Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
plumbaginous
دارای سرب سیاه
Search result with all words
english shepherd
سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
manganesian
مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
manganic
دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
woodruff
حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
Other Matches
basalt
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
sables
رنگ سیاه لباس سیاه
bold face
طرح سیاه حرف سیاه
ethiops
سیاب سیاه جیوه سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
sable
رنگ سیاه لباس سیاه
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
bog
سیاه اب
grimy
سیاه
marsh
سیاه اب
swamp
سیاه اب
bogs
سیاه اب
blacked
سیاه
Negro
سیاه
marshes
سیاه اب
Negroes
سیاه
jetty
سیاه
blacks
سیاه
jetties
سیاه
pitchy
سیاه
blackest
سیاه
pitch dark
سیاه
night black
سیاه
blacker
سیاه
swamping
سیاه اب
mossy
سیاه اب
glaucoma
اب سیاه
quagmires
سیاه اب
sooty
سیاه
ebon
سیاه
jet-black
سیاه سیاه
black
سیاه
swamps
سیاه اب
sad coloured
سیاه
swamped
سیاه اب
quagmire
سیاه اب
dogwood
سیاه ال
bitumen macadam
ماکادام سیاه
black boxes
جعبه سیاه
black box
جعبه سیاه
buckwheat
گندم سیاه
pissed
سیاه مست
black markets
بازار سیاه
black ash
خاکستر سیاه
black market
بازار سیاه
sozzled
سیاه مست
stoned
سیاه مست
nigrescent
سیاه شونده
black anneal
سیاه گداختن
blacking
رنگ سیاه
blackhead
جوش سر سیاه
blacking
واکس سیاه
lampblack
سیاه یکدست
blackboard
تخته سیاه
basalt
سیاه سنگ
blackheads
جوش سر سیاه
blach hulled
سیاه پوست
black
سیاه شده
black board
تخته سیاه
blackboards
تخته سیاه
water proofed mortar
اهک سیاه
melanuria
پیشاب سیاه
black eyes
چشم سیاه
niello
سیاه قلم
black eye
چشم سیاه
black and white
سیاه و سفید
negrophilism
سیاه دوستی
negrophil
سیاه دوست
achromatic
سیاه و سفید
black holes
سیاه چال
liver
جگر سیاه
livers
جگر سیاه
caraway
زیره سیاه
negro slave
غلام سیاه
negrillo
کوتوله سیاه
melanotic
سیاه پوست
wash drawing
ابرنگ سیاه
niello
مینای سیاه
black hole
سیاه چال
jet-black
سیاه شبقی
biotite
میکای سیاه
pitch black
خیلی سیاه
pitch-black
خیلی سیاه
begrime
سیاه کردن
niellist
سیاه قلم
mammy
دده سیاه
nigrescence
سیاه شدگی
aniline black
سیاه انیلینی
viper's grass
سفورجنه سیاه
melanic
سیاه پوست
nigella seed
زیر سیاه
nigella seed
سیاه دانه
melanite
لعل سیاه
negress
زن سیاه پوست
raven
کلاغ سیاه
schorl
کهربای سیاه
scoter
مرغابی سیاه
to wear willow
سیاه پوشیدن
sealing coat
روکاری سیاه
to black out
سیاه کردن
smudging
سیاه شدن
smudges
سیاه شدن
smudged
سیاه شدن
smudge
سیاه شدن
sadly dressed
سیاه پوش
ravens
کلاغ سیاه
quercitron
بلوط سیاه
sandstone
سنگ سیاه
red cent
پول سیاه
spade
خال دل سیاه
spades
خال دل سیاه
robed in bleck
سیاه پوش
robed in bleck
سیاه پوشیده
sabled
سیاه پوش
crapping
گندم سیاه
crapped
گندم سیاه
blackened
سیاه کردن
blacken
سیاه کردن
tamarack
سیاه کاج
denigration
سیاه ساختن
dungeon
سیاه چال
dungeons
سیاه چال
gins
عرق جو سیاه
gin
عرق جو سیاه
substantia nigra
جسم سیاه
blackening
سیاه کردن
blackens
سیاه کردن
crap
گندم سیاه
the black sea
دریای سیاه
the black race
نژاد سیاه
etches
سیاه قلم
etched
سیاه قلم
etch
سیاه قلم
denigrating
سیاه کردن
denigrates
سیاه کردن
denigrate
سیاه کردن
sycamine
توت سیاه
black
سیاه رنگ
blacker
سیاه کردن
graphite
سرب سیاه
blackest
سیاه شده
blackest
سیاه رنگ
blackest
سیاه رنگی
blackest
سیاه کردن
denigrated
سیاه کردن
blacks
سیاه شده
blacks
سیاه رنگ
blacker
سیاه رنگی
blacker
سیاه رنگ
black
سیاه رنگی
black
سیاه کردن
blacked
سیاه شده
blacked
سیاه رنگ
blacked
سیاه کردن
blacker
سیاه شده
blacks
سیاه رنگی
blacks
سیاه کردن
platinum black
پلاتین سیاه
plumbaginous
مانندسرب سیاه
plumbago
سرب سیاه
swarthy
سیاه چره
marshes
سیاه اب باطلاق
marsh
سیاه اب باطلاق
mole
خال سیاه
piper nigrum
فلفل سیاه
pertussus
سیاه سرفه
nigrify
سیاه کردن
nigritian
سیاه افریقایی
whooping cough
سیاه سرفه
oubliette
سیاه چال
rooks
کلاغ سیاه
rook
کلاغ سیاه
lynxes
سیاه گوش
lynx
سیاه گوش
pertussis
سیاه سرفه
moles
خال سیاه
shame on you!
<idiom>
رویتان سیاه
black propaganda
تبلیغات سیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com