Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
diffident
دارای عدم اتکاء بنفس محجوب
Other Matches
self depedence
اتکاء بنفس اعتماد بنفس
self reliance
اتکاء بنفس خود
fulcrum
دارای نقطه اتکاء کردن
unobtrusive
محجوب
blate
محجوب
unobtrusively
محجوب
maidenly
محجوب
unassertive
محجوب
decent
محجوب
timid
محجوب
bashful
محجوب
inobtrusive
محجوب
shrinking violet
ادم محجوب
immodestly
بطورغیر محجوب
shan
کمرو محجوب
self reliance
اعتماد بنفس
self concern
علاقه بنفس
self esteem
احترام بنفس
self help
کمک بنفس
self-help
کمک بنفس
autosuggestion
تلقین بنفس
self reliant
متکی بنفس
aplomb
اعتماد بنفس
autosuggestion
القاء بنفس
self sustained
تحمیل شده بنفس
self-assured
مطمئن بنفس خود
self knowing
واثق بنفس خود
self doubt
عدم اعتماد بنفس
self doubt
عدم ایمان بنفس
self assured
مطمئن بنفس خود
self confidence
اعتماد بنفس غرور بیجا
self abuse
استمناء با دست توهین بنفس
behinds
اتکاء
dependence
اتکاء
behind
اتکاء
self charging
تحمیل شونده بنفس خود خودکار
bearing plate
صفحه اتکاء
atony
عدم اتکاء
inexistency
اتکاء ذاتی
interdependence
اتکاء متقابل
indpendence
اتکاء نفس
point d'appui
نقطه اتکاء
arc boutant
قوس اتکاء
interdependency
اتکاء متقابل
stayed
نقطه اتکاء
stay
نقطه اتکاء
self-assurance
اتکاء به نفس
staddle
نقطه اتکاء
fulcrum
نقطه اتکاء
tenuous
بدون نقطه اتکاء
inexistence
معدومی اتکاء ذاتی
center
متمرکز نقطه اتکاء
mainstay
وابستگی عمده نقطه اتکاء
mainstays
وابستگی عمده نقطه اتکاء
pivoted
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivots
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivot
محور اصلی کار نقطه اتکاء
self support
اتکاء بخود تکفل مخارج خود
sheet anchor
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
sheet anchors
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
self organization
سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
self dependence
اتکاء به نفس اعتماد به نفس
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
post tensioning
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
دارای پا
fraught with
دارای
three legged
دارای سه پا
iodic
دارای ید
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
three-legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
glochidiate
دارای مو
keratinous
دارای موادشاخی
far reaching
دارای اثرزیاد
entitative
دارای وجودخارجی
keeled
دارای تبر ته
kibed
دارای شکاف
keyed
دارای جاانگشتی
geniculate
دارای زانویی
foliolate
دارای برگچه
ledgy
دارای طاقچه
febile
دارای حالت تب
lean to
دارای چارطاقی
knock kneed
دارای زانوی کج
knarred
دارای برامدگی
fibrinous
دارای مودلیفی
feldspathic
دارای فلدسپار
floaty
دارای اب نشین کم
glanduliferous
دارای غد دکوچک
innervate
دارای پی کردن
in force
دارای اعتبار
in flower
دارای شکوفه
in defect
دارای کاستی
haired
دارای موی ...
hearted
دارای قلب ...
two handed
دارای دو دست
hexameter
دارای شش وزن
homolographic
دارای قرینه
humous
دارای موادالی
ill neighboured
دارای محیط بد
glary
دارای تشعشع
in power
دارای اختیارات
isogenous
دارای یک منبع
iodous
دارای یود
invested with power
دارای اختیار
intercommunicate
دارای مراوده
instinct with force
دارای زور
insectile
دارای حشره
electives
دارای حق انتخاب
of that ilk
دارای همان جا
inflorescent
دارای گل اذین
indued with charm
دارای فریبندگی
ill neighboured
دارای همسایه بد
aulait
دارای شیر
privileged
دارای امتیاز
hectic
دارای تب لازم
behinds
دارای پس افت
behind
دارای پس افت
ambivalence
دارای دو جنبه
isometrics
دارای یک میزان
isometric
دارای یک میزان
bifocals
دارای دو کانون
bifocal
دارای دو کانون
prurient
دارای فکرشهوانی
accentual
دارای تاکید
acetylate
دارای ریشهء
artiodactylous
دارای سم شکافته
artiodactyl
دارای سم شکافته
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
antithetical
دارای ضد ونقیض
antithetic
دارای ضد ونقیض
amphibolic
دارای دو معنی
aluminous
دارای زاج
adamantean
دارای تلئلو
acetylize
دارای ریشهء
divans
دارای دوفرفیت
divan
دارای دوفرفیت
bodily
دارای بدن
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
synonymous
دارای تشابه
synonymous
دارای ترادف
stilted
دارای چوب پا
energetic
دارای انرژی
portentous
دارای فال بد
deadbeats
دارای سکون
deadbeat
دارای سکون
prerogative
دارای حق ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
salaried
دارای حقوق
overlapping
دارای اشتراک
hook-nosed
دارای بینی کج
hook nosed
دارای بینی کج
elective
دارای حق انتخاب
twofold
دارای دو چیز
splashing
دارای ترشح
splashes
دارای ترشح
splash
دارای ترشح
formal
دارای فکر
weighted
دارای وزن
dyslogistic
دارای خاطرات بد
cuspidal
دارای برامدگی
cretaceous
دارای گچ فراوان
crepitant
دارای صدای خش خش
copperbottomed
دارای ته مسی
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
دارای اویز
cingulate
دارای کمربند
chymiferous
دارای کیموس
chinned
دارای چانه
dartrous
دارای تبخال
declinatory
دارای تمایل
diandrous
دارای دوپرچم
double tongued
دارای دوقول
dolose
دارای قصدجرم
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
diplopodous
دارای هزار پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com