Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
layered
دارای لایه یا طبقه
Other Matches
b. horizon
طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
outclasses
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
interlayer
لایه بین دو لایه
delamination
لایه لایه کردن
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
delaminate
لایه لایه شدن
argillite
خاک رس لایه لایه
lamination
لایه لایه سازی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify
طبقه طبقه کردن
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
three ply
سه لایه
beds
لایه
ribands
لایه
layer
لایه
ribband
لایه
layers
لایه
ribbands
لایه
coated
لایه
coat
لایه
provine
لایه
yards
لایه
yard
لایه
coursed
لایه
stuffless
بی لایه
course
لایه
coatings
لایه
coats
لایه
bed
لایه
leaf
لایه
padding
لایه
substrate
لایه
courses
لایه
three-ply
سه لایه
strata
لایه ها
lamellar
لایه لایه
tiers
لایه
stratum
لایه
shell
لایه
layer line
خط لایه
riband
لایه
tier
لایه
lamellose
لایه لایه
shells
لایه
shelling
لایه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
porous layer
لایه روزنهای
stripping
برداشت لایه رو
binder course
لایه استر
depletion layer
تهی لایه
laminated
لاله لایه
pervious blanket
لایه زهکش
concrete layer
لایه بتنی
lamella
لایه صفحه
sub grade
لایه زیرین
acid lining
لایه اسیدی
zonate
لایه دار
confining layer
لایه فشارزا
stripping
تراش لایه رو
stratification
لایه بندی
bedding
لایه بندی
plies
لایه کاغذ
plied
لایه کاغذ
basaltic stratum
لایه بازالتی
sedimentation
لایه گذاری
reversing layer
لایه واگردان
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
frost blanket course
لایه پاد یخ
sand layer
لایه ماسه
plasterboard
لایه گچی
undercoat
زیر لایه
damp proof course=
لایه نمبند
damp proof course=
لایه نمگیر
ply
لایه کاغذ
plying
لایه کاغذ
priming layer
لایه استری
filter layer
لایه صافی
filter layer
لایه پالایش
pad
لایه پشتی
soil horizon
لایه خاک
pads
لایه پشتی
priming
لایه اول
ionosphere
لایه یونسفر
silt layer
لایه لای
five ply
پنج لایه
bedding
لایه زیرین
barrier layer
لایه سدی
base course
لایه شالوده
stratosphere
لایه- سپهر
bioderm
لایه زنده
energy shell
لایه انرژی
the inner layer
لایه درونی
waterproofing course
لایه اب بندی
in layers
در چند لایه
coat of plastering
لایه اندود
energy stage
لایه انرژی
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
wearing course
لایه رویی
surface course
لایه رویی
impervious blanket
لایه ناتراوا
multilayer
چند لایه
surfacing
لایه پوشش
layering
لایه بندی
traprock
لایه بازالتی
boundary layer
لایه مرزی
bottom layer
لایه مشترک
magnetic layer
لایه مغناطیسی
blockstone course
لایه سنگچین
blocking layer
لایه سدی
limnetic zone
لایه نورگیر اب
epilimnion
اب لایه زبرین
epilimnion
اب لایه سطحی
thin film
لایه نازک
top layer
لایه فوقانی
insulated layer
لایه عایق
euphotic
اب لایه نورگیر
superstratum
ابر لایه
selected material
لایه فرم
drainage course
لایه زهکش
carbon deposite
لایه کربن
subsell
زیر لایه
hard layer
لایه سفت
hard layer
لایه سخت
strand
لایه رودخانه
subfloor
لایه زیر کف
outer shell
لایه والانس
sublevel
زیر لایه
valence shell
لایه والانس
intermediate layer
لایه میانی
overburden
لایه سربار
substrate
زیر لایه
oxide film
لایه اکسیدی
strands
لایه رودخانه
mylar
لایه پولیستری
substratum
زیر لایه
layer of rock
لایه سنگی
cushions
لایه گذاشتن چنبره
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
cutis
لایه زیرین پوست
cushioning
لایه گذاشتن چنبره
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
double decker
هرچیزیکه دو لایه دارد
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
throphogen
لایه خوراک ساز
cushion
لایه گذاشتن چنبره
thropholyt
لایه خوراک کاه
subbase course
لایه زیر اساس
deposition
سطح با یک لایه نازک
selected material
لایه بدنه راه
fascia
لایه پوششی فیبری
stabilized layer
لایه تثبیت شده
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
troposphere
لایه تروپوسفر هوا
flat coat
[painting]
لایه صاف رنگ
epipelagic
زیر لایه زبرین
fascias
لایه پوششی فیبری
dermatome
لایه پوست ساز
depositions
سطح با یک لایه نازک
cortices
لایه رویی روپوش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com