English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
swelled head دارای عقاید بزرگ خود فروش
Other Matches
neologize دارای عقاید نوین
russify دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
chesty دارای سینهی بزرگ
throatier دارای گلوی بزرگ
busty دارای پستانهای بزرگ
throatiest دارای گلوی بزرگ
throaty دارای گلوی بزرگ
gor bellied دارای شکم بزرگ
abdominous دارای شکم بزرگ
bustiest دارای پستانهای بزرگ
nasute دارای منخرین بزرگ
steatopygous دارای کفل بزرگ
steatopygic دارای کفل بزرگ
swell butted دارای کفل بزرگ
urceolate دارای شکم بزرگ و دهانه کوچک
breast drill نوعی دریل دارای مته بزرگ
pycnic دارای شکم بزرگ واندام خپله
pyknic دارای شکم بزرگ واندام خپله
industrial دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
ranking دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
big bore اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
great dane نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
billhook نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
religious tenets عقاید مذهبی
mendelism عقاید مندل
nihilism عقاید نهیلیستی
feet on the ground <idiom> عقاید عاقلانه
multiplicity of creeds تعد د عقاید
inquisitor مفتش عقاید
inquisitors مفتش عقاید
dogmas اصول عقاید
censorship سانسور عقاید
dogma اصول عقاید
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
fascism اصول عقاید فاشیست
lutheranism عقاید لوتر وکلیسای او
medievalism عقاید قرون وسطایی
small-minded opinions عقاید کوته نظر
rationale توضیح اصول عقاید
symbolic مط العه دلایل و عقاید
paradoxical مخالف عقاید عمومی
soundboard عامل انتشار عقاید
sounding boards عامل انتشار عقاید
leninism عقاید اشتراکی لنین
sounding board عامل انتشار عقاید
symbolically مط العه دلایل و عقاید
orientalism عقاید یا سیاست شرقی
sound off <idiom> عقاید را بیان کردن
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
junkerism عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
syncretism اعتقاد به توحید عقاید همتایی
Machiavellian وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
ultranationalism عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
junkerdom عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
His political beliefs are old hat now . عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
public opinion polling استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
to turn round برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
ideogram تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
romanism اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
brainwashing تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
naturism عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
Lori Pambak motif ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
fundamentalism اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
Hungarian Activism [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwash تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
brainwashed تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashes تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
furriers خز فروش پوست فروش
furrier خز فروش پوست فروش
shamanism پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
censeur ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
owenism اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
leninism اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
bakuninism اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fascism نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
ideological war جنگ عقیدتی جنگ عقاید
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
taverner می فروش
iceman یخ فروش
vendition فروش
sale فروش
selling فروش
sells فروش
marketing فروش
sales فروش
offtake فروش
turnover فروش
sell فروش
turnover کل فروش
retailer تک فروش
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
money off offer فروش با تخفیف
whippersnapper خود فروش
drapers ماهوت فروش
draper پارچه فروش
whippersnappers خود فروش
lumberer تیر فروش
draper ماهوت فروش
news agent روزنامه فروش
oilman روغن فروش
mercer پارچه فروش
charwoman زغال فروش
marketing بازاریابی و فروش
oligopoly انحصار فروش
milkman شیر فروش
jewellers جواهر فروش
jeweller جواهر فروش
jewelers جواهر فروش
proceeds حاصل فروش
grocers خواربار فروش
milkmen شیر فروش
news vendor روزنامه فروش
grocer خواربار فروش
drapers پارچه فروش
pos قط ه فروش الکترونیکی
milk man شیر فروش
lumberman تیر فروش
lumberer الوار فروش
outlet بازار فروش
outlet محل فروش
outlets بازار فروش
outlets محل فروش
fishwives زن ماهی فروش
linen draper کتان فروش
consignment امانت فروش
sale قابل فروش
sale بازار فروش
consignments امانت فروش
lumberman الوار فروش
fishwife زن ماهی فروش
pedlars دست فروش
pedlar دست فروش
merchantable قابل فروش
dairymen لبنیات فروش
dairymen شیر فروش
dairyman لبنیات فروش
dairyman شیر فروش
cattleman گاو فروش
business خرید یا فروش
businesses خرید یا فروش
meatman گوشت فروش
mealmen ارد فروش
mealman ارد فروش
mass market product محصول پر فروش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com