Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
metonymical
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
Other Matches
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
most favored nation
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
the story goes
گویند
they say
گویند
it is said that
گویند که
What do the others say?
دیگران چه می گویند؟
people say
مردم می گویند
the report goes
چنین گویند
That is what I call a scientist . There is a scientist for you .
به این می گویند دانشمند
He is said to be very rich .
می گویند خیلی پولدار است
estate in joint tenancy
در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
everything is good in its season
<proverb>
گویند که هرچیز به هنگام خوش است
alburnum
طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
end bulb
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
the common wealth of massachusette
چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
ignore
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
king's evidence
گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
ignored
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignores
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignoring
تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
row
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
pidgin english
انگلیسی دست وپا شکسته وامیختهای که چینی هابدان سخن می گویند
condominiums
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominium
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
classical economics
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
atlantis
جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
escheat
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
unlawful assembly
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
high wrought
صنعتی
manufacturing
صنعتی
industrial water
اب صنعتی
industrial
صنعتی
technical
صنعتی
engineering workshop
کارگاه صنعتی
industrial workers
کارگران صنعتی
industrial building
بنای صنعتی
industrial building
ساختمان صنعتی
industrial area
منطقه صنعتی
commercial efficiency
بازده صنعتی
industrial chemistry
شیمی صنعتی
vertical union
اتحادیه صنعتی
industrial concern
بنگاه صنعتی
industrial revolution
انقلاب صنعتی
industrial switch
کلید صنعتی
industrial union
اتحادیه صنعتی
industrial unions
اتحادیههای صنعتی
industrial unit
واحد صنعتی
industrial wastewater
فاضلاب صنعتی
mechnical
ماشینی صنعتی
producer buyer
خریدار صنعتی
technical grade
خلوص صنعتی
industrial psychology
روانشناسی صنعتی
industrial nations
کشورهای صنعتی
industrial consumption
مصرف صنعتی
industrial disputes
اختلافات صنعتی
industrial economics
اقتصاد صنعتی
industrial electronic
الکترونیک صنعتی
industrial espionage
جاسوسی صنعتی
industrial management
مدیریت صنعتی
industrial fluctuations
نوسانهای صنعتی
trade effluent
فضولات صنعتی
industrial frequency
فرکانس صنعتی
industrial insurance
بیمه صنعتی
polytechnical
دانشکده صنعتی
technological
حرفهای صنعتی
industrialize
صنعتی کردن
industrialising
صنعتی کردن
industrialises
صنعتی کردن
artless
غیر صنعتی
industrialism
سیستم صنعتی
plants
واحد صنعتی
plant
واحد صنعتی
industrializing
صنعتی کردن
industrializes
صنعتی کردن
technologically
حرفهای صنعتی
polytechnic
دانشکده صنعتی
applied economics
اقتصاد صنعتی
polytechnics
دانشکده صنعتی
artful
ماهرانه صنعتی
industrialization
صنعتی کردن
industrial relations
روابط صنعتی
industrialization
صنعتی شدن
industrialization
صنعتی سازی
valve
شیر صنعتی
artistical
هنرامیز صنعتی
artificial magnet
مغناطیس صنعتی
art bronze
برنز صنعتی
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
manufactoring tape milling machine
دستگاه نورد صنعتی
bric-a-brac
خرده ریز صنعتی
art casting
ریخته گری صنعتی
industrial alternating current
جریان متناوب صنعتی
industrial classifications
طبقه بندی صنعتی
industrial capitalism
سرمایه داری صنعتی
an artistic production
عمل یا کار صنعتی
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
industrial electric locomotive
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial investment
سرمایه گذاری صنعتی
pilot plant
واحد ازمایش صنعتی
inartistically
بطور غیر صنعتی
decreasing cost industry
هزینه نزولی صنعتی
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
index of industrial production
شاخص تولید صنعتی
the industrial quarter of the
محله صنعتی شهر
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
valve
ولو
[شیر صنعتی]
grand larceny
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
collapse slump
از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
artlessly
بطور ساده یاغیر صنعتی
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrialises
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrialize
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrializes
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Midlands
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
Industrial Architecture
معماری خانه های صنعتی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
damage feasant
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
dying declarations
در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
IOUs
در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
IOU
در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
technological
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologies
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologically
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technology
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
labour intensive industry
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Industrial Aesthetic
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
Industrialized building
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
pot-boilers
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrial Park
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
pantechnicons
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
din
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
pantechnicon
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
high Sierra specification
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
an iconic statue
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
value added
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
paradise rug
طرح درختی باغ و گل
[در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
maintenance
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
Luddite
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
pictorial rug
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
sickle leaf
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
three legged
دارای سه پا
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
glochidiate
دارای مو
footy
دارای پا
fraught with
دارای
bilabiate
دارای دو لب
trilinear
دارای سه خط
three-legged
دارای سه پا
incapable
<adj.>
دارای ضعف
bicentric
دارای دومرکز
basined
دارای ابگیر
azotic
دارای ازت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com