Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
feather footed
دارای پاهای پردار
plumiped
دارای پاهای پردار
rough footed
دارای پاهای پردار
Search result with all words
rough legged
دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
Other Matches
foot sore
دارای پاهای زخمی
footsore
دارای پاهای زخمی
duckfooted
دارای پاهای شهن
fin footed
دارای پاهای پرده دار
spindle legged
دارای پاهای درازوباریک لندوک
wing footed
دارای پای پردار
gaited
اسب دارای حرکت پاهای معین
spindle shanked
دارای پاهای دراز وباریک لندوک
leg of mutton
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
astride
با پاهای گشاداز هم
astraddle
با پاهای از هم گشاده
heels
پاهای عقب
heel
پاهای عقب
vector
پردار
plumate
پردار
plumose
پردار
plumy
پردار
flege
پردار
pennate
پردار
vectors
پردار
finned
پردار
feathered
پردار
stag position
وضع پاهای باز
may bug
طلایی پردار
flechette
پیکان پردار
pennated
شاه پردار
finner
بال پردار
shuttelcock
گوی پردار
flying fishes
ماهی پردار
rorqual
بال پردار
fly
حشره پردار
fin back
بال پردار
hackle
حشره پردار
flying fish
ماهی پردار
gait
طرز حرکت پاهای اسب
stag jump
پرش با پاهای باز در هوا
flying
پردار سریع السیر
f. squirel
موش خرمای پردار
cockchafer
سوسک طلایی پردار
chafer
سوسک طلایی پردار
hermit crabs
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
red legs
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
hermit crab
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
She has long and shapely legs .
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
capriole
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
side staddle hep
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
jack knife
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
shuttlecock
گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
badminton
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
shuttlecocks
گوی پردار مخصوص بازی بدمینتن
straddle seat
تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
glochidiate
دارای مو
footy
دارای پا
trilinear
دارای سه خط
odoriferous
دارای بو
three-legged
دارای سه پا
three legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
reversioner
دارای حق رجوع
self abnegating
دارای کف نفس
adamantean
دارای تلئلو
glanduliferous
دارای غد دکوچک
reboant
دارای واکنش
floaty
دارای اب نشین کم
rugose
دارای رکه
rifled
دارای خان
short-range
دارای برد کم
sulfureous
دارای گوگرد
short range
دارای برد کم
acetylize
دارای ریشهء
sexagenary
دارای سن 06 تا96
backed
دارای پشت
acetylate
دارای ریشهء
handy
<adj.>
دارای مزیت
accentual
دارای تاکید
sabulous
دارای شن ریزه
geniculate
دارای زانویی
equivocal
دارای دومعنی
foliolate
دارای برگچه
accredited
دارای اعتبارنامه
strontic
دارای استرونیوم
aulait
دارای شیر
far reaching
دارای اثرزیاد
straight line
دارای خط مستقیم
artiodactylous
دارای سم شکافته
artiodactyl
دارای سم شکافته
febile
دارای حالت تب
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
amphibolic
دارای دو معنی
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bicentric
دارای دومرکز
entitative
دارای وجودخارجی
syntonic
دارای بسامدمشابه
preferable
دارای رجحان
basined
دارای ابگیر
swell butted
دارای ته گنده
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
azotic
دارای ازت
monogamous
دارای یک همسر
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
stannous
دارای قلع
stannic
دارای قلع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
sonant
دارای اهنگ
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
social minded
دارای افکاراجتماعی
aluminous
دارای زاج
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
legitimate
دارای حق مشروع
spiriferous
دارای عضومارپیچی
fibrinous
دارای مودلیفی
antithetical
دارای ضد ونقیض
staminate
دارای جرثومه نر
antithetic
دارای ضد ونقیض
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
feldspathic
دارای فلدسپار
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
shelterer
دارای حفاظ
divans
دارای دوفرفیت
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
isogenous
دارای یک منبع
overlapping
دارای اشتراک
hook-nosed
دارای بینی کج
monopetalous
دارای یک گلبرگ
hook nosed
دارای بینی کج
monometallic
دارای یک فلز
monoclinal
دارای یک شیب
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
synonymous
دارای تشابه
synonymous
دارای ترادف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
divan
دارای دوفرفیت
instinct with force
دارای زور
nitrous
دارای شوره
intercommunicate
دارای مراوده
bodily
دارای بدن
invested with power
دارای اختیار
energetic
دارای انرژی
myrrhy
دارای بوی مر
iodous
دارای یود
stilted
دارای چوب پا
multilineal
دارای چندین خط
monatomic
دارای یک جوهرفرد
monandrous
دارای یک شوهر
magneto
دارای مغناطیس
knarred
دارای برامدگی
knock kneed
دارای زانوی کج
electives
دارای حق انتخاب
elective
دارای حق انتخاب
twofold
دارای دو چیز
longheaded
دارای سردراز
lean to
دارای چارطاقی
lobated
دارای نرمه
lobate
دارای نرمه
lippy
پر رو دارای لب اویزان
kibed
دارای شکاف
mammilate
دارای پستان
splashing
دارای ترشح
prerogative
دارای حق ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
miasmatic
دارای دمه بد بو
salaried
دارای حقوق
miasmal
دارای دمه بد بو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com