English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
in flower دارای شکوفه
Other Matches
buds شکوفه
blossoming شکوفه
bloomed شکوفه
blossomed شکوفه
blossom شکوفه
noctiflorous شب شکوفه کن
abloom پر شکوفه
bloom شکوفه
blossomless بی شکوفه
flower شکوفه
flower bud شکوفه
blooms شکوفه
budded شکوفه
chrysalis شکوفه
overblown پر از شکوفه
chrysalises شکوفه
blossoms شکوفه
flowers شکوفه
bud شکوفه
anthesis غرق شکوفه
flowers شکوفه دادن
flower شکوفه دادن
flowering شکوفه دار
bloomed شکوفه کردن
bloom شکوفه کردن
blooming شکوفه دهنده
in flower شکوفه کرده
in bloom شکوفه دار
blooms شکوفه کردن
blowier شکوفه کننده
buds تکمه شکوفه کردن
bud تکمه شکوفه کردن
florescence فصل شکوفه اوری
budded تکمه شکوفه کردن
bloomer شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
blossom design طرح شکوفه دار در طرح فرنگ و فرش چین
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
effloresce شکوفه کردن شوره کردن
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
Millefleurs design طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
footy دارای پا
glochidiate دارای مو
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
odoriferous دارای بو
three legged دارای سه پا
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
magneto دارای مغناطیس
salaried دارای حقوق
mammilate دارای پستان
multifid دارای چندشکاف
splashes دارای ترشح
splashing دارای ترشح
synonymous دارای ترادف
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
miasmal دارای دمه بد بو
miasmatic دارای دمه بد بو
stilted دارای چوب پا
multilineal دارای چندین خط
muciferous دارای مخاط
myrrhic دارای بوی مر
monopetalous دارای یک گلبرگ
synonymous دارای تشابه
energetic دارای انرژی
monometallic دارای یک فلز
nitrous دارای شوره
monoclinal دارای یک شیب
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
monandrous دارای یک شوهر
nucleate دارای هسته
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
monatomic دارای یک جوهرفرد
multiflorous دارای بیش از سه گل
sulfureous دارای گوگرد
flabby دارای عضلات شل
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
shelterer دارای حفاظ
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
sexagenary دارای سن 06 تا96
rectilinear دارای مسیرمستقیم
legitimating دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
strontic دارای استرونیوم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
straight line دارای خط مستقیم
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
self abnegating دارای کف نفس
plumose دارای دسته پر
arbitrative دارای اختیارحکمیت
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
splashy دارای ترشح
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
weighted دارای وزن
overbusy دارای کارزیاد
polygamous دارای چند زن
pre emptive دارای حق شفعه
preemptor دارای حق شفعه
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
of that ilk دارای همان جا
floaty دارای اب نشین کم
dyslogistic دارای خاطرات بد
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
double tongued دارای دوقول
dolose دارای قصدجرم
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
basined دارای ابگیر
azotic دارای ازت
entitative دارای وجودخارجی
adamantean دارای تلئلو
fibrinous دارای مودلیفی
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
aulait دارای شیر
bipartite دارای دوقسمت
biradial دارای دوشعاع
biramous دارای دو شاخه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com