Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
self coloured
دارای رنگ یکدست
Other Matches
set
یکدست
sets
یکدست
flattest
یکدست
pursang
یکدست
setting up
یکدست
flat
یکدست
solid color
رنگ یکدست
unmixede
یکدست خالص
homogeneous area
منطقه یکدست
game and game
یکدست ویکدست
solid-shade dyeing
یکدست و همرنگ
lampblack
سیاه یکدست
uniform sand
ماسه یکدست
snow white
سفید یکدست
emeraldgreen
سبز یکدست
denture
یکدست دندان مصنوعی
serviced
یکدست فروف اثاثه
service
یکدست فروف اثاثه
rib rifling
خان کشی یکدست
solid sodding
پوشش یکدست چمنی
slickest
یکدست کردن جذاب
slick
یکدست کردن جذاب
level colour
رنگ یکدست یا یکنواخت
suits
یکدست لباس پیروان
suited
یکدست لباس پیروان
suit
یکدست لباس پیروان
White regular teeth .
دندانهای سفید ومرتب ( یکدست )
flattest
پنچری طایر عکس ساده و یکدست
pack
بسته کردن یکدست ورق بازی
flat
پنچری طایر عکس ساده و یکدست
packs
بسته کردن یکدست ورق بازی
fount
یکدست حروف هم شکل وهم اندازه
scarlet
[زمینه فرش بافته شده قرمز یکدست]
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouettes
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
fraught with
دارای
trilinear
دارای سه خط
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
mammilate
دارای پستان
palmy
دارای نخل
formal
دارای فکر
monandrous
دارای یک شوهر
petiolated
دارای دمگل
papillose
دارای برامدگی
miasmatic
دارای دمه بد بو
pelliculate
دارای پوسته
melodious
دارای ملودی
petiolate
دارای دمگل
melodic
دارای ملودی
splashes
دارای ترشح
splash
دارای ترشح
prerogatives
دارای حق ویژه
salaried
دارای حقوق
magneto
دارای مغناطیس
pileate
دارای کلاهک
monatomic
دارای یک جوهرفرد
portentous
دارای فال بد
myrrhy
دارای بوی مر
nucleate
دارای هسته
muciferous
دارای مخاط
stilted
دارای چوب پا
multifid
دارای چندشکاف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multilineal
دارای چندین خط
energetic
دارای انرژی
synonymous
دارای ترادف
deadbeats
دارای سکون
miasmal
دارای دمه بد بو
monoclinal
دارای یک شیب
monometallic
دارای یک فلز
monopetalous
دارای یک گلبرگ
synonymous
دارای تشابه
weighted
دارای وزن
overbusy
دارای کارزیاد
of that ilk
دارای همان جا
deadbeat
دارای سکون
nitrous
دارای شوره
alcoholics
دارای الکل
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
sonant
دارای اهنگ
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
social minded
دارای افکاراجتماعی
low-spirited
دارای روحیه بد
low spirited
دارای روحیه بد
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
undersigned
دارای امضاء
sulfureous
دارای گوگرد
strontic
دارای استرونیوم
straight line
دارای خط مستقیم
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
stannous
دارای قلع
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
quartziferous
دارای در کوهی
pulsatile
دارای تپش
pulsant
دارای تپش
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
prerogative
دارای حق ویژه
polygamous
دارای چند زن
plumose
دارای دسته پر
pinnular
دارای بالچه
rarely beautiful
دارای زیبائی
rattly
دارای صدای تق تق
shelterer
دارای حفاظ
equivocal
دارای دومعنی
backed
دارای پشت
sexagenary
دارای سن 06 تا96
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
handy
<adj.>
دارای مزیت
self abnegating
دارای کف نفس
rifled
دارای خان
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
reboant
دارای واکنش
pinnular
دارای برگچه
floaty
دارای اب نشین کم
dyslogistic
دارای خاطرات بد
double tongued
دارای دوقول
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dolose
دارای قصدجرم
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
basined
دارای ابگیر
azotic
دارای ازت
fibrinous
دارای مودلیفی
adamantean
دارای تلئلو
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
far reaching
دارای اثرزیاد
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
entitative
دارای وجودخارجی
aulait
دارای شیر
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
declinatory
دارای تمایل
dartrous
دارای تبخال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com