English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
half caste دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
Other Matches
hindustani هندوستانی
Indian هندوستانی
Indians هندوستانی
parental وابسته به پدر ومادر
monogenic بوجودامده از یک پدر ومادر
mnemonics دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
special bastard هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
Europeans اروپایی
European اروپایی
yellowhammer سهره اروپایی
cushat طوقی اروپایی
Eurasians اروپایی و اسیایی
Eurasian اروپایی و اسیایی
it had a europeanlook اروپایی می نمود
eruropean community جامعه اروپایی
eurodollars دلار اروپایی
fieldfare باسترک اروپایی
continental code مورس اروپایی
larch کاج اروپایی
larches کاج اروپایی
aberdevine سهره اروپایی
saker شاهین اروپایی
indo germanic هند و اروپایی
greenfinch سهره اروپایی
redwing باسترک اروپایی
Indo- هند و اروپایی
indo uropean هند و اروپایی
international morse code مورس اروپایی
nightjar بوف اروپایی
indo european هند و اروپایی
sweetbrier گل سرخ اروپایی
European Currency Unit واحد پول اروپایی
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
mewing مرغ نوروزی اروپایی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
marron شاه بلوط اروپایی
mewed مرغ نوروزی اروپایی
european monetary system سیستم پولی اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] درخت راش اروپایی
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
greylag غاز وحشی اروپایی
brock گورکن اروپایی شغاره
mulatto زاده اروپایی وزنگی
it had a europeanlook نمود اروپایی داشت
mew مرغ نوروزی اروپایی
toper کوسه ماهی اروپایی
moly سیر زرد اروپایی
merlin قوش کوچک اروپایی
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
ring snake مار حلقه دار اروپایی
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
woodcock خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
larch درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
woodwaxen طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
ruddock مرغ سینه سرخ اروپایی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
dun bird یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
maroon شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
mag کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cabbage rose طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
three legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
odoriferous دارای بو
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
fraught with دارای
splashy دارای ترشح
prerogatived دارای حق ویژه
glary دارای تشعشع
basined دارای ابگیر
glanduliferous دارای غد دکوچک
spiriferous دارای عضومارپیچی
unidirection دارای یک جهت
bodied دارای بدن
unidirectional دارای یک جهت
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unifoliate دارای یک برگ
varietal دارای تنوع
primipara دارای یک اولاد
primiparous دارای یک اولاد
vagility دارای تحرک
vagile دارای تحرک
azotic دارای ازت
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
spirituous دارای الکل
pseudonymous دارای تخلص
social minded دارای افکاراجتماعی
pulsant دارای تپش
artiodactyl دارای سم شکافته
tungstic دارای تنگستن
calcic دارای اهک
antithetical دارای ضد ونقیض
weighted دارای وزن
portentous دارای فال بد
rarely beautiful دارای زیبائی
foliolate دارای برگچه
triradiate دارای سه شعاع
deadbeat دارای سکون
turpentinous دارای تربانتین
two handed دارای دو دست
artiodactylous دارای سم شکافته
underweight دارای کسروزن
pulsatile دارای تپش
undersigned دارای امضاء
buckish دارای خوی بز
aulait دارای شیر
umbrageous دارای سوفن
bumpiness دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
quartziferous دارای در کوهی
two way دارای دو راه
deadbeats دارای سکون
geniculate دارای زانویی
bimorphemic دارای دوشکل
bimolecular دارای دوملکول
pileate دارای کلاهک
pinnular دارای برگچه
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
pinnular دارای بالچه
humous دارای موادالی
sonant دارای اهنگ
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
ill neighboured دارای محیط بد
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
ill neighboured دارای همسایه بد
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
woolly headed دارای سر پشمالو
homolographic دارای قرینه
short range دارای برد کم
wapper jawed دارای ارواره کج
heterogamous دارای مادگی ها
bizonal دارای دومنطقه
vivific دارای حیات
viniferous دارای شراب
hearted دارای قلب ...
pre emptive دارای حق شفعه
preemptor دارای حق شفعه
in flower دارای شکوفه
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
warty دارای زگیل
weak eyed دارای چشم کم سو
short-range دارای برد کم
plumose دارای دسته پر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com