English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
amphoteric دارای خواص متضاد
Other Matches
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
papaverous دارای خواص خشخاش
oleaginous دارای خواص روغن
propertied متمکن دارای خواص معین
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinic دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
opposed متضاد
polar متضاد
antithetical متضاد
contradictory متضاد
antithetic متضاد
diverse متضاد
antonym کلمهء متضاد
opposite meaning معنی متضاد
color antagonists رنگهای متضاد
antonyms ضد و نقیض متضاد
contrarily بطور متضاد
antonyms کلمهء متضاد
conflicting goals اهداف متضاد
drop out type دخشههای متضاد
antonym ضد و نقیض متضاد
polarising بصورت متضاد در اوردن
antonymous وابسته بکلمه متضاد
opp متضاد Opposite - opposition
opposites test ازمون کلمات متضاد
polarised بصورت متضاد در اوردن
polarizing بصورت متضاد در اوردن
polarizes بصورت متضاد در اوردن
polarize بصورت متضاد در اوردن
polarises بصورت متضاد در اوردن
polarizer متضاد کننده قطبش دهنده
oxymoron استعمال کلمات مرکب متضاد
synonym antonym test ازمون واژههای مترادف-متضاد
eupepsia کلمه متضاد سوء هاضمه
dualism وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
attribute خواص
properties خواص
attributes خواص
attributing خواص
collective properties خواص کولیگاتیو
hydrological وابسته به خواص اب
attribute صفت خواص
bulk properties خواص گروهی
attributes صفت خواص
intrinsic properties خواص ذاتی
intensive properties خواص شدتی
chemical properties خواص شیمیایی
product capabilities خواص محصول
property list سیاهه خواص
elastic properties خواص ارتجاعی
attributing صفت خواص
mechanical properties خواص مکانیکی
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
partial molar properties خواص جزیی مولی
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
properties of section خواص مقاطع تیرها
magnetics علم خواص مغناطیسی
electro magnetism برق و خواص مغناطیسی
acoustics خواص صوتی ساختمان
pneumatics علم خواص هوا و گاز
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
optics علم مطالعه در خواص نور
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electrokinetics علم خواص برق متحرک
electronography ثبت خواص الکتریسته ساکن
unsex از خواص جنسی محروم کردن
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
actinology دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
to turn something تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
gyromagnetic وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
yin yang مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
depolarize غیر متعادل کردن متضاد کردن
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
divert action عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous دارای بو
three legged دارای سه پا
fraught with دارای
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
lobate دارای نرمه
lobated دارای نرمه
bicentric دارای دومرکز
aluminous دارای زاج
rugose دارای رکه
glanduliferous دارای غد دکوچک
deficient دارای کمبود
squibs دارای صدای فش فش
overlapping دارای اشتراک
azotic دارای ازت
sabulous دارای شن ریزه
bichrome دارای دو رنگ
strontic دارای استرونیوم
rectilinear دارای مسیرمستقیم
rattly دارای صدای تق تق
reboant دارای واکنش
elective دارای حق انتخاب
shelterer دارای حفاظ
straight line دارای خط مستقیم
low spirited دارای روحیه بد
geniculate دارای زانویی
low-spirited دارای روحیه بد
far reaching دارای اثرزیاد
reversioner دارای حق رجوع
electives دارای حق انتخاب
adamantean دارای تلئلو
rarely beautiful دارای زیبائی
squib دارای صدای فش فش
amphibolic دارای دو معنی
flabby دارای عضلات شل
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
shoaly دارای جاهای کم اب
foliolate دارای برگچه
artiodactylous دارای سم شکافته
legitimating دارای حق مشروع
short range دارای برد کم
legitimates دارای حق مشروع
aulait دارای شیر
silicifoeous دارای در کوهی
miasmatic دارای دمه بد بو
basined دارای ابگیر
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
fibrinous دارای مودلیفی
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
lean to دارای چارطاقی
floaty دارای اب نشین کم
short-range دارای برد کم
legitimated دارای حق مشروع
rifled دارای خان
social minded دارای افکاراجتماعی
febile دارای حالت تب
stannic دارای قلع
stannous دارای قلع
redundant دارای اطناب
self abnegating دارای کف نفس
lippy پر رو دارای لب اویزان
staminate دارای جرثومه نر
antithetic دارای ضد ونقیض
feldspathic دارای فلدسپار
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
legitimate دارای حق مشروع
ledgy دارای طاقچه
antithetical دارای ضد ونقیض
hook nosed دارای بینی کج
sexagenary دارای سن 06 تا96
hook-nosed دارای بینی کج
superabundant دارای وفور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com