English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cerate دارای غشاء یاشامه مومی
Other Matches
diploblastic دارای دو غشاء سلولی
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
membranaceous دارای غشاء پرده پرده غشایی
ceraceous مومی
waxen مومی
cereous مومی
waxy مومی
tapered شمع مومی
tapers شمع مومی
taper شمع مومی
waxed paper کاغذ مومی
waxiness حالت مومی
waxwork پیکر مومی
oil paper کاغذ مومی
lardaceous a ماسیده مومی
wax paper کاغذ مومی
bougie شمع مومی
waxworks پیکر مومی
wax مومی شکل
wax شمع مومی
wax candle or taper شمع مومی
waxes شمع مومی
waxed شمع مومی
waxed مومی شکل
waxes مومی شکل
crayon مداد رنگی مومی
crayons مداد رنگی مومی
flexibilitas cerea انعطاف پذیری مومی
lost wax process فرایند مدلهای مومی
waxy flexibility انعطاف پذیری مومی
lost wax process ریخته گری با مدلهای مومی
waxen ساخته شده از موم مومی شکل
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
trindle شمع مومی دراز ونوک تیز
tympan غشاء
membranes غشاء
membrane غشاء
tympanon غشاء
membrance غشاء
tegumnentum غشاء پوششی
pellicle غشاء نازک
tunica غشاء پوششی
postsynaptic membrance غشاء پس سیناپسی
embryonic membrane غشاء جنینی
tegmentum غشاء پوششی
magnetic film غشاء مغناطیسی
basilar membrane غشاء پایه
mantle layer غشاء جنینی مخ
caul غشاء پوششی
hyaloid membrane غشاء زجاجی
serosa غشاء سروزی
decidua غشاء فانی
hyaloid غشاء زجاجی
pelliculate غشاء دار
reticular membrane غشاء شبکهای
curtains حجاجب غشاء
hypoblast غشاء داخلی جنین
dermis غشاء میانی پوست
presynaptic membrane غشاء پیش سیناپسی
magnetic thin film غشاء نازک مغناطیسی
endospore غشاء درونی تخم
endometrium غشاء داخلی رحم
endosporium غشاء درونی تخم
cerebritis ورم غشاء دماغ
endocarditis اماس غشاء درونی دل
pericardium غشاء خارجی قلب
scruff پرده نازک غشاء
rhinitis ورم غشاء مخاطی بینی
turgor اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
plasma membrane غشاء خارجی سفیده یاخته
pleura پرده جنب غشاء مایی ریوی
rhinopharyngitis ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
lodicule یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
trilinear دارای سه خط
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
odoriferous دارای بو
glochidiate دارای مو
iodic دارای ید
spiriferous دارای عضومارپیچی
overlapping دارای اشتراک
syntonic دارای بسامدمشابه
artiodactyl دارای سم شکافته
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
elective دارای حق انتخاب
electives دارای حق انتخاب
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
sonant دارای اهنگ
antithetic دارای ضد ونقیض
artiodactylous دارای سم شکافته
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
adamantean دارای تلئلو
spirituous دارای الکل
swell butted دارای ته گنده
stannous دارای قلع
prurient دارای فکرشهوانی
privileged دارای امتیاز
hectic دارای تب لازم
strontic دارای استرونیوم
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
ambivalence دارای دو جنبه
behinds دارای پس افت
behind دارای پس افت
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
splashy دارای ترشح
bodily دارای بدن
divan دارای دوفرفیت
divans دارای دوفرفیت
bifocal دارای دو کانون
acetylize دارای ریشهء
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
bifocals دارای دو کانون
sulfureous دارای گوگرد
straight line دارای خط مستقیم
terahenous دارای 4 مادگی
wapper jawed دارای ارواره کج
umbrageous دارای سوفن
two way دارای دو راه
two handed دارای دو دست
turpentinous دارای تربانتین
tungstic دارای تنگستن
triradiate دارای سه شعاع
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
trinary دارای سه متغیر
trinal دارای سه متغیر
trimolecular دارای سه ملکول
trilocular دارای سه حفره
weighted دارای وزن
tristigmatic دارای سه مادگی
undersigned دارای امضاء
underweight دارای کسروزن
unidirection دارای یک جهت
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short-range دارای برد کم
vivific دارای حیات
viniferous دارای شراب
rifled دارای خان
varietal دارای تنوع
vagility دارای تحرک
vagile دارای تحرک
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
unifoliate دارای یک برگ
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unidirectional دارای یک جهت
trigynous دارای سه مادگی
trigonous دارای سه زاویه
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
titlist دارای عنوان
tintinnabulary دارای طنین
tinctorial دارای ته رنگ
salaried دارای حقوق
tinct دارای ته رنگ
formal دارای فکر
splash دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splashing دارای ترشح
testate دارای وصیت
ternal دارای سه تغییر
melodious دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com