Dictiornary-Farsi | دارای پوسته محافظ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
loricate	دارای پوسته محافظ


Other Matches

pods	پوسته محافظ
pod	پوسته محافظ
pelliculate	دارای پوسته
tutelary	دارای محافظ وحامی
soft shelled	دارای پوسته تردوشکننده
soft shell	دارای پوسته ترد وشکننده
universal receiver	گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
crash protected	دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
banjo axle	پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation	پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
escorts	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector	محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
guards	صفحه محافظ روکش محافظ
shield	بدنه محافظ دیواره محافظ
shields	بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding	صفحه محافظ روکش محافظ
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate	پوسته پوسته شامه دار
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
exfoliate	پوسته پوسته شدن
desquamate	پوسته پوسته شدن
scabs	پوسته پوسته شدن
scabrous	زبر پوسته پوسته
scab	پوسته پوسته شدن
herder	محافظ
guards	محافظ
keeper	محافظ
guard	محافظ
keepers	محافظ
guarding	محافظ
screens	محافظ
screening, screenings	محافظ
screen	محافظ
shelterer	محافظ
guardians	محافظ
guardian	محافظ
screened	محافظ
protective	محافظ
preservative	محافظ
preservatives	محافظ
preserver	محافظ
testa	پوسته
shuck	پوسته
esquillage	پوسته
shelly	پوسته پوسته
incrustation	پوسته
incrustment	پوسته
cod	پوسته
single skinned	یک پوسته
leprose	پوسته پوسته
stator	پوسته
case	پوسته
encrustations	پوسته
putamen	پوسته
scurf	پوسته
wythe	پوسته
encrustation	پوسته
cortices	پوسته
membrane	پوسته
membranes	پوسته
patagium	پوسته
dishes	پوسته
cases	پوسته
flake	پوسته
flaked	پوسته
flaking	پوسته
dish	پوسته
upper crust	پوسته
membrance	پوسته
cortex	پوسته
cryosphere	یخ پوسته
sleeve	پوسته
sleeves	پوسته
earth crust	پوسته
film	پوسته
filmed	پوسته
mantle	پوسته
crust	پوسته
layers	پوسته
shell	پوسته
bushing	پوسته
shells	پوسته
layer	پوسته
mantles	پوسته
shelling	پوسته
crusts	پوسته
skin	پوسته
skinned	پوسته
skinning	پوسته
sludge	پوسته یخ
chaff	پوسته
flaky	پوسته پوسته
skins	پوسته
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
frigate	ناو محافظ
casings	لوله محافظ
sustentacular	نگهدارنده محافظ
squirrel cage	قفسه محافظ
soil saving dam	سد محافظ خاک
protective earthing	زمین محافظ
casing	لوله محافظ
surveillant	محافظ بپا
thoracopods	قفسه محافظ
frigates	ناو محافظ
shielded plate	صفحه محافظ
conservator	نگهدارنده محافظ
protective switch	کلید محافظ
light shield	محافظ نور
guard	محافظ گارد
face guard	ماسک محافظ
guarding	محافظ گارد
guards	محافظ گارد
parrying	محافظ باش
parry	محافظ باش
parries	محافظ باش
jet blast deflector	توری محافظ
parried	محافظ باش
bulwarks	دیواره محافظ
bulwark	دیواره محافظ
helmets	ماسک محافظ
helmet	ماسک محافظ
line choking coil	پیچک محافظ
goggles	عینک محافظ
line choking coil	پیچک محافظ خط
protective reactor	راکتانس محافظ
protective cover	روکش محافظ
protective contact	کنتاکت محافظ
protective clothing	روپوش محافظ
protect fuse	فیوز محافظ
preservative coating	روکش محافظ
backing material	مواد محافظ
banch wall	دیواره محافظ
controlled atmosphere	گاز محافظ
cowling	روپوش محافظ
mouthguard	محافظ دندان
guard plank	تخته محافظ
escort guard	گارد محافظ
fender curbs	جدول محافظ
exposure suit	لباس محافظ
heel cut	محافظ پاشنه پا
keeper [protector] [presever]	نگاهدار [محافظ ]
vizard	نقاب محافظ
ion sheath	پوسته یونی
corrugated skin	پوسته موجدار
subsell	زیر پوسته
crankcase	پوسته موتور
encrustations	پوسته بندی
rawhides	پوسته خام
wing skin	پوسته بال
skins	پوسته ریخته گی
snail	حلزون با پوسته
sublevel	زیر پوسته
acetate film	پوسته استاتی
skin friction	مقاومت پوسته
scutum	پوسته استخوانی
bushes	پوسته داخلی
soft shelled	نرم پوسته
soft skin	پوسته نرم
descaling	پوسته زدایی
rinded	پوسته دار
cooling shell	پوسته سردکننده
rawhide	پوسته خام
crusty	پوسته مانند
skinning	پوسته ریخته گی
slough	پوسته خارجی
pellicular	پوسته دار
energy shell	پوسته انرژی
endocarp	پوسته هسته
electron shell	پوسته الکترون
outer shell	پوسته والانس
valence shell	پوسته والانس
crusts	پوسته زمین
electron sheath	پوسته الکترونی
bush	پوسته داخلی
earth's crust	پوسته زمین
earth crust	پوسته زمین
crust	پوسته زمین
oxide skin	پوسته اکسید
pellicle	پوسته نازک
encrustation	پوسته بندی
membran	پوسته دار
curing membrane	پوسته نگهبان
damp proof membrane	پوسته نمبند
soft shell	نرم پوسته
skin	پوسته ریخته گی
erratic scab	پوسته جوش
skinned	پوسته ریخته گی
cupola shell	پوسته کوپل
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
protective gas welding	جوشکاری با گاز محافظ

loricate

دارای پوسته محافظ