English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
mannish دارای رفتار مردانه
Other Matches
strong minded دارای افکار مردانه
stereotyped دارای رفتار قالبی
mannered دارای سبک یا رفتار بخصوص تصنعی
clownish دارای رفتار زمخت وبدون اداب
Act your age [and not your shoe size] ! به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
masculinely مردانه
manly مردانه
manful مردانه
mannish مردانه
manwise مردانه
virile مردانه
gamely مردانه
manfully مردانه
kilt دامن مردانه
singlets زیرپوش مردانه
men's rooms مستراح مردانه
paroling قول مردانه
gentlemen's agreement قول مردانه
men's room مستراح مردانه
singlet زیرپوش مردانه
kilts دامن مردانه
mannishness ادای مردانه
virile strength نیروی مردانه
paroled قول مردانه
parole قول مردانه
half hose جوراب مردانه
t shirt زیرپیراهنی مردانه
male courage جرات مردانه
saloon آرایشگاه مردانه
male مردانه نرینه
masculine نرینه مردانه
man power نیروی مردانه
mannishly با ادای مردانه
paroles قول مردانه
sportsmanly مردانه وار
unisex زنانه - مردانه
men's apartments قسمت مردانه
smoking jacket ژاکت مردانه
ulster پالتوگشاد مردانه
menswear لباس مردانه
dress shirts پیراهن عصر مردانه
cuffs سردست پیراهن مردانه
dress shirts پیراهن سفید مردانه
cuffing سردست پیراهن مردانه
cuffed سردست پیراهن مردانه
cuff سردست پیراهن مردانه
fedora کلاه نمدی مردانه
sartorial مربوط بلباس مردانه
haberdashery مغازه ملبوس مردانه
Stage party ( films , movies ) . میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
play fair مردانه بازی کردن
black tie کت نیمه رسمی مردانه
barytone میان صدای مردانه
black tie لباس عصر مردانه
haberdasher فروشنده لباس مردانه
play fair مردانه معامله کردن
dress shirt پیراهن سفید مردانه
to die game مردانه جان دادن
top hats کلاه مردانه استوانهای
haberdashers فروشنده لباس مردانه
top hat کلاه مردانه استوانهای
dress shirt پیراهن عصر مردانه
stag جلسه یا مهمانی مردانه
stags جلسه یا مهمانی مردانه
pyjamas لباس خواب مردانه
tenors تمایل صدای زیر مردانه
tenor تمایل صدای زیر مردانه
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
jerkins کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
inverness یکجور ردای بی استین مردانه
jerkin کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion. این آخرین مد لباس مردانه است
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpieces روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
misconduct رفتار بد
comport رفتار
bad conduct سو رفتار
comported رفتار
thews رفتار
deportment رفتار
treament رفتار
behaviuor رفتار
comports رفتار
behavior رفتار
behavio رفتار
comporting رفتار
comportment رفتار
action رفتار
actions رفتار
dealing رفتار
gesturing رفتار
gest رفتار
geste رفتار
treatment رفتار
treatments رفتار
exploits : رفتار
exploiting : رفتار
exploit : رفتار
gestured رفتار
gesture رفتار
ergasia رفتار
conduct رفتار
ethic رفتار
conducted رفتار
conducting رفتار
demarche رفتار
behaviour رفتار
havings رفتار
demeanour رفتار
demarch رفتار
conducts رفتار
demeanor رفتار
haviour رفتار
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
bearing رفتار سلوک
treats رفتار کردن با
automatic behavior رفتار خودکار
unsports manlike conduct رفتار ناجوانمردانه
spontaneous behavior رفتار خودانگیخته
brusqurie خشونت در رفتار
ambivalent behavior رفتار دو سوگرا
conducting رفتار اخلاقی
macho نرینه رفتار
maternal behavior رفتار مادری
conducted رفتار اخلاقی
propriety of behaviour درستی رفتار
manner رفتار ادب
treats رفتار کردن
treated رفتار کردن با
treated رفتار کردن
overt behavior رفتار اشکار
carried away رفتار احمقانهوهمراهباهیجانزدگی
explicit behavior رفتار اشکار
ethogram شرح رفتار
conducts رفتار اخلاقی
etiquette روش رفتار
frivolous سبک رفتار
iron fist رفتار خشنوفالمانهدولتبارعیت
attitudes روش و رفتار
expressive behavior رفتار بیانگر
fal lal رفتار فریفانه
attitude روش و رفتار
treat رفتار کردن با
treat رفتار کردن
elastic behavior رفتار ارتجاعی
implicit behavior رفتار نااشکار
brusque خشن در رفتار
conduct رفتار اخلاقی
elicited behavior رفتار فراخوانده
regressive behavior رفتار واپس رو
covert behavior رفتار نااشکار
fair shake <idiom> رفتار درست
get on one's high horse <idiom> رفتار با تکبر
anankaslia رفتار وسواسی
target behavior رفتار اماج
behavior therapy رفتار درمانی
anancastia رفتار وسواسی
nonverbal behavior رفتار غیرکلامی
verbal behavior رفتار کلامی
learned behavior رفتار اموخته
social behavior رفتار اجتماعی
illtreatment سوء رفتار
behavior modification تغییر رفتار
behavior rehearsal تمرین رفتار
cruelty سوء رفتار
behavior repertoire خزانه رفتار
collective behavior رفتار جمعی
affable <adj.> خوش رفتار
illtreat سوء رفتار
stereotypy رفتار قالبی
anancasm رفتار وسواسی
to demean oneself رفتار کردن
immoral زشت رفتار
maladdress رفتار ناهنجار
misconduct سوء رفتار
chilly <adj.> سرد [رفتار]
avoidance behavior رفتار اجتنابی
demean رفتار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com