Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
acetylate
دارای ریشهء
acetylize
دارای ریشهء
Other Matches
acetylation
ورود ریشهء
acetyl
ریشهء یک فرفیتی بفرمول CO3CH
amino
حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
aconite
تاج الملوک ریشهء تاج الملوک
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
fraught with
دارای
three legged
دارای سه پا
glochidiate
دارای مو
odoriferous
دارای بو
footy
دارای پا
trilinear
دارای سه خط
three-legged
دارای سه پا
dolose
دارای قصدجرم
undersigned
دارای امضاء
heterogamous
دارای مادگی ها
hearted
دارای قلب ...
haired
دارای موی ...
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
melodious
دارای ملودی
hexameter
دارای شش وزن
homolographic
دارای قرینه
humous
دارای موادالی
stilted
دارای چوب پا
ill neighboured
دارای همسایه بد
energetic
دارای انرژی
ill neighboured
دارای محیط بد
in defect
دارای کاستی
in flower
دارای شکوفه
melodic
دارای ملودی
prerogative
دارای حق ویژه
double tongued
دارای دوقول
dyslogistic
دارای خاطرات بد
chymiferous
دارای کیموس
entitative
دارای وجودخارجی
far reaching
دارای اثرزیاد
febile
دارای حالت تب
feldspathic
دارای فلدسپار
fibrinous
دارای مودلیفی
floaty
دارای اب نشین کم
foliolate
دارای برگچه
formal
دارای فکر
salaried
دارای حقوق
prerogatives
دارای حق ویژه
geniculate
دارای زانویی
glanduliferous
دارای غد دکوچک
glary
دارای تشعشع
in force
دارای اعتبار
in power
دارای اختیارات
knarred
دارای برامدگی
knock kneed
دارای زانوی کج
lean to
دارای چارطاقی
short-range
دارای برد کم
ledgy
دارای طاقچه
short range
دارای برد کم
backed
دارای پشت
lippy
پر رو دارای لب اویزان
lobate
دارای نرمه
lobated
دارای نرمه
longheaded
دارای سردراز
equivocal
دارای دومعنی
magneto
دارای مغناطیس
mammilate
دارای پستان
miasmal
دارای دمه بد بو
miasmatic
دارای دمه بد بو
kibed
دارای شکاف
rifled
دارای خان
indued with charm
دارای فریبندگی
inflorescent
دارای گل اذین
innervate
دارای پی کردن
insectile
دارای حشره
instinct with force
دارای زور
intercommunicate
دارای مراوده
invested with power
دارای اختیار
portentous
دارای فال بد
deadbeats
دارای سکون
iodous
دارای یود
deadbeat
دارای سکون
isogenous
دارای یک منبع
weighted
دارای وزن
keyed
دارای جاانگشتی
keeled
دارای تبر ته
keratinous
دارای موادشاخی
monandrous
دارای یک شوهر
ambivalence
دارای دو جنبه
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
aulait
دارای شیر
azotic
دارای ازت
basined
دارای ابگیر
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
overlapping
دارای اشتراک
bimolecular
دارای دوملکول
hook-nosed
دارای بینی کج
hook nosed
دارای بینی کج
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
amphibolic
دارای دو معنی
bodily
دارای بدن
behind
دارای پس افت
behinds
دارای پس افت
hectic
دارای تب لازم
privileged
دارای امتیاز
prurient
دارای فکرشهوانی
accentual
دارای تاکید
splashes
دارای ترشح
isometrics
دارای یک میزان
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
isometric
دارای یک میزان
bifocals
دارای دو کانون
bifocal
دارای دو کانون
divans
دارای دوفرفیت
divan
دارای دوفرفیت
adamantean
دارای تلئلو
aluminous
دارای زاج
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
cirrous
دارای اویز
splashing
دارای ترشح
copperbottomed
دارای ته مسی
crepitant
دارای صدای خش خش
cretaceous
دارای گچ فراوان
cuspidal
دارای برامدگی
dartrous
دارای تبخال
splash
دارای ترشح
declinatory
دارای تمایل
diandrous
دارای دوپرچم
dichotomous
دارای دو بخش
dimorphic
دارای دو شکل
dimply
دارای فرورفتگی
dipetalous
دارای دوگلبرگ
diplopodous
دارای هزار پا
dipolar
دارای دو قطب
cingulate
دارای کمربند
elective
دارای حق انتخاب
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
biradial
دارای دوشعاع
biramous
دارای دو شاخه
bisulcate
دارای دوشکاف
bizonal
دارای دومنطقه
bodied
دارای بدن
buckish
دارای خوی بز
bumpiness
دارای برامدگی
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
capitated
دارای سرمجزا
electives
دارای حق انتخاب
cephalous
دارای کله
chinned
دارای چانه
dipteran
دارای دو بال
monatomic
دارای یک جوهرفرد
parenthetical
دارای کمانک
infatuated
دارای داوری بد
family men
دارای نانخور
family man
دارای نانخور
curvy
دارای انحنا
allergic
دارای حساسیت به
zygomorphic
دارای تقارن
to be fraught
[with]
دارای ... بودن
zonate
دارای مدار
woolly headed
دارای سر پشمالو
univalent
دارای یک فرفیت
unipod
دارای یک پایه
unifoliate
دارای یک برگ
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
unidirectional
دارای یک جهت
unidirection
دارای یک جهت
underweight
دارای کسروزن
umbrageous
دارای سوفن
vagile
دارای تحرک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com