English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
woofer دارای صدای کوتاه و گرفته
Other Matches
low key دارای صدای گرفته
low-key دارای صدای گرفته
throaty دارای صدای گرفته وخشن
throatiest دارای صدای گرفته وخشن
throatier دارای صدای گرفته وخشن
poops صدای کوتاه
poop صدای کوتاه
bluest مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
bleary دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
blue مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
bluer مستعد افسردگی دارای خلق گرفته
To speak in a low voice. آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
clicked صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
shorthanded دارای دست کوتاه
squibs دارای صدای فش فش
squib دارای صدای فش فش
whizzer دارای صدای غژ
rustlers دارای صدای خش خش
rustler دارای صدای خش خش
rattly دارای صدای تق تق
crepitant دارای صدای خش خش
solstitial دارای دوره تحول کوتاه
platyrrhine دارای بینی پهن و کوتاه
rattletrap دارای صدای تق تق لغزنده
wheezier دارای صدای خرخر
clear voiced دارای صدای صاف
wheezy دارای صدای خرخر
wheeziest دارای صدای خرخر
high toned دارای صدای زیر
stridently دارای صدای مزاحم
osteal دارای صدای استخوان
strident دارای صدای مزاحم
stentorophonic دارای صدای رسا
screaky دارای صدای گوشخراش
stridulous دارای صدای گوشخراش
stridulatory دارای صدای گوشخراش
stentorophonic دارای صدای بلند
screecher دارای صدای گوشخراش
low browed پایین افتاده دارای سردر کوتاه
orthocephalic دارای سر نسبتا کوتاه وصورت پهن
tweeter بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
soft spoken دارای صدای نرم وملایم
loudmouthed وراج دارای صدای بلند
walloping قوی دارای صدای ضربت
saxtuba شیپور برنجی دارای صدای بم
raspy دارای صدای گوش خراش
stridulous or lant دارای صدای گوش خراش
stertorous دارای صدای خرخر وخس خس
soft-spoken دارای صدای نرم وملایم
splashing دارای صدای چلب چلوب
splashes دارای صدای چلب چلوب
piccolo فلوت دارای صدای زیر
silvern دارای صدای نقره سیمین
wallopings قوی دارای صدای ضربت
deep mouthed دارای صدای درشت و کلفت
splash دارای صدای چلب چلوب
piccolos فلوت دارای صدای زیر
splashy دارای صدای چلپ چلوپ
basset horn قره نی دارای صدای تنور
squishy دارای صدای ترق وتروق
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
squeaker دارای صدای شبیه جغد یا موش
squeaky جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
sonic boom صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
patinated جرم گرفته کبره گرفته
ticker دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
jingly دارای صدای جرنگ جرنگ
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Lori Pambak motif ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
effluvium پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
skirl صدای زیر صدای نی انبان
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tu-whit tu-whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
brumous مه گرفته
mistful مه گرفته
thickest گرفته
uptight گرفته
low spirited گرفته
thicker گرفته
sombrous گرفته
low-spirited گرفته
hoarser گرفته
fusty بو گرفته
fustiest بو گرفته
hoarse گرفته
air less گرفته
accustomed خو گرفته
chock full گرفته
choky گرفته
pokey گرفته
hoarsest گرفته
bunged up قی گرفته
fustier بو گرفته
thick گرفته
dullest گرفته
dulled گرفته
comate مه گرفته
muzzy گرفته
dull گرفته
fogbound مه گرفته
adopted گرفته
rancid بو گرفته
duller گرفته
heartsore دل گرفته
dulls گرفته
dulling گرفته
folded in mist مه گرفته
clouded گرفته
addicted خو گرفته
darksome گرفته
gruff گرفته
muggy گرفته
divorcee زن طلاق گرفته
to d. itself گرفته شدن
wont خو گرفته عادت
solemn گرفته موقرانه
fonder انس گرفته
rainy تر رگبار گرفته
patinated زنگار گرفته
divorcees زن طلاق گرفته
fondest انس گرفته
tristful گرفته محزون
triste گرفته محزون
filmy غبار گرفته
addicts : خو گرفته معتاد
patinous کبره گرفته
reposing upon قرار گرفته بر
airless گرفته یا دم کرده
derivative گرفته شده
verminous شپش گرفته
hoarsely بطور گرفته
resolved that ...... تصمیم گرفته شد که
poky گرفته دلگیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com