English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
squeaker دارای صدای شبیه جغد یا موش
Search result with all words
squeaky جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
Other Matches
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
tintinnabulary شبیه صدای زنگ
bellowed صدای شبیه نعره کردن
bellowing صدای شبیه نعره کردن
bellow صدای شبیه نعره کردن
tu whit tu whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
timber طنین دار شبیه صدای زنگ
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chalybeate دارای مزه شبیه باهن
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
vulvar دارای شکافی شبیه فرج
vulval دارای شکافی شبیه فرج
vulvate دارای شکافی شبیه فرج
ulotrichous دارای موهای شبیه پشم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
rustler دارای صدای خش خش
whizzer دارای صدای غژ
rustlers دارای صدای خش خش
crepitant دارای صدای خش خش
rattly دارای صدای تق تق
diatomaceous دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
homogamous دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous دارای میوه الویی شبیه الو
homogamic دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
stridulatory دارای صدای گوشخراش
screecher دارای صدای گوشخراش
stridulous دارای صدای گوشخراش
strident دارای صدای مزاحم
screaky دارای صدای گوشخراش
low key دارای صدای گرفته
low-key دارای صدای گرفته
wheeziest دارای صدای خرخر
high toned دارای صدای زیر
wheezier دارای صدای خرخر
wheezy دارای صدای خرخر
stridently دارای صدای مزاحم
rattletrap دارای صدای تق تق لغزنده
stentorophonic دارای صدای رسا
stentorophonic دارای صدای بلند
osteal دارای صدای استخوان
clear voiced دارای صدای صاف
leg of mutton دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
ribby دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
wallopings قوی دارای صدای ضربت
piccolo فلوت دارای صدای زیر
squishy دارای صدای ترق وتروق
stridulous or lant دارای صدای گوش خراش
splash دارای صدای چلب چلوب
raspy دارای صدای گوش خراش
stertorous دارای صدای خرخر وخس خس
piccolos فلوت دارای صدای زیر
soft-spoken دارای صدای نرم وملایم
splashes دارای صدای چلب چلوب
silvern دارای صدای نقره سیمین
splashing دارای صدای چلب چلوب
saxtuba شیپور برنجی دارای صدای بم
basset horn قره نی دارای صدای تنور
soft spoken دارای صدای نرم وملایم
walloping قوی دارای صدای ضربت
loudmouthed وراج دارای صدای بلند
splashy دارای صدای چلپ چلوپ
throaty دارای صدای گرفته وخشن
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
throatiest دارای صدای گرفته وخشن
throatier دارای صدای گرفته وخشن
woofer دارای صدای کوتاه و گرفته
tweeter بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
conchoidal دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
hardtop اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
sonic booms صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic boom صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
zincy بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
zincky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
ticker دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
venosity شبیه ورید دارای ورید
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
jingly دارای صدای جرنگ جرنگ
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl صدای زیر صدای نی انبان
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
near شبیه
similiar شبیه
wifelike شبیه زن
nears شبیه
papilionaceous شبیه
medals شبیه
near- شبیه
like <adj.> شبیه
nearing شبیه
medal شبیه
related <adj.> شبیه
similar to that شبیه به ان
nearer شبیه
feathery شبیه به پر
neared شبیه
nearest شبیه
womanlike شبیه زن
imitation شبیه
imitations شبیه
anthoid شبیه به گل
quasi شبیه
makes شبیه
pygidial شبیه دم
luteous شبیه گل
personator شبیه
make شبیه
more like;most like شبیه تر
simulant شبیه
alike <adj.> شبیه
similar <adj.> شبیه
similar شبیه
analogous شبیه
akin <adj.> شبیه
simile شبیه
similes شبیه
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
dermoid شبیه پوست
spatulate شبیه مرهم کش
soupy شبیه ابگوشت
crystalloid شبیه بلور
spheroid شبیه کره
pithy شبیه مغز
semblable شباهت شبیه
splenoid شبیه به طحال
dermoidal شبیه پوست
epithelial شبیه بشرهای
shrubby شبیه بوته
snuffy شبیه انفیه
farfetched شبیه بعید
eugenoid شبیه اوگانا
epithelioid شبیه بشرهای
panduriform شبیه ویولون
computer simulation شبیه سازی
encephaloid شبیه مغز
sloughy شبیه دله
liverish شبیه جگر
snakelike شبیه مار
fiddleback شبیه ویولون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com