaverous دارای خواص خشخاش
amphoteric دارای خواص متضاد
propertied متمکن دارای خواص معین
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinic دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
vinaigrette سس دارای سرکه و روغن زیتون و ادویه
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
oil dent شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil روغن کاری کردن روغن ساختن
oils روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil روغن سردکننده روغن برش
creosote روغن قیر روغن قطران
oil can حلب روغن , روغن دان
creosoting روغن قیر روغن قطران
creosotes روغن قیر روغن قطران
creosoted روغن قیر روغن قطران
properties خواص
attribute خواص
attributes خواص
attributing خواص
attributes صفت خواص
attribute صفت خواص
chemical properties خواص شیمیایی
mechanical properties خواص مکانیکی
collective properties خواص کولیگاتیو
bulk properties خواص گروهی
attributing صفت خواص
elastic properties خواص ارتجاعی
intrinsic properties خواص ذاتی
intensive properties خواص شدتی
hydrological وابسته به خواص اب
product capabilities خواص محصول
property list سیاهه خواص
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
magnetics علم خواص مغناطیسی
acoustics خواص صوتی ساختمان
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
properties of section خواص مقاطع تیرها
partial molar properties خواص جزیی مولی
electro magnetism برق و خواص مغناطیسی
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
electrokinetics علم خواص برق متحرک
unsex از خواص جنسی محروم کردن
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electronography ثبت خواص الکتریسته ساکن
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
pneumatics علم خواص هوا و گاز
optics علم مطالعه در خواص نور
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
actinology دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
gyromagnetic وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
ghee روغن
dopes روغن
sebaceous humour روغن
unction روغن
unguent روغن
oil groove روغن رو
oiling روغن
dope روغن
greaser روغن زن
buttering روغن
grease روغن
oil روغن
greased روغن
greasing روغن
buttered روغن
butter روغن
ghi روغن
oils روغن
butters روغن
oil can روغن زن
brilliantine روغن مو
pomade روغن سر
lubricant روغن
bandolin روغن مو
lubricants روغن
ointments روغن
ointment روغن
clurified or run butter روغن
bandoline روغن مو
oil squirt اب دزدک روغن
palm oil روغن نخل
palm oil روغن خرما
oscillating lubricator روغن ده نوسانی
oil sludge رسوب روغن
buttering روغن زرد
oil seal ring رینگ روغن
greasing روغن چربی
paraffin oil روغن پارافین
oil bath حمام روغن
buttered روغن زرد
machine oil روغن ماشین
oil residue ته نشست روغن
oil retaining ring رینگ روغن
palmoil روغن خرما
oil filter صافی روغن
greasing روغن اتومبیل
lubricate روغن زدن
castor oil روغن کرچک
embrocations روغن مالی
embrocation روغن مالی
oleaginous شبیه روغن
oiler روغن کار
soluble oil روغن قابل حل
soluble oil روغن حل شونده
oilman روغن فروش
linseed oil روغن بزرک
linseed oil روغن برزک
oleometer روغن سنج
ricinus oil روغن کرچک
greased روغن چربی
mineral oil روغن معدنی
butters روغن زرد
mercurial unguent روغن خاکستری
grease روغن چربی
grease روغن اتومبیل
grey unguent روغن خاکستری
gray or mercurial unguent روغن خاکستری
siccative oil روغن سیکاتیو
greased روغن اتومبیل
lubricating روغن زدن
replenisher نافم روغن
illinition روغن مالی
oil guage درجه روغن
oil groove شیار روغن
in grease روغن دار
oil passage عبور روغن
oil container فرف روغن
French polish روغن جلا
oil channel مجرای روغن
lubricates روغن زدن به
lubricate روغن زدن به
oil mist تیرگی روغن
lubricated روغن زدن
oil level سطح روغن
oil of roses روغن سبز
lubricated روغن زدن به
oil change تعویض روغن
lubricates روغن زدن
lubricating روغن زدن به
oil gage گیج روغن
oil pump پمپ روغن
grease box روغن دان
lanoline روغن پشم
picamar روغن قیر
dubbing روغن چرم
oil flow جریان روغن
crude oil روغن خام
oil pressure فشارسنج روغن
hydrolic pump پمپ روغن
oil plug پیچ روغن
rub with ointment روغن مالیدن
hydraulic oil روغن رانش
heavy oil روغن سنگین
grnish رنگ و روغن
pomade روغن مالیدن
inunction روغن مالی
butter روغن زرد
wash oil روغن شستشو
colve oil روغن میخک
palmachristi روغن کرچک
lubrication روغن زنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com