Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
modular
دارای قسمتهای کوچک
Other Matches
alate
دارای قسمتهای جناحی
anisometric
دارای قسمتهای غیر متقارن
design heuristics
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
locular
دارای حفرههای کوچک
biloculate
دارای دو اویز کوچک
biloicular
دارای دو اویز کوچک
crenellated
دارای کنگرههای کوچک
lobulation
دارای مقاطع کوچک
crenelated
دارای کنگرههای کوچک
lobulate
دارای زائده کوچک
tubulous
دارای گلهای کوچک لولهای
tubulose
دارای گلهای کوچک لولهای
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
urceolate
دارای شکم بزرگ و دهانه کوچک
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
salt bag
کیسه نمک
[بافتی پارچه ای یا زیر و رو و یا بصورت قالیچه کوچک دارای پرز که جهت نگهدای از نکمک یا غلات بافته شده.]
oogamous
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
field commands
قسمتهای رزمی
innards
قسمتهای داخلی
administrative services
قسمتهای اداری
signal services
قسمتهای مخابراتی
sang banshin
قسمتهای دست
weapon troops
قسمتهای ادوات
military services
قسمتهای نظامی
syntax
هم اهنگی قسمتهای مختلف
in other sectors
در قسمتهای دیگر جبهه
reserve components
قسمتهای احتیاط ارتش
lobar
واقع در قسمتهای ریه
adnexa
قسمتهای متصل بهم زائده
services
قسمتهای اداری ادارات نظامی
bowdlerization
حذف قسمتهای خارج از اخلاق
weed
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeded
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeding
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pare
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
comparmentalize
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
pares
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
chemosphere
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
bilge blocks
قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
gambusia
ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
bowdlerize
قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
recondition
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
hop stop and jump
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
reconditioned
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
mullion
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
principal parts
قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
reddendo singula singulis
الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
upgrading
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
adhesion
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
Nomatic rugs
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
threads
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
cannibalised
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
FDISK
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
cannibalizes
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
bow string truss
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
Lori Pambak motif
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
degradation
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
cumulo nimbus
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
montages
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
offsets
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
information hiding
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
component forces
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
professional service
تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
health services
خدمات بهداری قسمتهای بهداری
partite
منقسم به قسمتهای جدا جدا
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
visiting correspondent
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
half pint
کوچک
cerebellum
مخ کوچک
dinky
کوچک
floret
گل کوچک
culverts
پل کوچک
plumule
پر کوچک
bantams
کوچک
pint size
کوچک
smaller
کوچک
tiddlier
کوچک
bantam
کوچک
tiddliest
کوچک
tiddly
کوچک
whiffet
سگ کوچک
weeny
کوچک
culvert
پل کوچک
pint-size
کوچک
exiguousness
کوچک
fortalice
دژ کوچک
canis minor
سگ کوچک
canis minoris
سگ کوچک
imminution
کوچک
minus cule
کوچک
pipsqueak
کوچک
pipsqueaks
کوچک
smallest
کوچک
petty
کوچک
micros
کوچک
ponceau
پل کوچک
plumelet
پر کوچک
ickle
کوچک
weeniest
کوچک
short ton
تن کوچک
minuscule
کوچک
petit
کوچک
puny
کوچک
thumbnails
کوچک
fractional
کوچک
venule
رگ کوچک
minor
کوچک
pilule
حب کوچک
diminutive
کوچک
dimmers
کوچک
pillule
حب کوچک
thumbnail
کوچک
runty
کوچک
weenier
کوچک
micro
کوچک
minute
کوچک
gracile
کوچک
weensy
کوچک
small
کوچک
little
کوچک
small fry
کوچک
seed bud
پر کوچک
chapel
کلیسای کوچک
microcanonical
بندادی کوچک
ditty
تصنیف کوچک
mini-
در معنای کوچک
ditty
سرود کوچک
hillock
تپه کوچک
chapels
کلیسای کوچک
nodule
برامدگی کوچک
ditties
سرود کوچک
operettas
اپرای کوچک
ditties
تصنیف کوچک
operetta
اپرای کوچک
maisonette
خانه کوچک
inlet
خلیج کوچک
nodules
قلنبه کوچک
inlets
خلیج کوچک
splint
برامدگی کوچک
miniaturization
کوچک سازی
packet
بسته کوچک
maisonettes
خانه کوچک
kitchenette
اشپزخانه کوچک
kitchenettes
اشپزخانه کوچک
hillocks
تپه کوچک
molehill
تپه کوچک
molehills
تپه کوچک
ursa minor
خرس کوچک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com