Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 205 (18 milliseconds)
English	Persian
long distance	دارای مسافت دور
long-distance	دارای مسافت دور
Search result with all words
long distance	دارای مسافت زیاد
long-distance	دارای مسافت زیاد
equidistant	دارای مسافت مساوی
Other Matches
photo distance	مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance	مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
scattering mean free path	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
range scale	طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international	مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round	مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
vehicle stopping distance	مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
mean free path absorption	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder	مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
telemetering	ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
short-range	کم مسافت
range	مسافت
lengths	مسافت
length	مسافت
ranged	مسافت
ranges	مسافت
short range	کم مسافت
distance	مسافت
distances	مسافت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
racing course	مسافت مسابقه
intervalometer	مسافت سنج
range finding	مسافت یابی
air distance	مسافت هوایی
rangefinders	مسافت یاب
haul	مسافت حمل
taximeter	مسافت سنج
range determination	تعیین مسافت
sight distance	مسافت دید
range determination	تخمین مسافت
telemetry	مسافت سنجی
training distance	مسافت تمرین
telephone	در یک مسافت طولانی
telephoned	در یک مسافت طولانی
supporting distance	مسافت پشتیبانی
hauling	مسافت حمل
telephones	در یک مسافت طولانی
known distance	مسافت معلوم
jacob's staff	مسافت سنج
telephoning	در یک مسافت طولانی
range drum	طبله مسافت
hauled	مسافت حمل
proximity fuze	از مسافت دور
ranging	مسافت یابی
range finder	مسافت یاب
blooming train	مسافت نورد
equidistance	مسافت مساوی
odograph	مسافت سنج
range scale	طبله مسافت
burst range	مسافت ترکش
close range	مسافت نزدیک
range indicator	طبله مسافت
range sensing	تخمین مسافت
test course	مسافت ازمایش
viameter	مسافت پیما
trochometer	مسافت پیما
odometer	مسافت سنج
range calibration	تنظیم مسافت
odometry	مسافت پیمایی
metrograph	مسافت سنج
hauls	مسافت حمل
range indicator	شاخص مسافت
range adjustment	تنظیم مسافت
plotting scale	خط کش مسافت یاب
telemeter	مسافت سنج
range indicator	مقیاس مسافت
longest	طی مسافت زیاد توپ
macrometer	مسافت یاب نوری
tachometric sight	دوربین مسافت یاب
tachometric sight	دوربین مسافت سنج
mean free path	مسافت ازاد متوسط
tachometer	کیلومترشمار مسافت سنج
range rake	الیداد مسافت سنج
measuring magnifier	مسافت یاب دقیق
tachymeter	دوربین مسافت یاب
longed	طی مسافت زیاد توپ
mean free path	مسافت ازاد میانگین
leader's rule	تعیین مسافت امن
long	طی مسافت زیاد توپ
limit	مسافت یا مدت مسابقه
longs	طی مسافت زیاد توپ
distantly	دور به مسافت زیاد
telemetry	مسافت سنجی رادیویی
long-	طی مسافت زیاد توپ
longer	طی مسافت زیاد توپ
measurer whell	چرخ مسافت سنج
long distance supply	تغذیه مسافت دور
spot	مسافت یابی کردن
macrometer	دوربین مسافت سنج
range finding	تخمین مسافت کردن
telemeter	دورسنج مسافت سنج
eye	دیدخوب با تشخیص مسافت
eyeing	دیدخوب با تشخیص مسافت
eyes	دیدخوب با تشخیص مسافت
eying	دیدخوب با تشخیص مسافت
range keeper	محاسب مسافت توپ
flights shooting	مسابقه مسافت نه هدف
range spotting	تخمین مسافت کردن
flash ranging	مسافت یابی نوری
range board	میز تنظیم مسافت
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
torpedo run	مسافت طی شده اژدر
range table	جدول مسافت توپ
sound ranging	مسافت یابی صوتی
miles	مقیاس سنجش مسافت
ranging	مسافت یابی کردن
long haul <idiom>	مسافت دراز یا سفرکردن
taximeter	مسافت نمای تاکسی
spots	مسافت یابی کردن
telephone modal distance	مسافت مکالمه تلفنی
range disk	میز تصحیح مسافت
mile	مقیاس سنجش مسافت
range finder	مسافت سنج دریایی
courses	مسیر رفت و برگشت مسافت
marathons	دو ماراتون به مسافت 09124 متر
course	مسیر رفت و برگشت مسافت
coursed	مسیر رفت و برگشت مسافت
marathon	دو ماراتون به مسافت 09124 متر
repeat range	با همین مسافت تیراندازی کنید
arming range	مسافت مسلح شدن گلوله
band	را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
fetch	مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetched	مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
leg	مسافت طی شده قایق در یک دور
safe distance	مسافت امن اطراف مین
coincidence adjustment	تعیین مسافت به وسیله انطباق
bands	را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
fetches	مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
air distance	مسافت طی شده به وسیله هواپیما
metropolitan area network	شبکه گسترده در مسافت محدود.
measuring magnifier	مسافت یاب مخصوص فواصل کم
loran	رادار مسافت سنج دریایی
legs	مسافت طی شده قایق در یک دور
weaving distance	طول تلاقی مسافت همبری
range drum	طبله بستن مسافت به توپ
mileage	مسافت طی شده به وسیله خودرو
To cover (traverse)long distances.	مسافت زیادی راطی کردن
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
baseball throw	مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
target range	مسافت هدف میدان تیر مشقی
speeds	مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
mpg	مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
speed	مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speeding	مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
overtaking sight distance	مسافت دید برای سبقت گرفتن
make time <idiom>	بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
short course	مسابقه شنا به مسافت 52 وحداکثر 05 متر
short	مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
shorter	مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
range marker	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
range calibration	تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
shortest	مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
winning post	تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
black box	سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
speedograph	سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph	سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
flash ranging location	تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
airlines	کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
airline	کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
phoning	تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
vista	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
phones	تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoned	تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone	تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
vistas	منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
Is mileage included?	آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟
mileage on departure [arrival]	اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت [ورود] خودرو
glide ratio	نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
telesthesia	احساس چیزی از مسافت دوربدون دخالت حواس پنجگانه
component	تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components	تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
facing distance	مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
Targa	بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
infinity	مسافت شی از دید شخصی که اشعههای نور از شی موازی دیده می شوند.
velocity gradiant	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
sextant	وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
gaps	مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
gap	مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
density	تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
lay up	ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com