Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (38 milliseconds)
English
Persian
embrasure
دارای منفذ کردن
embrasures
دارای منفذ کردن
Other Matches
staunch stanch
بی منفذ
staunch
بی منفذ
meshes
منفذ
meshing
منفذ
vents
منفذ
venting
منفذ
vented
منفذ
vent
منفذ
air hole
منفذ
staunched
بی منفذ
staunches
بی منفذ
staunching
بی منفذ
porose
پر منفذ
mesh
منفذ
pores
منفذ
pore
منفذ
air pockets
منفذ
air pocket
منفذ
bore
منفذ
bores
منفذ
porous
پر منفذ
lenticel
منفذ
staunchest
بی منفذ
sta
بی رخنه بی منفذ
airbleed
منفذ هوا
stoma
منفذ تنفسی
pory
پر سوراخ پر منفذ
lenticellate
منفذ دار
ducts
منفذ هواکش
air vent
منفذ هوا
vent hole
منفذ هوا
embrasure
منفذ پنجره یادر
pores
خلل و فرج منفذ
vitta
لوله یا منفذ گیاهی
air vent screw
پیچ منفذ هوا
pore
خلل و فرج منفذ
embrasures
منفذ پنجره یادر
personate
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
grate
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curb
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
militarize
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
incorporating
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
thread
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
reman
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edges
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edge
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
inflaming
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortify
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishing
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflames
دارای اماس کردن ملتهب کردن
furnish
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishes
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
catalyze
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
inflame
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
innervate
دارای پی کردن
gifts
دارای استعداد کردن
ensoul
دارای روح کردن
crenelate
دارای کنگره کردن
whipstitch
دارای مرز کردن
zigzag
دارای پیچ و خم کردن
tooth
دارای دندان کردن
zigzagged
دارای پیچ و خم کردن
zigzagging
دارای پیچ و خم کردن
personified
دارای شخصیت کردن
varnishing
دارای فاهرخوب کردن
crenellate
دارای کنگره کردن
varnishes
دارای فاهرخوب کردن
varnished
دارای فاهرخوب کردن
vitaminize
دارای ویتامین کردن
fluoridate
دارای فلورید کردن
vallum
دارای استحکامات کردن
index
:دارای فهرست کردن
freckle
خال دارای کک مک کردن
rampart
دارای استحکامات کردن
gift
دارای استعداد کردن
personalize
دارای شخصیت کردن
indexes
:دارای فهرست کردن
varnish
دارای فاهرخوب کردن
indexed
:دارای فهرست کردن
zigzags
دارای پیچ و خم کردن
castellate
دارای استحکامات کردن
personifying
دارای شخصیت کردن
nitrogenize
دارای نیتروژن کردن
transistorize
دارای ترانسیتور کردن
nationalised
دارای ملیت کردن
nationalises
دارای ملیت کردن
nationalising
دارای ملیت کردن
nationalize
دارای ملیت کردن
nationalizes
دارای ملیت کردن
nationalizing
دارای ملیت کردن
populating
دارای جمعیت کردن
populates
دارای جمعیت کردن
populate
دارای جمعیت کردن
hydroxylate
دارای هیدروکسیل کردن
substantivize
دارای ماهیت کردن
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
potentialize
دارای استعداد کردن
systemize
دارای همست کردن
personifies
دارای شخصیت کردن
insoul
دارای روح کردن
body
دارای جسم کردن
bodies
دارای جسم کردن
tinkling
دارای طنین کردن
tinkles
دارای طنین کردن
tinkled
دارای طنین کردن
tinkle
دارای طنین کردن
personify
دارای شخصیت کردن
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
prongs
دارای چنگک یا چنگال کردن
to p a thing for a person
کسی را دارای چیزی کردن
rehabilitated
دارای امتیازات اولیه کردن
prong
دارای چنگک یا چنگال کردن
to p a thing person with athing
کسی را دارای چیزی کردن
bedevils
دارای روح شیطانی کردن
bedevilled
دارای روح شیطانی کردن
bedevil
دارای روح شیطانی کردن
bedevilling
دارای روح شیطانی کردن
rehabilitate
دارای امتیازات اولیه کردن
granulate
دارای ذرات ریز کردن
rehabilitates
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitating
دارای امتیازات اولیه کردن
sanitate
دارای لوازم بهداشتی کردن
flyspeck
دارای لکه مگس کردن
fulcrum
دارای نقطه اتکاء کردن
hyphenate
بوسیله خط دارای فاصله کردن
panes
دارای جام شیشه کردن
wigs
دارای گیس مصنوعی کردن
criss-cross
دارای نقش چلیپایی کردن
tat
دارای حاشیه توری کردن
methodize
دارای روش یاقاعدهای کردن
reengine
دارای موتور تازه کردن
criss-crossed
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crosses
دارای نقش چلیپایی کردن
pane
دارای جام شیشه کردن
wig
دارای گیس مصنوعی کردن
criss-crossing
دارای نقش چلیپایی کردن
ravine
دارای دره تنگ کردن
tongues
گفتن دارای زبانه کردن
ravines
دارای دره تنگ کردن
masterminding
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
russify
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
motivates
تهییج کردن دارای انگیزه شده
substantialize
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
mastermind
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
motivated
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivate
تهییج کردن دارای انگیزه شده
masterminded
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
shoes
دارای کفش کردن نعل زدن به
motivating
تهییج کردن دارای انگیزه شده
bell
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
masterminds
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
bells
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
woof
پارچه کتانی دارای پود کردن
shoe
دارای کفش کردن نعل زدن به
woofs
پارچه کتانی دارای پود کردن
shoeing
دارای کفش کردن نعل زدن به
systematize
دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
systemmatize
دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
to piss off the wrong people
<idiom>
آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
air condition
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
dovetail
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetails
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
dovetailing
کام و زبانه دم فاختهای دارای کام وزبانه دم کبوتری جفت کردن
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
incrust
با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com