Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
market leader
دارای رهبریت بازار
Other Matches
open market
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
market value
در بازار قیمت بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
market place
بازار
cloth-hall
بازار
shopping center
بازار
mart
بازار
the mareet was weak
بازار
trone
بازار
market places
بازار
market
بازار
bazaars
بازار
bazaar
بازار
marketed
بازار
markets
بازار
agora
بازار
domestic market
بازار داخلی
Common Market
بازار مشترک
market structure
ساخت بازار
emporia
بازار بزرگ
market share
سهم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market structure
بنیان بازار
market system
نظام بازار
market trends
روندهای بازار
aggregate market supply
عرضه کل بازار
black market
بازار سیاه
open market
بازار ازاد
open market
بازار باز
the market is dull
بازار کساداست
free market
بازار ازاد
free markets
بازار ازاد
loan market
بازار وام
seller's market
بازار فروشنده
marketplace
بازار گاه
tenors
بازار سلف
tenor
بازار سلف
market value
قیمت بازار
market trust
بازار انحصاری
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
market demand
تقاضای بازار
market equilibrium
تعادل بازار
oil market
بازار نفت
market failure
ناتوانی بازار
sales area
بازار فروش
sale
بازار فروش
marketing
بازار یابی
market freedom
ازادی بازار
black markets
بازار سیاه
market research
بررسی بازار
market economy
اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
fair market
بازار مکاره
fair market
هفته بازار
exchange market
بازار اسعار
falling market
بازار رو به زوال
market functions
وفائف بازار
market imperfection
نقص بازار
market prices
قیمتهای بازار
market review
بررسی بازار
emporiums
بازار بزرگ
download
بازار کارافتاده
emporium
بازار بزرگ
market survey
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market forces
نیروهای بازار
carpet market
بازار فرش
market price
قیمت بازار
outlets
بازار فروش
outlet
بازار فروش
market leader
پیشقدم در بازار
market leader
پیشرو بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
market opportunity
فرصت بازار
market oriented
در جهت بازار
market overt
بازار اشکار
market penetration
نفوذ به بازار
market segmentation
تقسیم بازار
commodity market
بازار کالا
buyers market
بازار خرید
spot market
بازار نقدی
perfect market
بازار کامل
gold market
بازار طلا
competition
بازار ازاد
competitions
بازار ازاد
money markets
بازار پول
money market
بازار پول
mart
بازار مالی
financial market
بازار مالی
EEC
بازار مشترک
dead market
بازار کساد
dead market
بازار کم فروش
sharing the market
تقسیم بازار
bearish market
بازار رو به افول
supermarkets
ابر بازار
bourse
بازار سهام
narrow market
بازار محدود
glut
پر کردن بازار
gluts
پر کردن بازار
wage market
بازار دستمزد
historical cost
قیمت بازار
capital market
بازار سرمایه
county fair
بازار مکاره
county fair
بازار روز
credit market
بازار اعتباری
imperfect market
بازار ناقص
labor market
بازار کار
widening of market
گسترش بازار
buyer's market
بازار خرید
bullish market
بازار رو به رونق
bullish market
بازار احتکاری
bullion market
بازار شمش
brand leader
پیشرو در بازار
supermarket
ابر بازار
foreign exchange market
بازار ارز
slumped
کسادی بازار
foreign market
بازار خارج
market appraisal
سنجش بازار
slump
کسادی بازار
slumping
کسادی بازار
slumps
کسادی بازار
home market
بازار داخلی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
securities market
بازار اوراق بهادار
organizes
بازار سازمان یافته
market mechanism
طرز کار بازار
black market operations
عملیات بازار سیاه
launch
جا انداختن کالا در بازار
organize
بازار سازمان یافته
spot market
بازار معاملات نقدی
launches
جا انداختن کالا در بازار
launched
جا انداختن کالا در بازار
market information
اطلاعات و دادههای بازار
to put on the market
به بازار عرضه کردن
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
security market
بازار اوراق بهادار
the market is dull
بازار راکد است
bull the market
بازار را گرم کردن
market forces
عوامل موثردر بازار
market
بازار فروش
[اقتصاد]
break into the market
در بازار رسوخ کردن
market grades and grading
طبقه بندی بازار
market imperfection
ناقص بودن بازار
product launch
جا انداختن محصول در بازار
organizing
بازار سازمان یافته
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
open market operations
عملیات بازار ازاد
dual labor market
بازار کار دوگانه
market rate of interest
نرخ بهره بازار
home market
بازار داخل کشور
free market system
نظام بازار ازاد
marketed
به بازار عرضه کردن
initial campaign
معرفی کالا به بازار
organises
بازار سازمان یافته
commodity market
بازار کالای مصرفی
organized market
بازار سازمان یافته
commodity market
بازار مواد اولیه
open purchase
خرید از بازار ازاد
market
در بازار دادوستد کردن
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
market
به بازار عرضه کردن
baltic exchange
بازار بورس بالتیک
marketability
قابلیت عرضه در بازار
to place on the market
به بازار عرضه کردن
cooling period
زمان بازار خراب کن
markets
به بازار عرضه کردن
marketed
در بازار دادوستد کردن
launching
جا انداختن کالا در بازار
markets
در بازار دادوستد کردن
open market price
قیمت بازار ازاد
open market rate
نرخ بازار ازاد
organising
بازار سازمان یافته
To depress the market .
بازار را کساد کردن
soft market
بازار با تقاضای خوب
exchange intervention
دخالت در بازار ارز
exchange market
بازار داد و ستد
cornering the market
قبضه نمودن بازار
free market economy
اقتصاد بازار ازاد
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com