English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
soft shell دارای پوسته ترد وشکننده
Other Matches
pelliculate دارای پوسته
soft shelled دارای پوسته تردوشکننده
loricate دارای پوسته محافظ
martensite ماده فلزی سخت وشکننده
aciculum خار ریز و راست وشکننده
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
flake جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
scab پوسته پوسته شدن
scabs پوسته پوسته شدن
exfoliate پوسته پوسته شدن
desquamate پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
crusts پوسته
crust پوسته
case پوسته
upper crust پوسته
testa پوسته
leprose پوسته پوسته
cryosphere یخ پوسته
membranes پوسته
membrane پوسته
chaff پوسته
esquillage پوسته
scurf پوسته
earth crust پوسته
flaky پوسته پوسته
skins پوسته
skinning پوسته
skinned پوسته
skin پوسته
stator پوسته
flake پوسته
shelling پوسته
shell پوسته
incrustment پوسته
wythe پوسته
incrustation پوسته
mantle پوسته
cod پوسته
putamen پوسته
shells پوسته
flaked پوسته
flaking پوسته
dish پوسته
dishes پوسته
patagium پوسته
mantles پوسته
filmed پوسته
film پوسته
encrustations پوسته
cortex پوسته
cortices پوسته
encrustation پوسته
sludge پوسته یخ
membrance پوسته
layers پوسته
sleeves پوسته
bushing پوسته
sleeve پوسته
shuck پوسته
layer پوسته
single skinned یک پوسته
cases پوسته
shelly پوسته پوسته
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
pod پوسته محافظ
earth's crust پوسته زمین
earth crust پوسته زمین
ion sheath پوسته یونی
pods پوسته محافظ
encrustation پوسته بندی
descaling پوسته زدایی
skin friction مقاومت پوسته
subsell زیر پوسته
sublevel زیر پوسته
soft skin پوسته نرم
soft shelled نرم پوسته
soft shell نرم پوسته
encrustations پوسته بندی
energy shell پوسته انرژی
valence shell پوسته والانس
bush پوسته داخلی
bushes پوسته داخلی
crust پوسته زمین
erratic scab پوسته جوش
oxide skin پوسته اکسید
outer shell پوسته والانس
endocarp پوسته هسته
skin پوسته ریخته گی
electron sheath پوسته الکترونی
electron shell پوسته الکترون
pellicular پوسته دار
pellicle پوسته نازک
skins پوسته ریخته گی
rinded پوسته دار
skinning پوسته ریخته گی
skinned پوسته ریخته گی
crusts پوسته زمین
crusty پوسته مانند
membran پوسته دار
rawhides پوسته خام
wing skin پوسته بال
corrugated skin پوسته موجدار
damp proof membrane پوسته نمبند
rawhide پوسته خام
curing membrane پوسته نگهبان
cupola shell پوسته کوپل
acetate film پوسته استاتی
slough پوسته خارجی
cooling shell پوسته سردکننده
snail حلزون با پوسته
crankcase پوسته موتور
scutum پوسته استخوانی
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
rind پوسته بیرونی هرچیزی
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
encrustations پوسته دار سازی
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
gear case پوسته جعبه دنده
ectoclast پوسته خارجی سلول
crust of the earth پوسته یا قشر زمین
encrust بشکل پوسته در اوردن
encrust با پوسته یاقشری پوشاندن
graben فرورفتگی در پوسته زمین
film evaporator تبخیر کننده پوسته
half shell mold قالب نیم پوسته
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
tegmen پوسته داخلی تخم
slug حلزون بدون پوسته
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
front axle housing پوسته اکسل جلو
rear axle casing پوسته محور عقب
furnace shell قشر یا پوسته کوره
encrustation پوسته دار سازی
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
to crust [snow] تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
epicarp پوسته خارجی قسمت نرم میوه
crankcase محفظه کارتر پوسته میل لنگ
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
proctodaeum قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crusts پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
diabase نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
andesite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
syenite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
cam ring رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com