Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
overgrown
دارای رشد بی رویه
Search result with all words
rolltop desk
میز تحریر دارای رویه کشودار
Other Matches
instep
رویه
praxis
رویه
policies
رویه
policy
رویه
comportment
رویه
upper crust
رویه
facets
رویه
procedure
رویه
ism
رویه
surfaces
رویه
immethodical
بی رویه
insteps
رویه
facet
رویه
water surface
رویه اب
surface
رویه
vamp
رویه
metier
رویه
metiers
رویه
irregular
بی رویه
practice
رویه
facing
رویه
encrustation
رویه
tactics
رویه
encrustations
رویه
uppers
رویه
upper
رویه
tenor
رویه
tenors
رویه
facings
رویه
mTtiers
رویه
surfaced
رویه
these t. were not
رویه
outside
رویه
outsides
رویه
surfaces
رویه فاهر
precedent
رویه قضایی
procedure declaration
اعلان رویه
sandals
کفش بی رویه
sandal
کفش بی رویه
surfaces
رویه دادن
precedents
رویه قضایی
dummy module
رویه ساختگی
tacked
پونز رویه
tacking
پونز رویه
tacks
پونز رویه
encrustation
رویه بندی
surface-to-air
رویه به هوا
ostrich policy
رویه کبک
encrustations
رویه بندی
control procedure
رویه کنترل
top
رویه عالی
ism
اعتقاد رویه
covers
رویه لفاف
impolicy
رویه غلط
tack
پونز رویه
in stream procedure
رویه با مسیل
planimeter
رویه پیما
pillow case
رویه بالش
pentahedral
پنج رویه
cover
رویه لفاف
coverings
رویه لفاف
code page
رویه رمز
system
قاعده رویه
schemed
ترتیب رویه
facet theory
نظریه رویه ها
top milk
رویه شیر
hard soil
رویه محکم
exfoliation
رویه سابی
smooth surface
رویه صاف
cant
رویه اریب
rubbed surface
رویه صاف
rough surface
رویه زبر
triacontahedral
سی رویه سی طرفی
schemes
ترتیب رویه
scheme of life
رویه زندگی
flippy
فلاپی دو رویه
finishing coat
اندود رویه
single sided disk
دیسک یک رویه
plane
رویه هموار
planed
رویه هموار
planes
رویه هموار
planing
رویه هموار
the policy of the government
رویه دولت
practice
رویه پیشه
line
حدود رویه
scheme
ترتیب رویه
surface
رویه دادن
procedure oriented
رویه گرا
surface
رویه فاهر
judicial precedent
رویه قضایی
surfaced
رویه دادن
pure procedure
رویه جامع
card face
رویه کارت
systems
قاعده رویه
recovery procedure
رویه ترمیمی
recursive procedure
رویه بازگشتی
road surface
رویه راه
lines
حدود رویه
cross section
رویه برش
surfaced
رویه فاهر
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
slope weir
شادروان با رویه شیبدار
surface treatment
عملیات سطح رویه
binder course
قشر زیرین رویه
bristled
رویه تجاوزکارانه داشتن
bristle
رویه تجاوزکارانه داشتن
low key posture
رویه محافظه کارانه
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
revamp
دوباره رویه انداختن
international practice
رویه بین المللی
revamped
دوباره رویه انداختن
revamping
دوباره رویه انداختن
revamps
دوباره رویه انداختن
to explain oneself
رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack
تغییر رویه دادن
procedure oriented language
زبان رویه گرا
slope weir
بندسرریز با رویه شیبدار
impolitic
مخالف رویه صحیح
irregular act
عمل خلاف رویه
procedure
رویه طریقه فرایند
new departure
اغاز رویه تازه
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
the old p should be continued
رویه پیش بایدادامه یابد
to take a course
رویه ایی را اتخاذ کردن
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
tambour
رویه یادیواره متحرک چوبی
to pull in
دست از کار یا رویه خودکشیدن
flippy diskette
دیسکت با دو رویه قابل ضبط
honesty is the best policy
راستی ودرستی بهترین رویه
cataloged procedure
رویه فهرست بندی شده
to change one's course
خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
one time pad
صفحات کلید رمز یک رویه
one time tape
نوار یک رویه کلید رمز
frosting
رویه خامهای کیک یا شیرینی
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
to mark out one's course
طرحی برای رویه خود ریختن
sops
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing
شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
sop
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
spa
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer
صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
spas
Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
moquette
پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hol
Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
tactics
دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
change over
تغییر روش تغییر رویه
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
glochidiate
دارای مو
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
three-legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
footy
دارای پا
three legged
دارای سه پا
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
lobated
دارای نرمه
mammilate
دارای پستان
bimolecular
دارای دوملکول
stannous
دارای قلع
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
foliolate
دارای برگچه
splashy
دارای ترشح
lobate
دارای نرمه
binocular
دارای دو چشم
ledgy
دارای طاقچه
straight line
دارای خط مستقیم
hearted
دارای قلب ...
monoclinal
دارای یک شیب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com